همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

10 فرمانی دیگر

شخصی این کلمات زیبا را نوشته است. باید آنها را خواند و معنای عمیق آنها را درک کرد.

 

آنها همچون ده فرمان هستند که باید در زندگی همواره مورد تبعیت قرار بگیرند.

Someone has written these beautiful words. Must read and try to understand the deep meaning of it.
They are like the ten commandments to follow in life all the time.

 

1. دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از آن استفاده کنی
بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.

 

 
 
  Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble,
but it is a "steering wheel" that directs the right path throughout.

 
2.می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین آنقدر بزرگه ولی آینه عقب آنقدر کوچیکه؟
چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده. 


 
  Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small?
Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.

 
3.دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه.

 
  Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.

 
 
 
4.تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت.
اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت.


  All things in life are temporary. If going well, enjoy it, they will not last forever.
If going wrong, don't worry, they can't last long either.
 
5.دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن
چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.

 
  Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold!
Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
 
6.اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این آخر خطه،
خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم، این فقط یک پیچه نه پایان.


 
  Often when we lose hope and think this is the end,
GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!
 
 
 
7.وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری.
وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره.


  When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities;
when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.

 
 
 
8.شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟
او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت. 


  A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?"
He replied: "Yes, losing your vision!"

 
 
 
9.وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و آنها را اجابت می کند
و بعضی وقتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است.


  When you pray for others, God listens to you and blesses them,
and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
 
 
 

          10.نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند

  WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.

پاییز نفاق

گرچه از آغاز پاییز یک ماه و نیم می‌گذرد؛ اما پاییز منافقین به نظر دیر زمانی است که شروع شده است. چندی است در رسانه‌های این گروهک و برخی رسانه‌های مرتبط با آن هر از چندگاهی خبر مرگ یکی از اعضای منافقین به چشم می‌خورد. گرچه مرگ کسانی که هزاران نفر از هم‌وطنان خود را ‌کشته‌اند و امروز مرده‌اند تأسف‌آور نباشد؛ اما نگاه کلی به داستان و ماجرای این افراد قطعاً دردآور و اسفناک است و چه‌بسا که عبرتی باشد برای آنان‌که زمانشان به سر نیامده است.

آری! گروهک فریبکار و آدم‌کش منافقین و سرکرده‌های آن چنان سرنوشتی را برای جوانان روزگار خود رقم زدند که حقیقتاً حتی تخیل این شرایط قلب انسان را به درد می‌آورد. گرچه در قاموس این گروه انبوهی از شعارهای مردم‌فریب و پرطمطراق و آرمان‌های به ظاهر انسانی و اتوپیایی به چشم می‌خورد اما پس از چند دهه از فعالیت این گروهک چیزی جز خیانت و جنایت نه تنها نسبت به مردم کوچه و بازار ایران که حتی در حق هم قطاران خود برجای نگذاشتند. در این سال‌ها گرچه طبق آمارها ۱۲۰۰۰ هم‌وطن و البته ۲۵۰۰۰ نفر از مردم عراق از دم تیغ منافقین گذشته‌اند؛ اما اگر دقیق به اوضاع و احوال این گروهک بنگریم یقیناً کسانی را بازنده می یابیم که در دام منافقین زندگی خود را تباه کردند.منافقین بیش از سه دهه از ابتدای انقلاب است که به هزار وعده تعدادی را دور خود جمع ساختند؛ ولی بعد از این مدت طولانی هیچ کدام از آن آرزوها را محقق نساخته و عمر و سرمایه وجودی یاران خود را به هدر دادند. حال آن که در همین مدت مسعود و مریم رجوی سرکرده‌های این گروهک چنان در ناز و تنعم به سر برده‌اند که تمام شعارهای مجاهد بودن و وقف مبارزه شدن زندگی مجاهد، مشخصاً بی منطق به نظر می رسد.همیشه این افراد فریب‌خورده در گروهک منافقین بودند که چوب خودبزرگ‌بینی‌ها و جاه‌طلبی‌های رجوی‌ها را خورده‌اند در صورتی که آن دو نفر از تبعات فرامین خود برحذر بوده‌اند. در حالی که اعضای این گروه از داشتن زن و فرزند محروم بوده‌اند مسعود سه بار ازدواج می‌کند و گذشته از آن به دیگر زنان بی‌نوای این گروهک هم رحم نمی‌کند.همیشه این اعضای گروهک منافقین بوده‌اند که باید لباس رزم به تن داشته باشند و یا از پوشیدن لباس‌های شاد و متنوع بپرهیزند و این قاعده در مورد سرکردگانشان مستثنی است. آن دو تن می توانند در انواع و اقسام برنامه های مفرح و شاد شرکت کرده و در آسودگی زندگی کنند.همیشه اعضای این گروهک باید در سخت‌ترین شرایط در اشرف و لیبرتی به سر می‌بردند؛ ولی سرکردگانشان در اوج رفاه در فرانسه مشغول فرمان‌فرمایی بودند.این جوانان ناآگاه و ساده‌دل ایرانی خارج از ایران بودند که به صد امید واهی و بدون آمادگی نظامی در عملیات مرصاد کشته شدند و خود را فدای مطامع رجوی کردند در حالی که او پا را از عراق بیرون نگذاشته بود. تا کنون اعضای این گروهک از هرگونه ارتباط با دنیای خارج محروم بوده‌اند در حالی که مریم رجوی هر روز به بهانه مجاهدت در حال جهانگردی و خودنمایی است.و امروز این سربازان رجوی هستند که پس از آن همه سال نه روی بازگشت به وطن را دارند و نه کسی در داخل و خارج از ایران پذیرای آنان است و بین خوف و رجا به سر می‌برند حال آنکه رجوی‌ها در کمال آسودگی در اورسوراواز از شعارهای پوسیده و رنگ‌باخته خود دست نمی‌کشند.حقیقتاً این پاییز تلخی است برای انسانی که تمام عمرش را در جاده گمراهی به سر برده و استعدادهای درونی‌اش را به پای مطامع و هوا و هوس یک جنایت‌کار سوزانده و خود را داوطلبانه از زندگی شیرین محروم ساخته است.