همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

بیاد راست و مطهری حرف بزنید

یک کار بدی که در مجلس ما راه افتاده همین 2-2 (رای منفی )کردند است که این کار نمایندگان اصلا شایسته نیست ،در دوران دولت قبل هم که این کار را انجام دادن رهبری به نمایندگان تذکر شدید دادن در حدی که یکی از نمایندگان به رهبری گفتند ما بریم توبه کنیم رهبری گفتند بله برید توبه کنید ...

رفتار نمایندگان درست نبود یک نماینده حق داردحرف بزندمطابق قانون تنها کسی که میتواند بگوید که دیگر ادامه ندهید فقط رئیس مجلس ونائب رئیس است که اگر احساس کند حرف نماینده به صلاح نیست میتونه جلو ادامه صحبت نماینده رو بگیره .

هرچند که آقای مطهری حرفشون زدند اما در حرفی که زدند یک تناقضی دیده میشود اول اینکه ایشون گفتند قانونی نیست مطابق (اصل 176 قانون اساسی) شورای عالی امنیت ملی حق دارد تشکیل جلسه بدهد به ریاست رییس جمهور با حضور روسای سه قوه واشخاص دیگه ...و اینها اگر در مورد کسی حکمی صادر کنند ورهبری تایید کنند عین قانون واصلا نیازی به قوه ی قضاییه نیست این که مطابق قانون بوده وهست.

دوم اینکه در دوران آقای احمدی نژاد وقتی آقای شیخ اسلام میخواستند استیضاح کنند آقای مطهری پیگیر استضاح بود بعد که با رهبری دیدار داشتند رهبری گفتند استیضاح غلط وبیجا بود برای اینکه دیگه چند ماه از دولت باقی نمانده بود بعد نمایندگان به آقای مطهری اعتراض کردند ایشون گفتند نه خیر ما تا قبل از استیضاح نظر رهبری را نمیدانستیم پس به تکلیفمان عمل کردیم حالا که فهمیدیم خوب

حرف رهبری فصل الخطاب است

 

آقای مطهری خودتون مگه نگفتید اگر جایی نظر رهبری را بدانید فصل الخطاب است ، شما که در حضور رهبری بحث حصر مطرح کردید آقا هم جواب دادن پس چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این تناقض قبلا هم در حرفاتون بوده مقالات قبل 80 شما تو روزنامه ها علیه خانواده ی آقای هاشمی اما الان ...

"خدمتکار و پرفسور"از یوکو اُگاوا

بعد از خریدن کتاب هایی که از قبل لیست کرده بودم،خانم فروشنده گفت این کتاب رو هم بگیر خیلی سر و صدا کرده!گفتم:بزار ببینم این چیه که یه جماعتی سر و صداش رو شنیدن و ما بی نصیب موندیم تا حالا!

کتاب خدمتکار و پرفسور در 183 صفحه از نویسنده زنی ژاپنی "داستان زندگی غیرمعمول یک پرفسور ریاضی نخبه است از دریچه نگاه خدمتکاری جوان.پرفسور بر اثر حادثه ای با حافظه ای زندگی می کند که صرفاً 80 دقیقه دوام می آورد.همچنان که خدمتکار جوان و پرفسور هر روز از نو به یکدیگر معرفی می شوند رابطه ای عجیب و زیبا میانشان شکل می گیرد.پرفسور اگرچه قادر نیست کیفیت روزهای خود و نوع رابطه اش با خدمتکار و پسرده ساله وی-رادیکال- را به یاد بیاورد اما رابطه ای میان ساده ترین مقادیر عددی را به سادگی کشف می کند.خدمتکار و پرفسور داستانی خارق العاده است از زیستن در زمان حال.این داستان در سال 2006،دستمایه ساخت فیلمی به نام"پرفسور و معادله ی محبوبش"به کارگردانی تاکاشی کوئیزومی قرار گرفت."(نوشته پشت جلد)

همیشه موقع خریدن کتاب یه نگاهی به پشت جلد می ندازم که یه کلیتی از کتاب دستم بیاد و انگار اشتباه کرده بودم،همون بهتر که نگاه نکنم!چون ممکنه زود گول بخورم و کتاب رو بخرم.البته این نظر شخصی منه ولی وقتی خوندن کتاب رو شروع کردم از وسط هاش دیگه نتونستم بخونم و برای یه چند روزی گذاشتمش کنار و رفتم سراغ یه کتاب دیگه.از بس تکراری و خسته کننده به نظرم اومد.خود موضوع جالبه و غلط اندازه ولی اینقدر در مورد معادلات ریاضی و بازی بیس بال حرف می زنه که حافظه بلند مدت و کوتاه مدتم با هم قاطی شد.

البته یه قسمت هایی از کتاب یه نیمه هیجانی به آدم دست می ده که بعدش دوباره می بینی که هیچی نبوده و توهم توئه.ولی در کل دلم پیش پرفسور قصه بود و  اینکه کلاً یه حافظه 80 دقیقه ای داشت و تلاش خدمتکار برای تر و خشک کردن پیرمرد رو دوست داشتم.اینکه پیرمرد برای اینکه چیزی رو یادش نره،روی کاغذ می نوشت و به کُتش سنجاق می کرد. ولی در کل این کتاب رو مطمئناً به کسی پیشنهاد نمی کنم و اگه تمایل به خوندن داشت خودم براش تعریف می کنم

بخش هایی از کتاب:

*اعتقاد داشت غلط ها همان قدر روشنگرند که پاسخ های درست.

*اعداد راه دسترسی او به جهان بیرون بودند.اعداد امن بودند و منشا آرامش.

*گرسنگی آدم ها را احمق تر و ضعیف تر از آنچه هستند می کند،برای همین باید ذهن را هم تغذیه کرد.

*علامت رادیکال،نماد بخشنده ای است؛سرپناهی می شود برای همه ی عددها.

*حل کردم مسئله ای که می دانید جواب دارد مثل بالا رفتن از کوه با راه بلد در جاده ای است که قبلاً کس دیگری ساخته باشد.در ریاضیات،حقیقت همواره در جایی است که کسی از آن خبر ندارد،جایی فرای همه ی جاده های رفته.همیشه هم جواب در رسیدن به قله نیست.ممکن است در شکاف لیزترین صخره باشد یا جایی ته دره.

*هر مسئله ای برای خودش یک ریتم خاص دارد،درست مثل موسیقی.وقتی ریتم دستت بیاید،یک حس کلی ازمسئله می گیری و آن وقت است که می فهمی تله ها کجا ممکن است منتظرت باشند.

*از بین چیزهایی که از پرفسور یک معلم معرکه می ساخت این بود که هیچ وقت نمی ترسید بگوید:"نمی دانیم"

*عددها چیزی را عوض نمی کردند.اوضاع را بدتر می کردند که بهتر نمی کردند.

*نظم ریاضی دقیقاً به این خاطر زیبا است که تاثیری بر دنیای واقعی ندارد.صرفاً به خاطر اینکه کسی چیزی درباره اعداد اول می داند،زندگی ساده تر نمی شود یا پولی عایدش نمی شود.

*تنها هدف ریاضیات کشف حقیقت است.

*حقایق اصیل همیشه نادیدنی اند.نمی شود در چیزهای مادی یا پدیده های طبیعی یا احساسات انسانی پیدایشان کرد. اما ریاضیات می تواند به آن ها نور بتاباند،بیانشان کند-در واقع هیچ چیز نمی تواند ریاضیات را از این کار باز دارد.

*به این اعتقاد داشت که سوال های بچه ها از سوال های بزرگ ترها مهم تر است.سوال های هوشمندانه را به جواب های هوشمندانه ترجیح می داد.

*در خیالم خدا را موجودی می دیدم که گوشه ی دور آسمان نشسته و طرحی از تور لطیف را چنان به ظرافت می بافد که ظریف ترین نور هم از میانشان رد شود.تور از هر سو بی نهایت می رود و در نسیم کیهانی موج بر می دارد.

*بهترین نقطه همیشه سهم یکی نمی شود.باید با هم بسازند.

*کسی جایی یک بار می گفت بدترین بخش پدر مادر بودن نگرانی برای بچه هاست.

 

 

ما ضربه را با ضربه پاسخ مى‌دهیم

تک دختر



پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در یادداشتی به بازخوانی مواضع حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره توطئه کاهش قیمت نفت در بحبوحه‌ی جنگ تحمیلی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری مهر، متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
سقوط ناگهانی قیمت نفت در اواسط دهه ۸۰ میلادی، سومین تحول ناگهانی بازار جهانی نفت، پس از افزایش بهای سال‌های ۷۴-۱۹۷۳ و صعود مجدد قیمت‌ها در ۸۰-۱۹۷۹، به‌شمار می‌آید. در دهه ۷۰ میلادی، افزایش قیمت نفت (با برنامه‌های اوپک)، سرمایه مالی فراوانی را به خزانه کشورهای فروشنده نفت سرازیر کرد. طبیعی بود که افزایش قیمت، به هیچ وجه نمی‌توانست مطلوبِ خریداران و نیازمندان نفت منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا باشد. در این شرایط بود که انقلاب اسلامی ایران، تنها یک سال مانده به فرارسیدن دهه ۸۰ میلادی، به وقوع پیوست و جهت‌گیری سیاست داخلی و خارجی ایران را دستخوش چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای کرد. آغاز جنگ تحمیلیِ بعثیون عراق علیه ایران و مقاومت غیرتمندانه ملت علیه متجاوزان، بیش از پیش توجهات را به منطقه، نفت و نظام انقلابی ایران متمرکز کرد.

اوپک -«جمعِ نفتی‌های بزرگ جهان»-، که دهه ۷۰ را با قدرت‌نمایی‌ گذرانده بود، این بار نتوانست وحدت نظر اعضای خود را حفظ کند. برخی اعضای اوپک، در بحران کاهش قیمت نفت در دهه ۸۰ میلادی، بی‌توجه به منافع بلندمدت خود و دیگر کشورهای عضو، نسبت به فروش انبوه نفت در بازارهای جهانی، با شرایط آسان و قیمت ارزان و متجاوز از سهمیه تعیینی خود اقدام کردند. عمق این اختلافات زمانی خود را آشکارتر نشان داد که گمانه‌زنی‌ها به واقعیت نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد: تضادهای ایدئولوژیک انقلاب نوخاسته اسلامی مردم ایران با ایدئولوژی حاکم بر برخی کشورهای همسایه، داشت معادلات «اقتصادی» را، به معادلات «سیاسی» تبدیل می‌کرد.

جمهوری اسلامی ایران، از همان آغاز روند کاهش قیمت نفت، تحولات جهانی را بادقت فراوانی زیرنظر گرفت. در این میان، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، در مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران، موثرترین زبان گویای جمهوری اسلامی در سراسر روند حوادث نفت بود. آیت‌الله خامنه‌ای، افزون بر آن که به عنوان بالاترین مسئول کشور پس از بنیانگذار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه‌الله، نظارت و هدایت اداره کشور را برعهده داشتند، در سخنرانی‌ها و گفتگوهای گوناگون خود به این معضل ناگهانی واکنش نشان می‌دادند. تحلیل‌ها و تببین‌های آیت‌الله خامنه‌ای، حکایت از «توطئه»ای داشت که در بحبوحه حوادث جنگ تحمیلی، قصد داشت بزرگترین منبع درآمد کشور انقلابی و درحال دفاع ایران را با سختی‌های متعددی روبرو کند؛ توطئه‌ای که در وهله اول، ردپای کشورهای فرامنطقه‌ای در آن به‌روشنی دیده می‌شد: «مسأله‌ى نفت همان‌طور که قبلا هم گفتیم یک توطئه‌ى تمام عیار است. در درجه‌ى اول علیه جمهورى اسلامى و برخى کشورهاى مترقى دیگر در این منطقه و در درجه‌ى بعد علیه همه‌ى ملتها و همه‌ى کشورهاى تولیدکننده‌ى نفت. پدیدآورنده‌ى این توطئه هم در اصل دولت انگلیس است که در بحبوحه‌ى این پیروزى رزمندگان اسلام که احتمال مى‌دادند به خاطر این پیروزى یک قدرى وضع نفت از لحاظ خریداران دچار دشوارى بشود و قیمت نفت بالا برود، براى پیشگیرى و مقابله‌ى با این احتمال بالا رفتن قیمت، باز در این بحبوحه قیمت را پائین آورد.» [۱۳۶۴/۱۱/۲۵]

در این میان، خبرهایی به گوش مسئولان جمهوری اسلامی می‌رسید که بعضی کشورهای عضو اوپک، به‌دلایلی قصد همراهی با سیاست کاهش قیمت نفت را دارند. آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از خطبه‌های نماز جمعه، از این اقدامات پنهان در حضور ملت پرده برداشتند:
«این یک توطئه‌ى استکبارى بزرگ است و ما احتمال مى‌دهیم البته به صورت یقین نمى‌گوئیم و کسى را هم متهم نمى‌کنیم فعلا، اما احتمال مى‌دهیم که در داخل اوپک هم برخى از تولیدکنندگان با این توطئه‌ى جهانى که علیه اوپک هست متأسفانه همکارى کرده باشند. خدا کند این احتمال درست نباشد و ما این را درست نفهمیده باشیم و الا کار مشکل خواهد شد براى آن کشورها و آن دولتهایى که یک چنین توطئه‌ى خبیثانه‌اى را علیه اوپک و علیه ملتهاى خودشان با دشمنان این ملتها در آن همدستى کرده باشند؛ این یک توطئه است. ما تلاش اصلى خودمان را در این راه گذاشتیم که با این توطئه مقابله کنیم و مقابله هم کردیم.» [همان]

این در حالی بود که در همان هنگام، برخی دیگر از کشورهای عضو و حتی فروشندگان نفت خارج از اوپک مانند کشورهای آمریکای لاتین از وضع به وجود آمده ناراضی بودند.: «بیشتر کشورهاى عضو اوپک از این وضع ناراحتند. فرستاده‌هایى که ما فرستادیم که به کشورهاى آفریقائى که تولیدکننده‌ى نفت بودند، چه به کشورهاى امریکاى لاتین، مثل ونزوئلا و مکزیک که تولیدکننده‌ى نفت بودند، اگر چه بعضیشان عضو اوپک هم نیستند و هیأتهایى که بعدا هم مى‌فرستیم به کشورهاى دیگر همه این حقیقت را به ما نشان مى‌دهد که بیشتر این کشورهاى تولیدکننده‌ى نفت از این وضع ناراحتند. یعنى میلیونها انسان از این توطئه ضربه خواهند دید و ضرر خواهند کرد.» [همان]

با این حال، آیت‌الله خامنه‌ای، تنها ده روز پس از خطبه نماز جمعه تهران، در یک گفتگوی رادیویی، درباره برخی عناصر دخیل در بحران نفتی، صریح‌تر صحبت کردند: «چیزى که مایه‌ى تأسف ماست این است که متأسفانه برخى از اعضاى اوپک در این کار در این توطئه برخورد قوى و قاطع لازم را نکردند و حتى قرائنى وجود دارد که به ما مى‌گوید که اینها در اصل این توطئه شرکت هم داشتند، و ما نمى‌توانیم به آسانى از سر این قضیه بگذریم. برخى از کشورها در برخورد با این توطئه خوب آمدند مثل کشورهاى الجزائر و لیبى که در این اجلاس سه‌جانبه‌اى که با ما داشتند مواضع‌شان را به صورت قاطع اعلام کردند، لکن برخى دیگر از کشورها مثل عربستان و کویت متأسفانه هیچگونه همکارى و همراهى در این مورد نکردند. حتى سعودی‌ها اعلان کردند که در مورد فروش نفت خودشان، خودشان تصمیم‌گیرنده هستند و پاى‌بند به تعهدات اوپک نیستند در حالی که پاى‌بند بودن عربستان به تعهدات اوپک این براى عربستان ضررى ندارد، این براى آنها فایده دارد.» [مصاحبه رادیویی، ۱۳۶۸/۱۲/۵]

جمهوری اسلامی، در برابر این ناسازگاری برخی کشورهای عضو اوپک با منافع مجموعه کشورهای فروشنده نفت، به‌شدت کوشید که در ابتدا، «خیرخواهانه» عمل کند. استدلال این بود که ضربه به اوپک به هر دلیلی، به کشور ضربه‌زننده هم آسیب خواهد زد و کاهش قیمت نفت برای عاملان آن هم خطرناک خواهد بود:
«آنچه که عربستان دارد مى‌گوید که مى‌خواهد انجام بدهد، یعنى خودش تنها تصمیم‌گیرى بکند، در میزان تولیدش و در مورد قیمت، این به زیان خود عربستان هم هست. اگر آنها پاى‌بند به تعهدات اوپک بمانند و همکارى با اوپک را نقض نکنند، این به زیان آنها نیست به نفعشان هست. البته این برخورد با اوپک یک برخورد غیرقابل تحملى است این ضربه‌اى به اوپک است، ضربه‌اى به ملت‌هاى اسلامى است و ما باید بگوئیم ضربه را با ضربه پاسخ مى‌دهیم. ما نمى‌توانیم در مقابل این قضیه بى‌تفاوت بمانیم. به خصوص که این به ما فقط مربوط نمى‌شود، بسیارى از ملتهاى اوپک از ما خیلى بیشتر ضربه مى‌بینند.» [همان]

با این حال، این خیرخواهی باعث نمی‌شد که موضع قاطعانه نظام انقلابی ایران پنهان بماند. آیت‌الله خامنه‌ای، همان موقع هشدار دادند که جمهوری اسلامی، حربه‌های قاطع‌تری هم برای مقابله با این جریان در اختیار دارد:
«ما مرز طولانى‌اى در آبهاى خلیج فارس داریم و مجوز هم براى این که در این زمینه‌ها اقدام قاطعى بکنیم از لحاظ افکار عمومى عالم و از لحاظ قوانین بین‌المللى وجود دارد. زیرا که برخى از کشورها اعلان کردند و قبول کردند که براى عراق نفت مى‌فروشند. عراق یک کشور در حال جنگ هست با ما و همان‌طور که همه‌ى دنیا قبول دارند که ما کشتى‌هاى تجارتى را در تنگه‌ى هرمز و در گذرگاه این کشتى‌ها مى‌توانیم بازرسى کنیم تا ببینیم که آیا براى عراق چیزى دارد یا ندارد و همین‌طور همه قبول خواهند کرد اگر ما یک روزى تصمیم بگیریم که نفتى را که براى عراق فروش مى‌رود مصادره کنیم یا روى آن نظارت داشته باشیم. بنابراین همان‌طور که ملاحظه مى‌کنید این کشورها که الان دم از ناسازگارى با اوپک مى‌زنند خیلى هم آسیب‌پذیر هستند. ما مایل هستیم که باز هم به این کشورها توصیه کنیم، تأکید کنیم که همکارى با اوپک را بر عدم همکارى با اوپک ترجیح بدهند، زیرا که این متضمن نفع خود آنهاست و نفع اوپک هم هست.» [همان]

این قاطعیت، تنها به اعلام موضع مسئولان کشور محدود نبود. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران، و در پاسخ به دانشجویی که از «فعال‌نبودن سیاست خارجی کشور» انتقاد می‌کرد، برخی از اقدامات قاطع مسئولان وزارت خارجه در مقابله با توطئه کشور همسایه را به عنوان شاهد، بیان کردند:
«در حدود شاید پنجاه پیک، حدودا، پنجاه پیک ما به کشورهاى مختلف از طریق وزارت خارجه فرستادیم و این کارى است که وزارت خارجه طبعا مى‌کند دیگر، البته عده‌اى با پیام من رفتند، عده‌اى با پیام وزیر خارجه رفتند، شاید چند نفرى با پیام آقاى نخست‌وزیر رفتند و پیامهاى مختلف به کشورهاى مختلف نه، تلاششان خیلى خوب بوده و محافظه‌کارانه هم نیست. ما عربستان سعودى همین اخیرا باز ما چون از آن روز تا حالا سه هیأت از طرف ما به عربستان سعودى رفتند، سه پیک. هرکدام رفتند درباره نفت و درباره‌ جنگ مطالبى را گفتند، همین آخرى که رفت آن‌جا جورى حرف زده که برادر پادشاه عربستان سعودى گفته شما مى‌خواهید تهدید کنید ما را؟ اگر تهدید مى‌کنید من حاظر نیستم گوش کنم، ایشان گفته که نه حالا شما گوش کنید به نفعتان است به صرفه‌تان است که گوش کنید و ادامه داده همان حرفها را مجددا گفتند یعنى لحن خیلى قوى و قاطع، البته ما تهدید نمى‌خواهیم بکنیم کسى را، این را من بگویم و ما اعلام هم خواهیم کرد موضع رسمى ما این است. ما کشورهاى منطقه را نمى‌خواهیم تهدید کنیم، اینها با جوسازى مى‌خواهند اینجور وانمود کنند که ایران ما را تهدید کرده و در مقابل تهدید از آمریکا امتیاز بگیرند، کمک بگیرند یا نیروى نظامى درست کنند و عملا ما را تهدید کنند.» [بیانات در پاسخ به سوالات در دانشگاه تهران، ۱۳۶۴/۱۲/۱۴]

ماهیت حوادث امروز نفت جهان، چندان هم متفاوت از ماهیت حوادث بیست و چند سال پیش نیست. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، همان موقع بهترین راه‌ کاهش خسارات چنین اقدامات خصمانه‌ای را تنها و تنها در نگاه به درون و استقلال اقتصادی می‌دیدند:
«نفت اپک ... تأثیر تعیین‌کننده‌اى درحیات دنیا -نمیشود گفت در اقتصاد دنیا- اصلا در حیات جهان داشت، اینجور دارند ضدش [عمل] میکنند، و ناگهان قیمت را ازبیست‌وشش [دلار] آوردند به نصف... یعنى دنیا اینجور است، دنیا بى‌رحم است حتى در مقابله‌ى با اپک - که تشکیلاتى است با آن عظمت و یک عده صادرکننده‌ى محکم که اینها دنیا را دارند اداره میکنند- اینجور با آن بازی میکنند و له‌اش میکنند. بنابراین ما باید حساب کار خودمان را داشته باشیم.» [دیدار با وزیر، معاونان و مشاوران وزارت معادن و فلزات، ۱۳۶۴/۱۲/۱۵]

این همان راه‌حلی است که امروز هم بهترین و موثرترین راهکار کاستن از اثرات اقدامات خصمانه همیشگی برخی دشمنان است:
«بارها ما گفته‌ایم کارى کنید که وابستگى مالى کشور به نفت کم و کم و کمتر بشود؛ خب، شما ملاحظه می‌کنید در ظرف مدت کوتاهى قیمت نفت را به نصف می‌رسانند. وقتى ما وابسته به نفت باشیم، مشکل براى ما درست می‌شود؛ این فکر را باید کرد. از جمله‌ى بزرگ‌ترین مسئولیت‌هاى مسئولین کشور همین است که کارى کنند اگر دشمن دلش نخواست تحریم را بردارد، به رونق کشور و پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربه‌اى وارد نشود؛ راه آن چیست. راه آن این است که مراجعه کنیم به درون کشور، به درون ملت، از نیروهاى درونى کشور استفاده کنیم.» [بیانات در دیدار مردم قم، ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

معماری کلیسای وانک

معماری کلیسای وانک      
 
 

کلیسای وانک یا آمنا پرکیج نام کلیسایی است در محله جلفای اصفهان. این کلیسا از کلیساهای تاریخی ارمنیان اصفهان می‌باشد و در زمان شاه عباس دوم ساخته شده‌است.وانک در زبان ارمنی به معنی کلیسای جامع است.

ارامنه بعد از کوچ بزرگ یعنی در سال ???? به دستور شاه عباس دوم به اصفهان آورده شدند . آنها از بدو ورود شروع به ساختن محل زندگی کردند و در وحله? اول کلیساها را بنا کردند . ارامنه مردمانی بودند که مذهب برایشان اهمیت بسیاری داشت .

پس این باعث می‌شد که محلی برای دعا و راز و نیاز با خدای خود داشته باشند . اولین آنها کلیسای وانک بود . وانک اولین بار در سال ???? ساخته شد که البته این بنا خیلی کوچک‌تر از بنای فعلی و با وسعت کم ساخته شد. ?? سال بعد از ساخت اولیه به خواست و تشویق خلیفه‌ وقت داویراول ( خلیفه شخصی است روحانی که ازدواج نمی‌کند و امور ارامنه در دست اوست این شخص از ارمنستان و یا لبنان که رئوس مذهبی ارامنه هستند انتخاب شده وبه نقاط مختلفی که ارامنه ساکن هستند فرستاده می‌شود ) این مکان ویران شده و جای آن بنایی با طرحی شکوهمند و عظیم ساخته می‌شود .

آقا جان

سلام علیکم خوش آمدید آقا جان بفرمائید قدم بر چشم نوکرتان گذاشته اید ، حضرت امام رضا علیه السلام  با لبخند و ملاطفت پاسخ سلام مرد حمّامی را دادند و فرمودند حال شما چطور است برادر؟ مرد حمّامی که انتظار چنین برخورد گرمی را از آقا نداشت خواست به پای آقا بیفتد ولی آقا دست مبارکشان را زیر چانه او قرار دادند و فرمودند برخیز برادر معصیّت دارد هیچ مومنی جز در برابر خداوند بر خاک نمی افتد ، شاگرد حمّامی جلو آمد و خواست رخت و لباس آقا را از دستشان بگیرد و بنا بر وظیفه اش به ایشان در حمّام کردن کمک کند ولی مرد حمّامی به او گفت شما به دیگران برس من خود در خدمت حضرت آقا هستم ، مرد حمّامی هر چه در توان داشت در خدمت به حضرت علیه السلام کوتاهی نکرد از بهترین شوینده هایش برای ایشان استفاده کرد و بسیار در کشیدن کیسه و لیف به بدن مبارک آقا رعایت نمود و چنان کارش را با دقّت انجام می داد که گویی یک قطعه چینی بسیار شکننده و ظریف را در دستانش گرفته و می ترسد که از دستش بیفتد ، هر از گاهی خیلی سریع و مودبانه بدن مطهر حضرت آقا را می بوئید و می بوسید و عمدا" نیز کمی استحمام را طولانی کرد تا مدّت بیشتری در خدمت حضرت آقا باشد ، حضرت آقا به او فرمودند برادر چند وقت است که در نیشابور زندگی می کنی؟ مرد حمّامی پاسخ داد آقا جان نوکرتان در همین شهر متولد شده است و پدر در پدر از شیعیان و نوکران شما و اجداد بزرگوارتان بوده ایم ، حضرت از اوضاع خانواده مرد حمّامی سوال کردند ، مرد حمّامی پاسخ داد آقا جان نوکرتان عائله مند است شش سر نان خور دارم این حمّام هم اجاره ایی است چرخ زندگی ام بزحمت می چرخد ، حضرت آقا استحمامشان تمام شد و مرد حمّامی در پوشیدن لباس به حضرت آقا کمک کرد و تعظیم و تکریم بسیار نمود ، موقع رفتن حضرت آقا از کف حمّام تکّه سنگ پایی به قدر یک مشت را برداشتند و در کف دست مرد حمّامی قرار دادند ، مرد حمّامی دست حضرت آقا را بوسید و آن سنگ را گرفت و نگاه کرد و دید پاره ایی طلای ناب است ، خود را به پای حضرت آقا انداخت و باز هم حضرت آقا او را بلند کردند و فرمودند برادر مگر من به تو نگفتم این کار معصیّت است؟ حمّامی که به پهنای صورتش اشک می ریخت گفت آقا جانم نوکرت به قربانت برود دستتان درد نکند ممنونم ولی من طلب عطای دیگری دارم ، حضرت آقا فرمودند بگو ،  مرد حمّامی گفت آقا جانم می خواهم در وقت مرگ در کنارم باشید و به ملک الموت سفارشم را بکنید که بر من سخت نگیرد  ، حضرت آقا فرمودند این طلا را بگیر و صرف اموراتت کن آن درخواستت را هم انشاالله انجام خواهم داد...(یکسال بعد) هیهات هیهات هیهات آقا جانم نیامد ، زن مرد حمّامی به او گفت  مرد مگر نمی دانی حضرت آقا در مرو هستند چگونه به بالین تو بیایند؟ مردحمّامی گفت زن تو چه می دانی؟ مگر آقا جان در قید و بند زمان و مکان است که نتواند بیاید؟ حتما" از من گناهی سر زده و تقصیری کرده ام که آقا جان روی مبارکشان را از من برگردانده است (صدای کلون در) بله بفرمائید ، سلام علیکم خواهر من علی ابن موسی هستم به احوالپرسی شویت آمده ام ...، سلام علیکم برادر حال شما چطور است؟ و علیکم السلام و رحمت الله آقا جان خیلی خوش آمدید مشرّف فرمودید مرد حمّامی این را گفت و تلاش کرد که به احترام حضرت برخیزد ولی آقا دست مبارکشان را بر روی شانه آن مرد قرار دادند و اجازه ندادند که برخیزد و روی مرد محتضر را بوسیدند ، مرد حمّامی چون سیل اشک می ریخت و با گوشه آستین لباس آقا اشکش را پاک می کرد و گفت آقا جانم نوکرت به قربانت برود داشتم از آمدنتان ناامید می شدم ، حضرت نگاهی به گوشه اطاق کردند و به ملایمت پاسخ سلام فرد نادیده ایی را دادند و فرمودند از ماست بر او سخت مگیر ، سپس سر مرد حمّامی را در بغل گرفته و در گوشش قرآن خواندند و زمانی هم که جان به جان آفرین سپرد چشمانش را بستند و خود نیز شخصا" عهده دار مراسم نماز میّت و کفن و دفن او شدند...(غروب همانروز مجلس درس و بحث مامون در مرو) مامون گفت یا ابالحسن چه شد که ما به یکباره چند ساعتی حضور شما را درک نکردیم؟ حضرت آقا فرمودند با یکی از دوستانمان عهدی و قراری داشتیم که برای ادای آن رفته بودیم./.