این آیین آنچنان تشکیلات سفت و سختی دارد که در این دوره ی زمانی حتی یک فیلسوف یا تئوریسین و متفکر هم بیرون نداده.
اما خود بهاییان درباره ی دین شان طور دیگری می اندیشند، آنها دین خود را الاهی و آسمانی می دانند و کتاب شان را در ردیف سایر کتب وحیانی، مقدس می شمارند. آنها گمان می کنند که در این دوره ی تاریخی آموزه های دینی شان از سوی خدا برای نجات و سعادت بشر فرو فرستاده شده و خود را در مسیر الاهی و بر سبیل تعبد و بندگی خداوند می دانند.
صرف نظر از ریشه های سیاسی این تشکیلات، به لحاظ بسیاری از آموزه ها شاید بتوان این مسلک را از مسیحیت (که قائل به تثلیث هستند) و یهودیت که به گواهی قرآن شدید ترین دشمنی ها را با اسلام داشته و دارند، نزدیک تر به توحید و صلح دانست (آنها خود را موظف به پرستش خدایی یگانه می دانند که اوصافی شبیه خدای اسلام دارد) گویا بهاء الله که در بطن فرهنگ اسلامی پرورش یافته بود، دینی را برساخته که شبیه و کپی برداری شده از اسلام باشد. البته بهاء الله حذف و اضافاتی بر اسلام وارد می کند که نهایتا چهره ای دیگر گون نسبت به اسلام می سازد.
صد البته نه تنها بهاییت یک دین نیست بلکه به طریق اولی نمی تواند در جمله ی اهل کتاب و ادیان ابراهیمی شمرده شود. اما از این لحاظ آئین زرتشتی هم شباهت هایی با بهاییت دارد. چه که نه ابراهیمی است و حتی ابهاماتی دز آسمانی بودن و وحیانی بودن کتب مقدشان نیز وجود دارد.
اما برخورد هایی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با این تشکیلات داشته و دارد، آنچنان نام آنان را در اقطار جهان بر سر زبان ها انداخته که گویا آنان مظلومانه و حسین وار ذیل حکومتی ظالمانه و یزد گون زیست می کنند. در حالی که می شد و می شود به گونه ای با آنان برخورد کرد که ظرف کمتر از یک دهه به زباله دانی تاریخ سپرده شوند و برای همیشه فراموش شوند همانطور که بسیاری از ادیان مجعول که در طول این 14 قرن در تاریخ دفن شده اند به گونه ای که شاید امروز به زحمت بتوان نامی از آنان در تاریخ پیدا کرد.
برخورد های خشن و سخت گیرانه با بهاییت بیشتر از آنکه بهاییت را در جهان به عنوان دینی مظلوم جلوه دهد، چهره ی اسلام را مخدوش کرده به گونه ای که همچون پیراهن عثمان بر سر نیزه ها فریاد ظالم بودن اسلام را سر می دهند.
باید حضرات اعلام و مراجع عظام با خود بیندیشند آیا این مظلوم نمایی بهاییت که به رونق بازار شان منجر شده به نفع اسلام است؟ آیا اینکه بر اثر برخورد های سخت گیرانه با بهاییان، اسلام دینی مظلوم کش و ستیزه گر شناخته شود به سود اسلام است؟
آیا برای محو بهاییت و ویران کردن ساختار تشکیلات شان راهی بهتر که با وجدان و عقلانیت و اخلاق بشر امروز همخوانی بیشتری داشته باشد وجود نداشت و ندارد؟
در ادامه ی داستان نا تمامی که چندی است با موجی جدید آغاز گشته آیت الله موسوی بجنوردی فرمودند: "هیچوقت ما نمیگوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد. "
که بیش از پیش شیوه ی برخورد با تشکیلات بهاییت را مستلزم تجدید نظر می گرداند.
بگذریم از اینکه حضراتی چون آیت الله وحید طی سخنرانی ای در مسجد اعظم قم در درس خارجشان فرمودند: "، بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملکت برچیده شود والا آبرو برای... نخواهم گذاشت"
که با توجه به مجموعه ی این اظهارات می توان دریافت حضرات آیات در واکنش به ترویج سایر ادیان و گرایش جوانان به آنها ابزاری غیر از برخورد سلبی و ضربتی و سخت افزاری از خود نشان نمی دهند.
صرف نظر از منشور حقوق بشر سازمان ملل که ایران عضوی از آن است و قانون اساسی که پشتوانه ای شرعی-مردمی دارد، که اقتضای مدارا و صلح و حقوق شهروندی برای دگراندیشان دارد.
اینگونه برخورد ها در مقام عمل اثر عکس خواهد داد و نقض غرض خواهد شد.
و در مقام نظر نیز با روح تعالیم اسلام که بر مدار مدارا و صلح و سلم است نیز آشکارا بر سر ضد است. و نا خود آگاه ادعای مخافین اسلام که اسلام را دینی ستیزه گر و تمامیت خواه جلوه می دهند را تائید می کند.
بار دیگر لازم می بینم این اصل اساسی اسلام که امیر المومنین در نامه به امام حسن علیهما السلام فرمودند را یاد آور شوم که: "هر چه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند" و اگر مایلیم دستمان در تبلیغ اسلام در قلب اروپا و امریکا و کانادا و روسیه و کوبا و چین و کره شمالی باز باشد و برای خودمان مسجد و موسسه تبلیغی و ... بسازیم می بایست این حق را به سایر ادیان نیز بدهیم که: گرفتم ز تو ناتوان تر کسی/ توانا تر از تو هم آخر بسی.
از عدل و انصاف هم گه بگذریم از وظایف الاهی و شرعی مان در قبال اهالی سایر ادیان و دگر اندیشان هم بگذریم از قوانین جهانی و قانون اساسی کشور مان هم می گذریم از نقض غرض و اشتباه بودن و اثر عکس دادن اقداماتمان علیه دگر اندیشان هم می گذریم فقط و تنها فقط یک چیز می ماند:
قدرت!!
امروز به پشتوانه ی آنکه قدرت در کف ما روحانیان است شاید بتوانیم خیلی کار ها را در حق خیلی ها که در کشورمان قدرتی در دست ندارند انجام بدهیم. اما مگر غیر از اینست که فردا و فردا ها ممکن است قدرت در دست کسان دیگر بیفتد و دشمن خارجی مان نیز نفوذ و استیلایش بر ارکان جهان بیشتر است، لا اقل باید قدری آهسته تر برانیم و به فکر توانا تر از خودمان هم باشیم و آنروز دیگر نه بحث و درس و نه کار فرهنگی و ... به مددمان نمی رسد و همین بچه شیعه ها باید سینه سپر کنند و لشگر لشگر بروند و نفر نفر برگردند. اگر حفظ دماء شیعیان علی ابن ابی طالب و محبین اهل بیت برایمان مهم نیست لا اقل قدرت امروزینی که در کف داریم برایمان مهم باشد و باید بدانیم بدون اینکه با دوستان مروت پیشه سازیم و با دشمنان مدارا کنیم راهی دیگر نداریم و گر نه اسب قدرت آنقدر چموش هست که جستی بزند و همه مان را از سریر قدرت بزیر افکند.
تیم فوتبال ماشین سازی تبریز علی رغم برتری در بازی به تک امتیاز دیدار مقابل آذرخودرو نوین قم بسنده کرد.
در دومین هفته از نیم فصل دوم مسابقات فوتبال لیگ دسته دو باشگاههای کشور عصر چهارشنبه دیدار ماشین سازی تبریز و آذر خودرو قم با تساوی یک بر یک خاتمه یافت.
در این دیدار ماشین سازی از همان ابتدای دیدار هجومی ظاهر شده و در 15 دقیقه اول بازی شوت رضا کاظمی اگر کمی با دقت بیشتری نواخته می شد ماشین سازی می توانست نیمه اول را با نتیجه ای دیگر به پایان رساند. در این نیمه بازیکنان تیم قمی با انجام خطاهای پی در پی سعی در از بین بردن تمرکز حملات ماشین سازی داشتند و در صحنه ای چهار خطای پی در پی انجام دادند که هیچکدام با کارت داور جریمه نشد. در دقیقه 25 بازی دروازه بان ماشین سازی برای گرفتن توپ از دروازه خارج شد ولی با برخورد به بازیکن حریف نتوانست توپ را نگهداری کند و توپ باد آورده را مهاجم تیم آذر خودرو قم شاهین (بالاجایی) با ضربه سر روانه دروازه خالی ساخت.
با این برد حملات ماشین سازی برای زدن گل افزایش یافت و در دقیقه 32 بازی ضربه سر جعفر برزگر با برخورد به تیرک افقی دروازه به بیرون رفت تا نیمه اول علی رغم حملات متعدد و برتری ماشین سازی با نتیجه 1-0 به سود تیم حریف به اتمام برسد.
با آغاز نیمه دوم تیم حریف ضد حمله و وقت کشی را در دستور خود قرار داده بود. در این نیمه همانند نیمه نخست بازیکنان تیم آذرخودرو برای دفع حملات ماشین سازی روی به بازی خشن اوردند. با این وجود حمله ماشین سازی که با پاس دقیق و حساب شده رسول علیزاده شروع شد با ضربه جواد نعمتی به گل تبدیل شد. پس از این گل شوت مستقیم چند بازیکن با واکنش های خوب دروازه بان قمی دفع شد تا نهایتا داور سوت پایان دیدار با نتیجه مساوی را به صدا درآورد. این بازی که در ورزشگاه باغشمال و در حضور بیش از دو هزار هوادار تیم قدیمی تبریز برگزار شد.
حمیدرضا پاکیزه، محمدحسین ملایی و اساله کاویانپور هر سه از آذرخودرو قم به دلیل خطای محرز با کارت زرد داور جریمه شدند.
اسامی تیم فوتبال ماشین سازی تبریز:
ناصر سالاری، فرزاد یوسفی، توحید قوجائی، مسعود باغ آبادی، جعفر برزگر، جواد نعمتی، رسول علیزاده، پرویز رزمی، رضا کاظمی (س55 صابر حقی)، امیر خدایی (73 فرید صلاحی)، غلامرضا داودوندی (86 یونس قاسمی)
سرمربی: غلامرضا باغ آبادی، سرپرست: سید محمد علوی
هرکسی درس مخصوص به خود را می گیرد. ما می توانیم به سه طریق واکنش نشان دهیم
زندگی من مجموعه ای از درسهایی است که به آن نیاز دارم، درسهایی با نظم و ترتیب تمام در زندگی ام روی می دهد.( این سالمترین برخورد است و حد اکثر آرامش ذهن را تامین می کند.)
زندگی یک مسابقه بخت آزمایی است اما من از هر اتفاقی که در زندگی روی می دهد نهایت استفاده را می برم (این دومین انتخاب خوب است و کیفیت متوسطی را به زندگی می بخشد)
چرا همیشه همه بلاها سر من می آید؟ (این طرز برخورد نهایت ناکامی و بدبختی را تضمین می کند)
ما در زندگی مرتبا با درسهای تازه ای روبرو می شویم و تا زمانی که درسی را یاد نگیریم مجبور به گذراندن دوباره آن هستیم