پدر مثل خودکار می مونه
شکل عوض نمی کنه
ولی یه دفعه می بینی که نمی نویسه
مادر مثل مداد می مونه
هر لحظه تراشیده شدنشو می بینی
تا اینکه تموم می شه
خدایـــا !
به بزرگیـــــت قســـم …
توعکس های دست جمعی …
جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار …
آمیـــــن
1-سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود. 2-تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد. 3-به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند. 4-در شادی های مردم شریک شو. 5-نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود . 6-از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده . 7-در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود . 8-در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است . 9-دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند . 10-در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود . 11-با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند. 12-خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن . 13-اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن . 14-کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست . 15-با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند . 16-در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش . 17-هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند . 18-دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور. 19-تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد دوستانت . 20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش |
موج های این رادیو تو را با خود به هفت شهر عشق می برد. یک ساعت فارغ از قیل و قال دنیا، چشم می گشایی به تصاویری تماشایی، گوش می سپاری به آواهایی گوش نواز و دل می دهی به نیکی ها. تو خود را یک بیننده صرف نمی دانی، انگار در یک ضیافت صمیمی نشسته ای و با لذت، گوش به دوستانی خیرخواه و مهربان داده ای.
رادیو هفت، از مرداد 1389 به لطف سازندگان هنرمندش راه خود را به خانه های مردم باز کرد و اکنون همنشین
بسیاری از ایرانیان است. مجموعه ای واجد بسیاری از مولفه های یک برنامه خوب که به دور از کلیشه ها و شعارهای مبارزه با شبیخون فرهنگی، شبهای مردم خوب ایران زمین را از شعر، موسیقی، داستان، آرامش، نشاط و صلح و دوستی سرشار می کند.
شناخت خوب منصور ضابطیان از رسانه فراگیر تلویزیون، احترام به مخاطب و استفاده از عوامل کارامد، رادیو هفت را یک برنامه ترکیبی با بخشهای مختلف، جذاب و پاسخگوی ذائقه های مختلف ساخته است . سازندگان برنامه با بهره گیری از مجریان هنرمند و توانا، تنوع و چینش مناسب بخشهای مختلف برنامه ، دکورهای ساده و زیبا و متناسب با زمان و فضای برنامه و نواوری حتی در تیتراژ پایانی که بطور معمول هم سازندگان و هم بینندگان بی
توجه از آن می گذشتند، توانسته طیف قابل توجهی از مخاطبان را با خود همراه کند .
برنامه ای که مجری های آن برای ارتباط با مخاطب زور نمی زنند، لودگی و تظاهر نمی کنند، شادمانی یا انرژی اغراق آمیز از خود نشان نمی دهند. خودشانند،
خودی که به مخاطب تحمیل نمی شود، بلکه خود را ساخته و پرورانده و این است که مخاطب را درگیر می کند ، درگیر شخصیت هایی گیرا و بی ریا، و حرفهایی از جنس مهربانی و دانایی و همین است که به دل می نشیند.
مجری های این برنامه نیاز به گریم های فریبنده و دلربا و نقش بازی کردن ندارند چرا که شخصیت و ذهنیت آنها و برنامه سازان که از خلال چیدمان زیبای شعر و موسیقی و داستان رخ می نماید، به قدر کافی برای مخاطب جذابیت دارند.
حتی بازیگرانی که به این جمع صمیمی دعوت می شوند نیازی به نقش بازی کردن نمی بینند و شاید از هر وقت دیگر به خود واقعی یا همان خودی که دوست دارند باشند نزدیکترند.
مهربانی و خوش خلقی، احترام به حقوق و نظرات دیگران، متانت، صبوری ، آرامش، مدارا ، اجتناب از پیش داوری و قضاوت دیگران صفاتی است که به دور از شعار و به شکلی غیر مستقیم و تاثیرگذار از طریق این برنامه به
مخاطب منتقل می شود.
تهیه کنندگان برای تو دیدارهایی را ترتیب می دهند از کسانی که دوست داری بیشتر با آنها اشنا شوی، نماهنگ هایی خاطره انگیز برای مخاطبان میانسال یا سالخورده، و رویایی و امیدبخش برای نوجوانان و جوانان.
گفت و گو با خردسالانی که مهمان برنامه می شوند، چشم تو را به دنیای شیرین بچه ها باز می کند
و با نگاهی روشن تر به دنیای کودکان اطرافت می نگری.
رادیو هفت حتی در شب نشینی های دوستان و اقوام نیز برای خود جای ویژه ای دارد و ساعت پخش که فرا می رسد آنها نیز مهمان خانه شما می شوند.
گردانندگی این برنامه جذاب را منصور ضابطیان، محمد بحرانی، شاهین شرافتی ، رشید کاکاوند، امیر علی نبویان، میلاد اسلام زاده، احسان کرمی ، محمد سلوکی ، مسعود فروتن و دیگرانی که اغلب خود از اهالی
ادبیات، شعر و هنر هستند، به عهده دارند.
دریچه رادیو هفت به روی بینندگان نیز باز است و هر از گاهی مخاطبی را برای دقایقی همراهی پشت میکروفون می نشانند تا مردم بدانند که این نه یک تریبون یک طرفه بلکه یک بده بستان فرهنگی است.
رادیو هفت بعد از چهار سال نه تنها خود به بلوغ و بالندگی بیشتری رسیده بلکه همراهان همیشگی خود را نیز به دیدی بهتر، شناختی روشن تر و سلیقه ای والاتر رسانده . برنامه ای فرهنگ محور ، قوی ، آموزنده ، متفاوت و جذاب که می تواند الگویی برای ساخت برنامه های غنی و ارزشمند دیگر باشد.
راز ماندگاری یک برنامه تلویزیونی، شناخت ظرفیت های این رسانه ، مخاطبان و علایق آنها ، انتخاب هدف صحیح و گزینش، بهترین راه برای دستیابی به آن و استمرار در خلاقیت و نوآوری است.
به یقین، سازندگان هوشمند رادیو هفت که راز ماندگاری را به خوبی درک کرده اند، گرفتار روزمرگی و رکود نخواهند شد و با شناخت خوبی که از این رسانه و مخاطبان دارند، همواره با نواوری و غنابخشی هرچه بیشتر به برنامه، سخن های تازه برایمان خواهند گفت تا جان و جهانمان تازه شود.
به راستی مدیر خوب کیست و خصوصیات این مدیران چیست ؟ این یکی از موضوع هائیست که کارکنان ، سازمانها و مدیران همواره با آن روبه رو هستند. مدیر خوب کسی است که وظایف خود را کاملاً می داند و افزون بر این رئیس و مرئوس خوبی است و از کارهای خود اطلاع کافی دارد. مدیر خوب امریه صادر نمی کند، قدرت رهبری دارد و نه فقط طرز انجام کار بلکه علت انجام کار را نیز توضیح می دهد. دستورات خود را واضح و دوستانه می دهد، داد و فریاد نمی کند، تامطمئن نشود دستوراتش را فهمیده اند کار را شروع نمی کند. برنامه کار را با در نظر گرفتن اطراف و جوانب آن طرح می کند و انجام آن را به عهده اشخاص کاردان می گذارد. بدون امر و تحکم آنها را به کار وامیدارد، کار را منصفانه قسمت می کند، به کار همه کارکنان خود می رسد، صادقانه قضاوت می کند و استحقاق را تنها مبنای قضاوت قرار می دهد، وضع هر فرد را برایش تشریح می کند. از مساعی صادقانه و کاری که بالاتر از متوسط است قدردانی می کند. کارکنانی را که استحقاق تشویق دارند منظور می دارد، در مواردی که کار بد انجام می گیرد یا با شکست روبه رو می شود تحقیق می کند و فقط شخص مسئول را مواخذه می کند. در تنیبه کارکنان خود منصفانه رفتار می کند، افراد را در حضور سایرین تنبیه نمی کند، توبیخ را بیطرفانه و با تحقیق کافی اجرا می کند، و به کارمند فرصت می دهد تا تمام قضیه را از نظر خود شرح دهد، در موقع تنبیه و اقدام انضباطی عصبانی نمی شود. مراقبت می کند کارکنانی که جدیداً استخدام و یا منتقل شده اند به طور صحیح انجام کار را بیاموزند و دقت می نماید کلیه ابزار و امکانات لازم در دسترسشان قرار گیرد، با کارکنان جدید به گونه ای رفتار می کند که احساس غربت ننمایند. مقررات کار و خط مشی شرکت را منصفانه تفسیر می کند، نه در برابر شکایات بیجا تسلیم می گردد و نه شکایات بجا را نادیده می انگارد. به تمام شکایتها با دلسوزی گوش فرا می دهد. به کارکنان خود علاقه شخصی نشان می دهد، نسبت به افراد مافوق و مادون وفادار بوده و مسئولیت را با میل می پذیرد، مسئولیت را به گردن دیگری نمی اندازد و در موارد لزوم حاضر است برای دفاع از حق کارکنان به همه مقامات بالاتر مراجعه نماید.ضمن پایبند بودن به وعده های خود چیزی را که نمی تواند انجام دهد قول و وعده نمی دهد. فکرش باز است ، با استقبال از پیشنهادات درباره آن با کارمندان بحث می کند. مدیر خوب حضور مستمر در محل کار دارد و همیشه می شود او را ملاقات نمود.کارکنان را تشویق می کند تا هر اشکالی دارند به او مراجعه کنند.
اصولی که رؤسا می باید راهنمای خود قرار دهند 1ـ سازمان صحیح اولین شرط ایجاد رابطه با کارکنان است . 2ـ سرنوشت افراد را نباید به دست یک نفر سپرد. 3ـ باید بین نرمی و سختی حد متوسط را مراعات کرد. 4ـ هر کارمندی باید بداند رئیسش درباره او چه نظری دارد و چرا؟ 5 ـ نباید کار را برای خوش آمد زیر دستان یا اشخاص بالا دست انجام داد. 6ـ باید به اصول اخلاقی پایبند بود و آنها را به کار بست . 7 ـ فقط هر وقت صلاح باشد باید از سوابق پیروی نماید. 8 ـ باید وعده کارهای فوری را کم کرد نه این که بر آنها افزود. 9ـ پاداش باید به کار مفید داده شود. در روابط خود با کارکنانتان در نظر داشته باشید که هیچ کس از تحکم خوشش نمی آید. عزت نفس زیر دستانتان را پایمال نکنید. کاری کنید که به شما احترام بگذارند و ایمان پیدا کنند، فقط در این صورت نتیجه کار مطابق انتظار شما خواهد بود.اشخاص برای کسی از دل و جان کار می کنند که دوستش بدارند. برای این که کارکنانتان شما را دوست بدارند با آنها نزدیک شوید، صحبت کنید و مشکلات آنها را حل نمائید فراموش نباید کرد که بشر ذاتأاحساساتی است ، احساسات و وضع اجتماعی کارکنانتان را همواره در نظر داشته باشید از این رو از انتقاد در انظار و هر عمل دیگری که احساسات آنها را جریحه دار کند بپرهیزید. همه می خواهیم به ما اهمیت بدهند،از زیر دستانتان نظر بخواهید و به آنها نشان دهید که به عقیده شان احترام می گذارید، همه می خواهیم در جریان باشیم . حقایق را در اختیار کارکنانتان بگذارید. آنها را از آنچه پیش خواهد آمد قبلا آگاه کنید. از این راه می توان شایعات را بی اثر کرد، اشخاص با هم فرق دارند بنابراین با هر کس مطابق وضع و روحیه خاص او رفتار کنید. ارزش کار هر کس را به طریق خاصی می توان بالا برد، آن طریق را پیدا کنید. قضاوت منصفانه را همه کس گردن می نهد. همه جوانب کار را رسیدگی کنید، بعد تصمیم بگیرید و به جای خود تمجید و به وقت خویش انتقاد کنید، افراد میل دارند از رؤسای خود تقلید کنند، برای کارکنان خویش سر مشق باشید. به رؤسای زیر دست خود حسن سلوک را بیاموزید، آسانترین راه حل مسائل مربوط به کار جلوگیری از ایجاد آنها است . محیط سالم و مساعدی برای کار به وجود بیاورید. مشکلات را پیش بینی و پیشگیری کنید،از آنجا که تأمین زندگی کارکنان شرط کافی نیست لذا بازده کار بیشتربه وضع روحی افراد نیز بستگی دارد، پس روحیه ها را تقویت نمایید. مسئولیت ها و اختیارات مدیر 1ـ مسئولیت باید کلاً و کاملاً قبول و یا رد شود. 2ـ ممکن است مسئولیت را کاملاً تفویض کرد ولی نمی توان از آن طفره رفت . 3ـ مسئولیت نهایی قابل تفویض و تقسیم نمی باشد. 4ـ همیشه مسئولیت باید با اختیارات کامل همراه باشد. 5ـ کسی که مسئولیت را بر عهده دارد باید بداند که از او چه انتظاراتی دارند و بداند که تنها او مسئول است . 6 ـ تفویض مسئولیت باید متناسب با توانائی شخص باشد. 7ـ مسئولیت اجرای کار باید به کسی محول شود که کار را به سر انجام می رساند. مسئولیت ها و اختیاراتی که نمی شود در انجام آنها کوتاهی کرد 1ـ تعیین شخص مناسب برای کار موردنظر. 2ـ هماهنگ ساختن قسمتهای مختلف کار. 3ـ خوب نگهداشتن روحیه کارکنان . 4ـ رسیدگی به شکایات . 5 ـ حفظ انضباط کاری 6ـ تهیه برنامه کار 7ـ اصلاح روشهای کار 8 ـ همکاری با روسا. 9ـ رسیدگی به اختلافات بین کارکنان . 10ـ دادن اطلاعات لازم به کارکنان . 11ـ تعیین نوع و میزان محصول . 12 ـ تربیت زیر دستان .
دردسرهای سرپرست در اینجا به چند نمونه از انواع گوناگون دردسرهای یک مدیر اشاره می شود. این دردسرها را فقط با رفع علل آن می توان برطرف کرد: ـ دردسر کارکنانی که دستورات را درست اجرا نمیکنند. ـ دردسر کارکنانی که دیر می آیند و زیاد غیبت دارند. ـ دردسر کارکنانی که کار ناقص انجام می دهند، یا کارکنانی که نسبت به کاربی علاقه اند، و کارکنانی که تغییرات را نمی پذیرند.
چاره دردسرهای مدیر برای اجراء صحیح دستورات ـ دستور را دقیق ، صریح ، واضح ، کامل و ساده بدهید. حتی الامکان علت دستور را ذکر کنید، دستور را آن قدر تکرار کنید تا کارکنان بفهمند و در صورت لزوم دستور کتبی صادر کنید. در موقع صدور دستور شخصیت کارکنان را خرد نکنید. فراموش نکنید غالبا علت انجام کار غلط دستور غلط است . برای بررسی روحیه کارکنان بی علاقه بیشتر به آنها توجه و با آنها صحبت کنید، علاقه آنها را بر انگیزید، تاکید کنید کار بهتر سبب ترقی بیشتر است . برای جلب همکاری کارکنان ، خودتان سرمشق باشید. با خلوص نیت در کارکنان ایجاد اعتماد نمائید، بدبین و کینه توز نباشید، کاری کنید که احترامتان محفوظ باشد، نشان بدهید که همکاری برای طرفین مفید است ، اگر رنجش و کدورت و نارضایتی هست رفع کنید، به این اصل معتقد باشید که افراد بیشتر خوبند تابد. قابلیتهای لازم برای مدیران : تنظیم برنامه کار خود و دیگران ، طراحی فعالیت موجود در حیطه نظارت مربوطه ، کشف استعدادهای ویژه افراد و فراهم آوردن امکانات رشد آنها از طریق دوره های کار آموزی و آموزشی ، تصمیم گیری با استفاده از اصول و روشهای تجزیه و تحلیل مشکلات ، حل اختلاف افراد تحت نظارت ، ایجاد و حفظ هماهنگی با دیگر سرپرستان ، ترغیب کارکنان و قبول مسئولیت بیشتر، استفاده از تشویق و تنبیه به عنوان عوامل انگیزش ، بررسی مراحل روش کار، ساده کردن کار و تخمین زمان لازم برای انجام کار، ایجاد روابط سازنده با گروههای کارگری و کارمندی ، انجام مصاحبه استخدامی ، انجام ارزشیابی عملکرد کارکنان ، نظارت بر کنترل فعالیتها و برنامه ها، شناسایی شخصیت و درک علل رفتارهای کارکنان ، توانایی استفاده از کامپیوتر در امور اداری مالی و عملیاتی مربوط به واحد خود، توانایی تنظیم گزارشهای لازم درباره وضعیت واحد تحت سرپرستی ، تنظیم بودجه جاری و عملیاتی واحد مربوطه .(بر گرفته از تعاون شماره 117)