همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

جوک جدید

پسره از کنار دختره که سگ داشته رد میشه میگه: این گوسفندت فروشیه؟؟
دختره میگه:مث اینکه شماره عینکت بالا رفته.....این سگه ها ...!!!!
میگه:با تو نبودم از سگه پرسیدم

 

تازگیا به این نتیجه رسیدم
90% خستگی آدما
تو جورابشون جمع می شه
همچین که جورابو در میاری
انگار بار عالمو از دوشت برداشتن
خستگیت در می ره
امتحان کردم و نتیجه گرفتم که می گما
من تموم حرفام علمیه -___________-

 

 

یکی از اتفاقات بد زندگی اینه که دسشویی خونتون نزدیک آشپزخونه

باشه(دیوار به دیوار اونم!!!)

عاقــــــــــــــا ما هر وقت رفتیم دو لقمه صبحونه کوفت کنیم بریم

دانشگا یه نفر رفت اون تو ر یــــــــ.....د به اشتهامون.... T_T

چه وضع آپارتمان سازیه آخه.

لیمو شیرین

 

دختره با کلی آرایش برگشته میگه:

 

واقعأ شما پسرا این دختر چادریا رو از ما بیشتر دوس دارین؟

 

پسره خیلی رک گفت: آره!!!

 

دختره جواب داد:

 

پس اگه دوسشون دارین چرا نگاهشون نمیکنین و سرتون رو میندازین پایین از پیششون رد میشید؟؟؟

 

پسره گفت:

 

آره تو راس میگی ما نباید سرمون رو پایین بندازیم

 

اصلا سر پایین انداختن کمه؛

 

باید تعظیم کرد در مقابل حجاب حضرتــــــــ زهــــــــــــرا ...

کشاورزی الاغ پیری داشت


کشاورزی الاغ پیری داشت

که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد

.

.

.

.

.

حالشو ندارم باقیشو تعریف کنم

ولی تهش می خواست بگه آدمهای خوبی باشید

******************

امتحان رانندگی داشتم ٬نوبت دختره بود..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سرهنگه به دختره گفت روشن کن برو عقب

دختره روشن کرد رفت صندلی عقب نشست..

من که همونجا کارتکس روپاره کردم رفتم...

:|

چند ثانیه بعد صدای شلیک گلوله اومد

رفتم دیدم سرهنگه خودشو کشته

*******************

چالش جدید من وبابام :


  بابام :

"زمان ما بچه حق نداشت دست ب کنترل بزنه"

الان ۳روزه دارم قانعش میکنم زمان شماکنترل نبود
میگه حرف نزن احترام ک بود

************

ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﭙﯿﺪ ﺷﺪ.

.

.

آن جوانی ﮐﻪ ﺩﻓﺘﺮِ ﺧﺎﻃﺮﺍت مرا ﺧﻮﺍﻧﺪ

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ﭼﻮﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺎ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻣﺶ ﺗﻮ ﮐﯿﺴﻪ گچ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ یه چیز ﺷﺨﺼﯿﻪ!!!

:|


ینی در این حد؟؟؟؟؟

شمعیا:

تو اتوبوس بودم یه پسره میخواست به دختره شماره بده

یههههو پیرزنه برگشت گفت: خجالت بکش این جای خواهرته.....

پسره برگشت گفت من نباید شماره خواهرمو داشته باشم؟!!!

پیرزنه به قدری توجیه شد که خودش شماره دختره رو گرفت داد به پسره!!

چرندیات من

سـ ـ ـ ـلـآمـ

 

با ی بخش دیگه از [چرندیات من] مهمون کامپیوتر - یا لب تاپ یا گوشی یا تبلت - تون هستم

 

چطورییین؟؟؟

انقد خسته ام

تازه از مدرسه اومدم

کلاس پژوهش داشتم

اووووووووووووف چ داور سوراخی بوود

موضوعمون هم انتخاب کردیم

کما

باحاله نه؟؟

حالا یه خاطره هم از امروز بگم براتون

توی کلاس پژوهش دبیرمون داشت بیرون کلاس با یه دختره ای که پارسال رتبه آورده بود تو استان 

_ موضوعشون ام.اس بود_ حرف میزد

بعد به شوخی گفت

این بیماره _چون موضوعشون بیماری بود گفت بهش_

بعد اومد تو کلاس و همه بهش سلام کردن

منم گفتم

سلام بیــــــــــمار

حالا نکته اینه اون دختره کی بوده

دختر مدیر مدرسمون

راستی واسه قالب

میدونم خیلی ساده اس اما فعلن باهاش سر کنید

چون دسترسیش بهتره

کامنتا کمه

زود تند سریع کامنت بزارین

تا یه قسمت از چرندیات بعدی خدا یار و نگهدارتون