تفاوت کار در مس کرمان و رفسنجان تفاوت از ماه من تا ماه گردون!
در روزهایی که مس رفسنجان همچنان در صدر جدول گروه دو رقابت های لیگ یک برای خود آقایی می کند و هنوز در این گروه کاندید نخست صعود به لیگ برتر است، هواداران دیگر مس از نوعی کرمانی با حسرت به جایگاه این تیم نگاه می کنند و در گروه خود، فعلا فاصله مس را با تیم های پائین جدول شماره می کنند تا تیم های صدرنشین.
شاید همین علت سبب شود که هواداران مس از نوع کرمانی بیشتر هم ناراحت شوند و حس حسادتی که در صدرنشینی رفسنجانی ها برای آن ها این روزها خودنمایی می کند، سبب شود که بیشتر هم به تیم مس کرمان تشر بزنند. آن ها در همین اوضاع و احوال بیاد می آورند که قرار بود مربی فعلی مس رفسنجان یعنی وینگو بگوویچ سرمربی این فصل آن ها نیز باشد اما بهرشکل اوضاع و احوال به شکلی پیش رفت که بگوویچ به رفسنجان بازگشت و میثاقیان روی نیمکت مس نشست.
البته اکثر آن هایی که امروز به دلیل کنار گذاشتن وینگو از مس کرمان ناراحت هستد، همان جماعتی را تشکیل می دهند که در زمان انتخاب بگوویچ به عنوان سرمربی مس کرمان، به شدت به این انتخاب انتقاد کردند و انتخاب بگوویچ را برای مس کاملا اشتباه ارزیابی می کردند. در زمانی که وینگو در پیش از فصل برای نیمکت مس کرمان انتخاب شده بود، تقریبا در کرمان همه با این انتخاب مخالف بودند تا از بگوویچ بدترین استقبال ممکن صورت بگیرد. همین نوع استقبال هم سبب شد که مدیریت جدید باشگاه مس برای انتخاب مربی دیگری به جای بگوویچ بیشتر به تکاپو بی افتد که در نهایت هم این جا به جایی رخ داد.
با این حال شاید به همان اندازه که انتقاد حداکثری در انتخاب بگوویچ در آن زمان برای مس کرمان طبیعی جلوه می کرد، احتمال تحقق نتیجه نگرفتن مس کرمان با این مربی هم محتمل به نظر می رسید. اینکه بگوویچ امروز در رفسنجان صدرنشین بلامنازع گروه خود شده است، اصلا دلیل منطقی نیست که ایمان بیاوریم او در کرمان هم می توانست مس از نوع کرمانی را امروز با همین وضعیت در صدر نگه دارد. شرایط کار در مس کرمان و مس رفسنجان کاملا متفاوت است و موفقیت مربی در یکی از آن ها دلیل موفقیت در تیم دیگر نیست به خصوص اگر قرار بر کار یک مربی در کرمان باشد.
بهرشکل در کرمان با توجه به سقوط فصل قبل مس از لیگ برتر به لیگ یک، شرایط کار کردن بسیار دشوارتر است. توقعی که برای صعود از مس کرمان وجود دارد و فشار روانی که از این بابت به تیم تحمیل می شود، به راحتی می تواند شرایط کار کردن را نسبت به مس رفسنجان که توقع صعود از این تیم یک هزارم مس کرمان هم نبود، متفاوت سازد. ضمن اینکه بگوویچ با سابقه ای که از کار در رفسنجان داشت، یک تجربه بسیار گرانبها برای تداوم کار در مس این شهر داشت و چه بسا اگر به کرمان می آمد هرگز نمی توانست از این تجربه در فصل جدید رقابت های لیگ یک بهره بگیرد.
با توجه به استقبال بدی که از بگوویچ در کرمان شده بود، او کوچکترین فرصتی برای اشتباه در کرمان نداشت و چه بسا با چند نتیجه نامطلوب در همان ابتدای فصل زیر بدترین فشارها قرار می گرفت که ادامه کار او در کرمان را غیر ممکن می کرد. از همین رو آن کسانی که زمینه جدایی بگوویچ از مس کرمان و بازگشتش به رفسنجان را فراهم کردند در واقع بزرگترین خدمت را به این مربی کروات انجام دادند....
بگوویچ در رفسنجان آرامش روانی دارد چراکه فصل قبل با این تیم نتایج مقبولی گرفته بود و به نوعی محبوب فوتبال دوستان رفسنجانی شده بود و تداوم این نتایج در این فصل عیار محبوبیت او را در این شهر بیشتر هم کرده است. موضوعی که وینگو در کرمان اصلا آن را در جیب نداشت... از طرف دیگر او بر فضای فوتبالی تیم مس رفسنجان و این شهر کاملا اشراف پیدا کرده است و به بهترین شکل از آن نیز استفاده می کند تا مس رفسنجان در این روزها به نوعی در ماه عسل به سر ببرد. از همین روست که تحت هیچ شرایطی نمی توان با قاطعیت گفت که حضور بگوویچ در مس کرمان سبب می شد که این تیم امروز در جایگاه مس رفسنجان بود و این تیم با بگوویچ برخلاف مس میثاقیان در این هفته ها به عنوان مدعی صعود مطرح می شد.
هرچند فوتبال است و هیچ چیز قاطعانه در آن وجود ندارد و به صورت صدرصدی هم نمی توان ادعا کرد که مس با بگویچ هم قطعا شکست خورده بود.... اما آنچه را که می توان با قاطعیت بیان کرد این است که به طور حتم شرایط کار در مس کرمان برای بگوویچ با کار کردن در رفسنجان کاملا متفاوت بوده است و بگوویچ در کرمان با توجه به اتفاقات گذشته، زمینه موفقیتی که در رفسنجان داشت را در کرمان نداشت و از همین رو او باید خیلی خوشحال باشد که امروز روی همان نیمکت مس رفسنجان می نشیند... شاید تا چندی دیگر هم با بهبود نتایج مس کرمان و تحقق وعده های میثاقیان در رسیدن مس کرمان به صدر جدول, هواداران مس از نوع کرمانی هم از این جابه جایی احساس رضایت بیشتری کنند.
من دیوونه م یا اونا ؟
خیلی عجیبه !
چطور اونا میتونن هر حرفیو بزنن و هرکاریو کنن ولی من نمیتونم ؟
یا چطور من میتونم خیلی کارا رو بکنم ولی اونا نمی تونن ؟
حوصله هیچکسو ندارم این روزا شدم عاشق تنهایی ...
هیچکس نمیدونه من چی میگم ...
به نظر من چیزی از خدا خواستن مزخرفه چون خدایی وجود نداره ...
به نظر من ترسیدن از آقای بازیار یه کار کاملا مزخرفه ...
به نظر من دوست داشتن بیش از حد خانوم محمودی کاملا چرته ...
یا حتی غسل کردن بعد پریودی ...
ینی اگه من برم حموم خودمو درست و حسابی بشورم تمیز نمیشم که حتما باید برم زیر دوش آب یه سری کلمه مزخرفو بگم ک حتی معنیشو نمیدونم !
اینو به همکلاسیام گفتم ، همه شون دعوام کردن !
بعدم من ازشون پرسیدم این کلماتی که میگین اصن ینی چی ؟
هیچدوم نمیدونستن ...!