اما امسال (93)باز خبر آمد که این چشمه دوباره قهر کرده است و خشک شده است . مجددا به دلیل اهمیت موضوع ، ما مقاله فروردین ماه 92همین وب را یک بار دیگر در معرض دید همه قرار می دهیم و اتفاقا این کار را برای جلب توجه بیشتر مسئولین استان و شهرستان چایپاره به اهمیت ایشیق بولاغی انجام می دهیم ( مسئولان آب و آب و فاضلاب -مسئولان بخش آب جهاد کشاورزی و محیط زیست و فرماندار پر تلاش شهرستان چایپاره و هم چنین ادارات میراث فرهنگی و حفاظت منابع طبیعی و نماینده محترم مجلس شورای اسلامی آقای دکتر موید حسینی صدر). والا قصد دیگری در میان نیست .
اگر بر اثر تغییراتی که توسط این معدن کار که دور و بر این چشمه ایشیق بولاغی می پلکد شکافهای این چشمه آهکی و کارستی پر شده و آبهای حاصل از بارندگی تغییر مسیر دهند آیا خودمان را خواهیم بخشید ؟
آیا منطقی نیست که مسئولین صنعت ، معدن و تجارت استان آدربایجان غربی) این معدن کار عزیز را کمی از این جشمه و آثار باستانی و مناظر بکر و زیبای چورس دور نگه دارند ؟
برادران سازمان صنعت ، معدن و تجارت استان آذربایجان غربی : سنگ تزئینی چورس که جزء الماس، طلا و فلزات گرانبها نیست که ریه یک شهرستان را (منظور طبیعت چورس که گردشگاه و محل تفریح اهالی خوی و چایپاره و حتی استان ) را تخریب کنیم.
--------------------------------------------------
مقاله مورخ فروردین 92
در تشکیلات آهکی بالا دست چورس تا کوه چله خانه خوی ، چهار تا پنج چشمه ی کارستی وجود دارد که معروفترین آن چشمه ی ایشیق بولاقی و بعدی چشمه ی محمودچی است . غیر از چشمه هایی که نامبرده شدند چشمه ی ایده لو - چشمه ی باغ مامال و حتی چشمه ی اجاق ابوالفضل (ع) حمزیان (تکیه حضرت ابوالفضل ) نیز کارستی می باشند.
طریقه ی تشکیل چشمه های کارستی به صورت زیر است :
الف : بارشهای جوی مانند باران و برف
ب: نفوذ این بارشها به لایه های پایینی و ترکهای لایه های آهک دار و حل تدریجی ( تشکیل آب اسیدی و حل کربنات کلسیم ) این لایه ها و تشکیل حفره ها و غارها و در صورت کافی بودن آب تشکیل چشمه های آهکدار زیبا با ایجاد مناظر بسیار قشنگ .
نمونه ی این غارها در کشور فراوان است . حدود ۲۵ در صد آبها مصرفی ساکنان کره زمین از این نوع چشمه ها و منابع کارستی است .
در مناطق زاگرس از این منابع با حفر چاههای عمیق استفاده ی زیادی به عمل می آید .
آّ ب چشمه ی محمودچی از قدیم الایام روستاهای خانیا و بخشی از قنات میرزا جلیل را تا حدودی مشروب می ساخته است و بعد از انقلاب اسلامی و زمان مسئولیت آقای عباس پیدا در جهاد سازندگی چایپاره ( دبیر آموزش پرورش منطقه )در مسیر خروج این چشمه تا مزارع ِ کانال کشی به عمل آمده بود تا از تلفات آب جلو گیری شود این کار عمرانی آقای عباس پیدا قابل تقدیربوده است .
به هر حال طبق اطلاعات رسیده چندین سال قبل که بر اثر خشک سالی ها (از سال ۲ ۷به بعد ) آب این چشمه کاهش پیدا می کند . یکی از اهالی منطقه به فکرش می رسد که اگر در خروجی چشمه ی محمودچی دست کاری کند احتمال دارد آب بیشتری از چشمه بیرون بیاید و حتی آب سمت چورس (ایشیق بولاقی ) را هم تحت تاثیر قرار دهد . البته این کار محتمل نبوده و دلیلی هم در دست نیست که این آب در منشا یکی بوده و بعد دو شاخه شده باشد هر چند مجاری آب این نوع چشمه ها اغلب به همدیگر راه دارند و از پیوستن این مجاری و گسترش این فضاها ، غارها و چشمه های بزرگ بوجود می آیند .
با توجه به اینکه در خروجی این چشمه واریزه های رسوبی پای کوهی وجود دارد لذا با این دستکاری مسیر ریزش کرده و آب موجود هم گم می شود و سر انجام مسئولین دست بکار شده و در چند نکته از مسیر آب گمانه زنی کرده ودر بخشهایی از آن حجم بسیار بزرگی از خاک بر داشته می شود و سر انجام مسیر اصلی آب را یافته و کول گذاری نموده مجددا این آب به بیرون انتقال پیدا می کندو این مصرع حافظ در ذهن تداعی می شود :
"شیوه جنات تجری تحت الانهار داشت"
گفتنی است مابین دو چشمه ی محمودچی و ایشیق بولاقی چورس چشم اندازهای زیر قابل دید است:
۱- ساری داش - ۲ اردو یری عباس میرزا ۳-مامال باغی -و این دو چشمه سالهای بسیار بدی را تجربه کرده است سالهایی که لشگر عباس میرزا در سواحل ارس از پاسکوییچ و در واقع این لشکر از دست فتحعلی شاه قاجار شکست خورده و به سمت مابین این دو چشمه عقب نشینی کرده بود .
عکسهای زیر در فروردین ۹۲ گرفته شده است . و توصیه ی ما اینست که تا سیزده بدر از آن بازدید کنید و با ماشین براحتی می توانید تا جلو چشمه بروید .برای این چشمه چندین راه دسترسی دارد از جمله از کنار قبرستان کوچه باشی چورس و از خود خانقاه . و امید است مقامات مسئول برای آینده ی گردشگری این منطقه فکری بکنند چون این منطقه یکی از مناظر زیبای کشورمان به حساب می آید .
با توجه به بارش نسبتا زیاد امسال هم آب چشمه ی ایشیق بولاقی و هم آب چشمه ی محمودچی زیاد شده است .
وقایع مهمی که در تاریخ دشتی اتفاق افتاد به قتل رسیدن محمد خان دشتی بود.ایشان با آن همه تلاش و کوشش در راه احیای علم و ادب و فرهنگ جنوب به ویژه دشتی،در سال ۱۲۹۸ ه.ق در بوشهر چشم از جهان فروبست, در مورد علت مرگ ایشان رکن زاده ادمیت چنین می نویسد :
حاج غلامعلی عطار شیرازی مقیم بوشهر که از خویشان نگارنده بوده" در جوانی و پیش از آمدن به بوشهر با پدرش در دستگاه دشتی بود,او نقل می کرد که دشتی(محمد خان) سالی یکبار برای ملاقات والی, که در آن اوقات غالبا فرهاد میرزا معتمدالدوله یا برادرش مراد میرزا حسام السلطنه بود. به شیراز میرفت و مالیات ابواب جمعی خود را می پرداخت و ضمنا با فضلا و شعرای شیراز مخصوصا فرهاد میرزا که مردی دانشمند بود اغلب حشر و نشر و مشاعره داشت.
در یکی از مسافرتها حین اینکه سوار بر اسب و با خدم و حشم خود در کوچه های شیراز گردش می کرد فرهاد میرزا در رسید و دشتی احتراما از اسب پیاده شد فرهاد میرزا احوالش پرسید و در ضمن مکالمه بر زبانش جاری شد که نصیر الملک(حاج میرزا حسنعلی خان) از تو گله دارد که به شیراز آمده" ولی به دیدن او نرفته ای.دشتی به علت تمول و فضیلتی که داشت غروری به هم رسانیده بود در جوابش گفت قربان،نصیر الملک یکی از حاشیه نشینان مجلس چاکر است و او می بایست به دیدن جان نثار بیاید, فرهاد میرزا بعدا این گفته جسورانه را به نصیر الملک رسانید و نصیر الملک از این سخن بر آشفت و کینه دشتی را به دل گرفت و منتظر فرصت نشست تا به موقع خود تلافی کند.
تا انکه در سال ۱۲۹۸ ه.ق نصیر الملک حکمران بوشهر و مضافات شد و دشتی را به بوشهر خواست و در بدو امر به او احترام گذاشت و پس از چند روز مطالبه مالیات عقب افتاده دشتی کرد, که در حدود ده هزار تومان بود و چون دشتی قادر به پرداخت نبود مهلت خواست و نصیر الملک قبول نکرد دشتی اجازه خواست که به دشتی برود و پول تهیه کرده و بیاورد.باز از راه دشمنی و کینه دیرینه و به تصور اینکه شاید از دشتی بر نگردد پیشنهادش را نپذیرفت و دستور حبسش داد و دشتی مدت نه ماه در زندان بود و به علت گرمی هوا در زندان مریض شد و بمُرد...! بنابر این دشتی" بیهوده و به کینه ی شتری نصیر الملک مستبد" جان عزیز خود را باخته است.
* مرشد" که از شعرای معاصر محمد خان بوده در مورد مرگ وی چنین گوید :
هزار و دویست و نود وهشت
که اقبال دشتی نگونسار گشت
* محمد حسین اهرمی متخلص به معتقد" در تاریخ فوت وی میگوید :
دو سنه از هزار وسیصد کم
کرد دشتی وداع این عالم
* فایز" در شعری که فقط یک بیت از آن باقی مانده و فوت وی را به حساب ابجد تعیین کرده گوید :
گفتمش تاریخ فوت او بگو
گفت فایز کن مکرر خان خان
✍ بدینوسیله یکی از دانشمندان و شاعران بزرگ ایران در خاک آرمید" روحش شاد و خدایش بیامرزد. منبع: کتاب تاریخ دشتی
● محمد خان فرزند حاج خان در عصر خود از خوانین و فرمانروایان با قدرت و با نفوذی بوده که در حوزه قلمرو دشتی آن روز حکومت می کرده...
محمد خان دردروان کودکی به همراه مادر و دو برادر مهترش به اعتتبا مقدسه عراق رفته و"چندین سال در نجف اشرف به تحصیل اشتغال ورزید تا گاهی که مادرش در قید حیات بود, او نیز در آنجا توقف کرد ولی پس از فوت مادرش به دشتی مراجعت نمود و تا زمان برادرانش که هر یک به نوبه خود حکومت مطلقه خاک وسیع دشتی را به عهده داشتند او نیز ضابط بخشی از این بلوک بود و سپس خود بعد از چندی فرمانروای آنحدود گردید و در اندک زمان دست به کار امور عمرانی شگرفی است احداث قنوات و غرس نخیل و ترویج و ازدیاد کشت و زرع و ساختمان قلاع در غالب نقاط به همت و اراده او انجام یافت...
از آن تاریخ 120 سال می گذرد هنوز مردم زیادی از باغ ها و کاریزها و بناها و سایر آثار او بهره برداری می کنند قلعه ای را که در خورموج مرکز دشتی برای خود بنیاد نهاد و تا به امروز باقی است... معرف عظمت و جلال شخصیت و بزرگی که پر از کتب نفیس و کمیاب بوده درست کرد"
ساعات فراغت را به مطالعه و نوشتن سرگرم بود و با همه گرفتاری که یکفرد حاکم در دوره حکومتش دارد آثار قلمی در خور توجه ای به شرح زیر از خود بجا گذاشته :
دیوان دشتی : مشتمل برقصائد و غزلیات و قطعات و دو بیتی های او...
کتاب نمکدان : این کتاب بسبک گلستان سعدی است, نسخه ای را علی خان فرزند محمد خان داشته از قرار مسموع در سال 1309 شمسی سرلشکر مهین که در آنموقع سرهنگ بوده,بفرماندهی ستون اعزامی خلع سلاح به دشتی می آید و کتاب نمکدان خان را از علیخان می گیرد...
✍ Http://www.Gezderaz100.blogfa.com
در کتاب دارالسلام روایت است که :خبر داد مرا عالم صالح تقی ، میرزا محمد باقر سلماسی ، خلف صاحب مقاماتعالیه و مراتب سامیه آخوند ملا زین العابدین سلماسی که جناب میرزا محمد علی قزوینی مردی بود زاهد و عابد و ثقه. و او را میل مفرطی بود به علم جفر و حروف و به جهت تحصیل آن سفرها کرده و به بلاد ها رفته و میان او و والد (ره) صداقتی بود .پس آمد به سامره در آن اوقات که مشغول تعمیر و ساختن عمارت مشهد و قلعه عسکریین (ع) بودیم.
پس در نزد ما منزل کرد و بود تا آنکه برگشتیم به وطن خود کاظمین و سه سال مهمان ما بود . پس روزی به من گفت : (( سینه ام تنگ شده و صبرم تمام گشته و به تو حاجتی دارم و پیغامی نزد والد معظم تو .))
گفتم : چیست ؟
گفت : در آن ایام کهدر سامره بودم ، حضرت حجت (عج) را در خواب دیدم . پس سوال کردم که کشف کند برای من علمی را که عمر خود را در آن صرف کردم. پس فرمود که : (( آن نزد مصاحب تو است.)) و اشاره فرمود به والد تو .
پس عرض کردم : او سر خود را از من پوشیده می دارد.
فرمود : این چنین نیست . از او مطالبه کن که از تو منع نخواهد کرد .
پس بیدار شدم و برخاستم که به نزد او بروم . دیدم که رو به من می آید در طرفی از صحن مقدس. پیش از آنکه سخن گویم ، فرمود : (( چرا شکایت کردی از من در نزد حجت (عج) ؟ کی از من سوال کردی چیزی را که در نزد من بود پس بخل کردم ؟))
پس خجل شدم و سر به زیر انداختم . و حال سه سال است که ملازم و مصاحب او شدم ، نه او حرفی از این علم به من فرموده و نه مرا قدرت بر سوال است و تا حال به احدی ابراز ننمودم ، اگر توانی این کربت را از من کشف نما.
پس از صبر او تعجب کردم و به نزد والد رفتم و آنچه شنیدم گفتم و پرسیدم که: ((از کجا دانستی که او در نزد امام (عج) شکایت کرده؟ ))
گفت که (( آن جناب در خواب به من فرمود )) و خواب را نقل ننمود .
تعلیم و تربیت از گذشته نقش بسیار مهمی در هر جامعه ایفاکرده است;بگونه ای که ایجاد این مراکز باعث توسعه و رشد بیشتر شهر ها شده است.
مدرسه امید یکی از آثار تاریخی شهر قزوین است که در سال 1283 تاسیس شده است.
نقل از ویکی پدیا:میرزا صالح خان باغمیشه ای ملقب به “سالار اکرم” یا آصف الدوله حکمرانی مناطقی همچون تهران، قزوین و گیلان را برعهده داشته است.[۱] او در سال ۱۲۷۹ شمسی به حکومت قزوین منصوب شد و در این دوران در زمینه آبادانی، بهداشت و امنیت شهر به گونه مؤثری تلاش نمود و ایده افتتاح این مدرسه از ایشان بود که با تاسیس انجمنی به نام "انجمن معارف" باقرخان سعدالسلطنه زمینی را در جنب سر در عالی قاپو قرار داشت و در آن زمان رختشویخانه بود به انجمن وقف نمود و ساخت و ساز بنای مدرسه با کمک های مالی حاج محمد حسن شاهرودی، حاج آقای حاجی صدرالاسلام، آقای امیر محترم، حاجی میرزا تقی میرالمولی، آسید حسین رفیعی، مجدالاسلام، حاج میرزا اکبر شیخ الاسلامی،جناب امیر انتصار و میرزا صالح خان باغمیشه ای آغاز گشت و حسین آقای معمار باشی در محل رختشویخانه شش اتاق ، یک کریدور و سه دستشویی بنا کرد و جهت اثبات وقفی بودن بنای مدرسه و حتی زمین آن، سنگی به طول ۱۵۰ گره و به عرض ۷۰ گره تعبیه کرد که در ابیات پایانی شعری که بر آن حک شده بود به وقفی بودن بنا اشاره مینمود لازم به ذکر است قاضی ارداقی اولین مدیر مدرسه بود که در جریان مشروطه و به توپ بستن مجلس شهید شد.
موقعیت مکانی : خیابان هلال احمر
تصاویر: ( درادامه مطلب)
کپی برداری از مطالب وبلاگ "جاذبه های گردشگری قزوین"بادرج منبع بدون مانع است.
http://q-ta.blogfa.com