همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

هفته چهارم دی ماه ۱۳۹۳

تک دختر


در روزهای پیش رو شرایط مناسبی برای کارهای اقتصادی شما مهیا می‌شود. متولدین فروردین:
قدری آرام‌تر باشید، با عجله تصمیم نگیرید. روزهای سخت به پایان می‌رسد و دوباره زندگی به حالت عادی برمی‌گردد. دغدغه و استرس خود را به محیط خانه منتقل نکنید.
متولدین اردیبهشت:
حتما آن مثل قدیمی را شنیده‌اید که می‌گوید یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم. پس قدر دوستی‌ها را بدانید. گاهی یک رفتار نسنجیده باعث می‌شود یک دوستی طولانی به خط پایان برسد.
متولدین خرداد:
غم از دست دادن نزدیکان سخت و سنگین است اما این هم بخشی از زندگی همه انسان‌ها‌ست، بخشی که مانند همه قسمت‌های دیگر زندگی باید آن را پذیرفت.
متولدین تیر:
روزهای خوش زندگی را قدر بدانید و از آنها مانند سرمایه‌ای برای روزها، ماه‌ها و سال‌های آینده استفاده کنید. همیشه امروز دری به روی فرداست، فردایتان را خودتان بسازید و در انتظار قضا و قدر ننشینید.
متولدین مرداد:
اطرافیان‌تان بیش از گذشته به کمک شما نیاز دارند. پایتان را عقب نکشید و بیشتر در کارها و برنامه‌ریزی‌ها شرکت کنید. تجربه شما کمک بزرگی برای جوان‌ترها‌ست.
متولدین شهریور:
قطعا پول یکی از نیازهای ما برای داشتن زندگی‌ای راحت است اما مشکل زمانی شروع می‌شود که ما به پول یا هر وسیله دیگر، ارزشی بیش از آنچه دارد، می‌دهیم. گذراندن زندگی با این نگاه بسیار سخت است.
متولدین مهر:
در روزهای پیش رو شرایط مناسبی برای کارهای اقتصادی شما مهیا می‌شود. از این فرصت بهره ببرید اما به خاطر داشته باشید در تمام مراحل زندگی باید با فکر پیش رفت.
متولدین آبان:
به دو نکته توجه داشته باشید، اول این که چرخ زندگی همیشه روی یک محور نمی‌چرخد و دوم، شما به تنهایی نمی‌توانید همه مشکلات را حل کنید.‌
متولدین آذر:
با کمی تلاش می‌توانید احساسات‌ خود را راحت‌تر بیان کنید. این کار باعث کم شدن استرس‌تان می‌شود‌ و اعتماد به نفس‌تان را افزایش می‌دهد.‌
متولدین دی: زمان همیشه با سرعت می‌گذرد، اما گاهی بیشتر متوجه این گذر سریع می‌شویم، درست مانند این روزهای شما. عجله نکنید؛ فقط برنامه داشته باشید. ‌
متولدین بهمن:
افسوس گذشته را نخورید. به قول معروف، گذشته‌ها گذشته. به فکر آینده باشید. فرصت‌های از دست رفته دیگر بازنمی‌گردد، با مشغول شدن به آنها، فرصت‌های جدید را هم از دست خواهید داد. به خودتان اعتماد داشته باشید و بدون دغدغه یک بار دیگر شروع کنید.
متولدین اسفند:
این که از کمک به دیگران خشنود می‌شوید صفت بسیار پسندیده‌ای است اما به‌خاطر داشته باشید‌ همه ما باید زندگی کنیم و برای زندگی خود نیز برنامه داشته باشیم. برنامه‌ای که با حضور دیگران چندان دچار تغییر نشود. هنگامی که اطمینان داشتید مسیری که طی می‌کنید صحیح است، آن را پی بگیرید و اجازه ندهید دیدگاه دیگران بر تصمیم‌تان تأثیر بگذارد.

ارتباط کارآفرینی با گردشگری:

 

گردشگری به عنوان صنعتی است که میتوان به خلاقیت و نوآوری کسب و کارهای مربوطه را به منظور کسب سود و منفعت راه اندازی نمود.

این نوع کسب و کار ها بصورت ارائه خدمات (مانند فروش) و تولید محصول (مانند کتاب) می باشد.

نمونه هایی از کارآفرینی در گردشگری:

کارآفرینی در بخش خدمات مثل: تاسیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری تهران

 

کارآفرینی در بخش تولید محصولات گردشگری مثل: تولید محصولات صنایع دستی از طریق گل گونه (گل سفال بدون پخت)

دست و پا زدن در مرداب ​افسردگی

  

 

 

افسردگی با ناامیدی شروع می شود و آرام آرام روح انسان را به نابودی کشانده و فرد را از زندگی دلسرد می کند.

معمولا هرکس در هر دوره از زندگی اش به دلایلی ممکن است دچار افسردگی کوتاه یا طولانی مدت شود. رهایی از افسردگی گاه طاقت فرسا و به مشاوران متخصص در این امور نیاز است، اما زمانی که دچار افسردگی شده ایم باید مراقب باشیم با افکار غلط به وضع بد خود دامن نزنیم.

در واقع وقتی نسبت به شرایط به وجود آمده در زندگی مان احساس بدی داریم و افسرده هستیم، مدام آرزو می کنیم کاش هر چه سریع تر از این وضع خلاص شویم و روحیه مان خوب شود. این موضوع بسیار طبیعی و از ویژگی های انسان است، چرا که او دوست دارد هیچ موضوعی روزگارش را تیره و تار نکند، اما متاسفانه این تفکر و این گونه تلاش مان برای رهایی از اندوه، ممکن است نتیجه ای کاملاعکس بدهد و ما را به وادی افسردگی عمیق تری بکشاند. مقاومت در برابر این شرایط موجب می شود بیش از هر لحظه دیگر روی مشکل خود متمرکز شویم و احساس مان بدتر شود، زیرا فکر کردن به وضع موجود لحظه ای رهایمان نمی کند و ما را آسوده نمی گذارد. حقیقت این است که هرگز نمی توان روی همه چیز تسلط داشت و آن را کنترل کرد. بویژه اگر موضوعی بشدت آزارمان داده باشد، وقتی سعی کنیم به زور خود را از افسردگی برهانیم بیشتر مضطرب شده، گرفتار احساسات بد و ناخواسته دیگری نیز می شویم. بنابراین گاهی اوقات بهترین روش این است که دست از کنترل اوضاع بردارید و مقاومت نکنید. تنها باید بپذیرید که مشکلات و ناراحتی های معمول زندگی زودگذر هستند و طی زمان برطرف می شوند و آن گاه رهایی از افسردگی آسان تر می شود.

بیزاری از احساس بد
در لحظات افسردگی معمولاافکاری مانند: «دارم دیوانه می شوم»، «این وضع هیچ وقت تمامی ندارد.»، «چرا نمی توانم مثل بقیه از زندگی لذت ببرم.» و «من خیلی بدبخت هستم» به سراغ مان می آید. ذهن مان شروع به افزودن احساسات منفی جدیدتری به احساسات بد قبلی می کند و بتدریج ترس از گرفتار ماندن در این افسردگی اوضاع را وخیم تر می کند. در واقع این ذهن فرد افسرده است که همه چیز را برایش مشکل و غیرقابل تحمل تر می کند. می توانید با یک آزمایش کوچک پی به صحت این موضوع ببرید. هر وقت موضوعی شما را ناراحت کرد، به آن بدون هیچ نوع دغدغه فکری نگاه کنید و هرگز آن را ارزیابی نکنید و اجازه دهید زمان آن را حل کند، سپس متوجه می شوید که آن موضوع ناراحت کننده چقدر راحت از کنارتان می گذرد و هرگز شما را به افسردگی نمی کشاند. با این روش دیگر بی جهت ذهن تان دچار آشوب و دلواپسی نمی شود. در حقیقت وقتی موضوعی بد با فرآیندهای ذهنی حمایت نشود بسرعت ضعیف می شود و دیگر توان افسرده کردن شما را ندارد. بنابراین با افکار منفی، موضوع ناراحت کننده را تغذیه و نیرومند نکنید تا زودتر به آرامش برسید.

مقایسه نکنید
«حیف، وقتی افسرده نبودم، همه چیز چقدر خوب بود.»، «چه روزهای خوبی داشتم و اکنون چقدر بدبخت هستم. چرا نمی توانم به گذشته برگردم؟» بیشتر مردم هنگام غم و اندوه به این چیزها بسیار فکر می کنند، اما متوجه نیستند که این افکار نه تنها چیزی را تغییر نمی دهد بلکه بیشتر صدمه می زند و حال فرد را بدتر می کند. اگر می خواهید از شر افسردگی خلاص شوید دست از مقایسه زمان فعلی تان با روزهای خوش گذشته بردارید. فراموش کنید که در گذشته چه داشته و اکنون چه چیزی را از دست داده اید. آنچه پیش آمده، پیش آمده است. به جای فکر کردن به گذشته به زمان حالتان بیندیشید. این که اکنون چه دارید و چگونه می توانید با امکانات فعلی تان بحران را از سر بگذرانید مهم است. به این ترتیب قدرت تحمل تان را بالاببرید.

طرح سوال های بی فایده، ممنوع
بسیاری از مردم هنگام افسردگی از خودشان سوال های بی فایده می کنند. مانند: «چه وقت این شرایط بد تمام می شود؟»، «چرا من باید اینقدر گرفتار باشم؟» و «چه کار کردم که مستحق این شرایط هستم؟» معمولاپاسخ این نوع سوال ها تنها به فرد کمک می کند منبع تیری را که به قلبش فرورفته، پیدا کند و کاری بهتر از این صورت نمی دهد و البته در روزهای افسردگی دانستن این که بلااز کجا بر سرتان نازل شده، اصلااهمیتی ندارد. چیزی که اکنون مهم است این ​​که آن تیر را چگونه از قلب تان بیرون آورید. سوال هایی مانند «چرا من؟» وضع تان را بدتر می کند و مدام در مورد موضوعی که پیش تر اتفاق افتاده احساس بدتان را تازه نگه می دارد. روی کارهایی که در رهایی از افسردگی موثر است متمرکز شوید و با این سوال های بیهوده خود را عذاب ندهید.

ترس را کنار بگذارید
گاهی اوقات از موضوعات مختلف می ترسیم و اصلاهم عجیب نیست، زیرا طبیعت انسان به گونه ای است که در برابر مواردی که آنها را تهدید می داند، بترسد تا بتواند واکنش مناسب جنگ یا گریز از خود بروز دهد، اما متاسفانه افرادی که گرفتار افسردگی هستند، از بی اهمیت ترین موارد هم مثل حرف زدن با مردم دچار ترس می شوند. این نوع وحشت نیز افسردگی شان را شدیدتر می کند. باید بیاموزید که ترس های ما همیشه برخاسته از تهدید های واقعی نیست و گاهی اوقات مغلطه ای بسیار ساده است. در واقع ترس های غیرواقعی مانند زنگ خطر آتش است که درست کار نمی کند و همیشه بی موقع فعال می شود و باید فهمید هر بار که صدایش در می آید به معنای وجود آتش نیست. بنابراین بیاموزید به تمام هشدارهای درونی تان توجه نکنید و بگذارید هر قدر می خواهد زنگ بزند. حتی برای خاموش کردن آن تلاش​ نکنید، فقط صدایش را نادیده بگیرید. به عبارتی با جدی نگرفتن ترس های بی مورد، شانس رهایی از افسردگی تان را افزایش می دهید.

احساس شرمندگی را کنار بگذارید
معمولاافرادی که دچار افسردگی هستند احساس شرمندگی و خجالت وجودشان را پر می کند. آنها احساس می کنند وجودشان پر از عیب و ایراد است که گرفتار چنین شرایطی شده اند و دائم خود را سرزنش می کنند. این بی رحمی با خود موجب فرورفتن به افسردگی عمیق تری می شود. بنابراین سعی کنید هرگز خود را سرزنش نکنید و از خودتان خجالت نکشید، حتی اگر مقصر واقعی خودتان بودید. شما در هر حال برای رهایی از دام افسردگی به آرامش نیاز دارید.

اگر توانستید به موارد گفته شده بخوبی توجه کنید، اکنون آنقدر آرام شده اید که بتوانید به این موضوع که علت افسردگی تان چیست، بیندیشید. متاسفانه بیشتر خطایی که افراد مبتلابه افسردگی نشان می دهند این است که سعی نمی کنند دلیل افسردگی شان را شناسایی کنند و خود را همان طور درمانده رها می کنند. گاهی اوقات تنها یک احساس غیرواقعی نسبت به موضوعی شما را دچار افسردگی کرده است که با شناختن آن می توانید دوباره شادی را به خود برگردانید. فراموش نکنید بیشتر مواقع این خود ما هستیم که وجودمان را با تفکرهای نادرست غرق در اندوه می کنیم. عکس این موضوع نیز می تواند رخ دهد و می توانید شادی را از اعماق وجودتان بیابید و به خودتان کمک کنید. اگر دلایل افسردگی تان کاملاواقعی و اساسی است، به عزیزان تان اجازه دهید شما را کمک کنند یا از کمک مشاوران متخصص استفاده کنید. فراموش نکنید که باید هرچه سریع تر از دنیای افسردگی بیرون بیایید. باید دوباره یادآوری کرد که قرار گرفتن در حالت افسردگی می تواند ریشه هایی کاملاطبیعی داشته باشد، مانند زمانی که فرد از چیزی می ترسد و می خواهد فرار کند ​ یا تصور می کند همه چیز علیه اوست و خودش را بی پناه می بیند و از این دست موارد. تنها کاری که باید کرد توجه نکردن به این افکار منفی و شوم است و در عوض روی کارهایی که می تواند ما را از افسردگی برهاند باید متمرکز شد.
منبع:جام جم آنلاین

نکات مهم درباره شکستگی استخوان کودکان

شکستگی های کودکان

استخوان ها بسیار محکم هستند، ولی حتی استخوان ها نیز مانند مدادهای چوبی تحت فشار خم می شوند و می شکنند. اگر فشار خیلی زیاد یا ناگهانی باشد، استخوان کاملاً می شکند و از هم جدا می شود.  شکستگی انواع مختلفی دارد و استخوان ممکن است مو بردارد یا مانند شاخه درخت کاملاً دو تکه شود.

 


سایت: Happybaby-co.com

ایمیل: Iranhappybaby@gmail.com

تلفن و فکس: 88758700

 

 

 

سوالات پایان ترم درس حقوق جزای اختصاصی مقطع کارشناسی

سوالات ترمی درس حقوق جزای اختصاصی  مقطع کارشناسی :

سوال 1) عنصرمادی جرم دارای چه اجزایی است؟  نام برده توضیح دهید:

1- رفتار فیزیکی:«رفتارفیزیکی ممکن است درقالب فعل که شامل کرداروگفتاراست باشد یادرقالب ترک فعل »مثال فعل> قتل عمدیاضرب وجرح/ مثال ترک فعل > ترک انفاق – عدم ثبت واقعه ی ازدواج دائم /

نکته؛ رفتار فیزیک ممکن است نه فعل ونه ترک فعل باشد بلکه حالت باشد مثل اعتیاد به مشروبات الکلی و مواد مخدر وگاهی جرایم هم با فعل مثبت و هم با ترک فعل انجام میشود مانند کلاهبرداری ویا تخریب /                                                                                                                                                            2- مجموعه شرایط واوضاع واحوال خاص : فعل یا ترک فعل مرتکب باید در شرایط خاصی رخ داده باشد ، ممکن است مربوط به مجرم یا قربانی باشد/ممکن است مربوط به زمان و مکان ارتکاب جرم باشد ویا هر چیز دیگری /وممکن است سلبی  یا ایجابی باشد  مثل سرقت که مال غیر است ، اگر مال غیر نباشد سرقت نیست /

3- نتیجه یا وقوع نتیجه: مثل خوردن  یا کلاهبرداری که نتیجه ی آن تحصیل مال مردم وغیر می باشد/

سوال 2) شرایط مسئولیت کیفری تارک فعل را درصور وحالات مختلف تشریح کنید:

برخی کشورها صرف ترک فعل را موجب تحقق مسئولیت کیفری نمی دانند مثل آمریکا وانگلیس ،گروهی هستند در مواردی نتیجه ی حاصله را قابل انتصاب به ترک فعل ونتیجه ، وی را مرتکب قتل ونظایر آن می دانند ودر جایی پنجاه و پنجاه  مدانند  مثل فرانسه  .

ترک وظیفه در فرانسه؛ قانون فرانسه در موارد چهارگانه زیر فرد را مجرم می شناسد:

1- ناشی از قانون یا قراردادباشد ،مثل جرایم مشهود مثلا پلیس از جرایم مشهود خودداری نماید یا سوزنبان که وظیفه اش را انجام نداده /

2- ناشی از وجود رابطه ی خاص باشد مثل یکنفر زوج یا زوجه  که فرزندی را غیر زوج خود دارد و غذا نمیدهد تا طرف فوت کند ، این رابطه ممکن است بین فرزند ووالدین باشد یا دو تا برادر یا زن برادر/

3- ناشی از ایجاد خطر قبلی باشد  مثل طرف متوجه شده خانه اش آتش گرفته و خودش فرار کرده وکسی که خواب بوده را بیدار نکرده است /

4- ناشی از پذیرش اختیار مسئولیت باشد، مثلا طرفی که مسئولیت قبول نموده بایستی مسئولیت آنرا به پذیرد/

*بسیاری از فقها امامیه واهل تسنن حبس شخصی  با این ویژگی که آب و غذا به اوداده نشود تا بمیرد فردی را که حبس کرده قاتل می شناسند /

بحث قتل عمدی وغیر عمدی بستگی به نیت حبس کننده داردکه دربحث روانی یامعنوی مربوط می شود درتحریرالوسیله امام ره این قتل را قتل عمدی می داند، وهمچنین بندهای ب وپ ماده ی 290 ق.م. مصوب سال 1392 کسی که بنایی را به وجود آورده وبایستی تعمیر می کرده ولی تعمیر نمی کند وروی کسی خراب شود ضامن است  ویا صاحب حیوانی، حیوان را رها کرده وباعث ضرر وزیان دیگری شده است محکوم است /

- نظرات افراطی اهل تسنن ؛((اگر یک نفرکه دسترسی به آب ندارد طلب آب از قومی نماید  وآنها خود داری کنند و آن مرد بمیرد تمام افراد  آن قوم باید قصاص شوند اما اگر همین فرد دسترسی به اب داشته باشد اینها مرتکب قتل خطایی شده اند وباید کفاره و دیه بپردازند ))

- نظر ابوحنیفه اگر فردی  شخصی را حبس نماید ومانع از غذا و آب به وی شود ، حبس کننده را ضامن نمی داند بلکه معتقد است مرگ حاصله ناشی از تشنگی و گرسنگی بوده نه ناشی از حبس /

سوال 3)موضوع حقوق ایران در قبال قتل یا صدمات جسمانی ناشی از ترک فعل را تا قبل از تصویب ق.م.ا. سال 92 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بیان کنید:

- قبل از تصویب ق.م.ا. مصوب سال 92؛ قبل ازتصویب ق.م.ا. سال92 حکم صریحی درقانون وجود نداشت وبسیاری ازحقودانان به استناد نبودن نص خاص اینگونه جرایم را باترک فعل محقق نمی دانستند « قانون مجازات اسلامی سابق مصوب 1370 در ماده های206قتل عمد/271 قطع عضو/295قتل خطایی، جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص را بیان نموده ودر بند های الف وب 271 در باب قطع عضو بحث انجام فعل را آورده است .

اولا>قتل یا صدمات جسمانی ناشی از ترک فعل می تواند از مصادیق جنایت باشد و نیازی به تصریح قانونگذار نداشته است مثلا شخصی بچه کوچکی دارد  و بقصد کشتن  جایی نگهدارد که به او آب نرسد واو فوت کند/

ثانیا> وقتی مقنن از واژ هایی مثل فعل یا انجام دادن کار در مواد 206 و271 استفاده کرده معنی عرفی آنهارا مد نظر داشته است  که این در معنی واژه های مذکور شامل ترک فعل هم میشود مثلا کسی با انجام ندادن وظیفه ای موجب قتل میشود بدین وسیله مورد سرزنش دیگران قرار می گیرد و به او می گوید دیدی چکار کردی ؟

ثالثا> نظریه ی مشورتی اداره ی کل حقوقی در زمان حاکمیت ق.م.ا.  مصوب 1370 بدین شرح صادرشده است « همانگونه که قتل در اثر ارتکاب فعل مانند جرح، خفه کردن و نظایر آن محقق میشود  در اثر ترک فعل هم محقق میشود مثلا اگر مادری تعهد شیر دادن فرزندش را داشته باشد  وبه قصد کشتن به طفلش شیر ندهد تا بمیرد  قاتل محسوب میشود /

-قبل از پیروزی انقلاب اسلامی :  درزمان حاکمیت قانون مجازات عمومی نظریه ی اداره ی حقوقی بشرح زیراست :

ترک فعل درصورتیکه با تمام شرایط زیر همرا باشد عنصر تشکیل دهنده و تحقق قتل عمدی را در پی خواهد داشت ؛

1- ترک فعل عمدا و به قصد قتل انسانی  زنده باشد  >قصد نتیجه

2- رابطه ی علیت بین ترک فعل  وفوت مجنی علیه وجود داشته باشد/

3- عامل ترک فعل به موجب «قوانین ومقررات/ قرار دادها / عرف / عادت مسلم» موظف بر انجام فعلی باشد یا عمدا آنرا ترک کرده باشد /

سوال 4) شرایط تحمیل مسئولیت به تارک فعل در حقوق ایران را نامبرده و هریک را تشریح کنید :

1- اولین شرط وجود یک وظیفه قانونی نه صرفا اخلاقی ولکن منظور از قانون صرفا قانون جزا نمیباشد بلکه سایر قوانین لازم الاجرا را نیز در بر میگیرد مثلا م1168 ق.م. «نگهداری اطفال هم حق  وهم تکلیف والدین است » وم1176 ق.م. (هرچند مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد لکن در صورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد چنین وظیفه ای پیدا میکند)                           

 2- دومین شرط برای انتساب نتیجه یعنی مرگ یا صدمه ی جسمانی به تارک فعل  وجود رابطه ی سببیت لازم است که درم295 ق.م.ا. تدوین شده اگر به سبب جنایت واقع شود مثلا بر اثر تصادف فردی کشته شده وراننده متواری گردیده است قانون فرد راننده را قاتل می شناسد  نه کسی که کمک نکرده است وبالعکس مادری که به فرزندش شیر نداده و طفل بر اثر گرسنگی و تشنگی مرده است مادر مسئول است پدری که فرزندش در حال غرق شدن است وپدر اورا نحانت نمی دهد در حالیکه شنا بلد نیست و توانایی جسمی ندارد  چون خط ر متوجه خود او میشود در این حالت تکلیفی ندارد/

3- شرط سوم نیت و قصد نتیجه است در بحث مسئولیت تارک فعل چه قتل عمدی یا سایر قتلها مثل قتل شبه عمد یا خطایی یا صدمات جسمانی عنصر روانی بسیار مهم است اگر ترک فعل ناشی از سهل انگاری، غفلت، عدم دقت و..... باشد مسئولیت وی ارتکاب قتل غیر عمدی خواهد بود

سوال 5) وفق م290ق.م.ا. قتل در چه مواردی عمدی  محسوب میگرددهر یک از حالات را با مثال توضیح دهیدک

الف- هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را داشته باشد  ودر عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن حاصل شود خواه کار ارتکابی نوعا موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود خواه نشود مثال: بهرام بمنظور بردن اتومبیل ناصر تصمیم به کشتن ناصر میگیرد ودر فرصتی که پیش آمده با چاقو به وی حمله میکند وبر اثر ضربات چاقو فوت میگردد عمل بهرام قتل عمد محسوب میشود/

ب- هرگاه مرتکب عمداکاری انجام دهد که نوعا موجب جنایت واقع شده میگردد هر چندقصد ارتکاب آن جنایت ونظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه ومتوجه بوده که آن کار نوعا موجب آن جنایت یا نظیر آن میشود . مثال؛ منصور فرید را که شنا بلد نیست بدون قصد کشتن وعمدا به استخری عمیق پرتاب میکند که در نتیجه فرید میمیرد در اینموردمنصورقاتل قتل عمدی است.

پ-هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آنرا نداشته و کاری را هم که انجام داده است نسبت به افراد متعارف نوعا موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن نمیشود لکن در خصوص مجنی علیه بعلت بیماری ،ضعف ، پیری یا هر وضعیت دیگر و یا بعلت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعا موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد  مثال؛ هل دادن یک پیرمرد در استخر برای او کشنده باشد ت- هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت واقع شده یا نظیر آنرا داشته باشد بدون آنکه فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد ودر عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود مانند اینکه در اماکن  عمومی بمب گذاری کند . مثال ؛ طالب عضو سازمان منافقین است او بمنظور انتقام از مردم حزب الهی و کشتن تعدادی از ایشان دریکی از اماکن مذهبی که محل تجمع است بمبی را کار گذارده و متواری میشود  بر اثر انفجار بمب چند تن شهید و عده ای هم مصدوم میشوند این عمل قتل عمدی است /

* تبصره 1 ؛ دربند ب عدم آگاهی وتوجه باید اثبات شود(عنصرروانی ) ودر صورت عدم اثبات جنایت عمدی خواهد بود/

*تبصره 2 ؛ در بند پ باید آگاهی وتوجه مرتکب به اینکه کار نوعا نسبت به مجنی علیه موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن می شود ثابت گردد ودر صورت عدم اثبات جنایت عمدی ثابت نمی گردد /

سوال 6)  در خصوص عنصر مادی جرم قتل عمدی چه مواردی مورد بررسی قرار میگیرد نامبرده و منحصرا توضیح دهید:

1- مرتکب جرم قتل عمد؛ دارای شرایط خاصی میست و هر کس می تواند مرتکب جرم قتل عمدی شود/

2-رفتار مجرمانه ؛ ممکن است فعل اصابتی یا غیر اصابتی ویا ترک فعل باشد /

3- موضوع جرم قتل عمد؛ انسان زنده باشد/

4 -وسیله ؛در تحقق این جرم دارای ویژگی خاصی نیست /

5-نتیجه در قتل عمد ؛ سلب حیات /

6- زمان ومکان ؛ در 4ماه حرام موجب افزایش دیه می شود ،همچنین در مسجد الحرام /

7- ویژگی مجنی علیه ؛ بعلت ضعف پیری ، بیماری  و.... که البته در نوع خاصی از قتل عمد که در بند پ 290 توضیح داده شده است  که مجنی علیه دارای ویژگی خاص است ، مرتکب نیز  باید نسبت به این ویژگی ها آگاهی داشته باشد /

سوال 7)فعل اصابتی (مادی ) و فعل غیر اصابتی ( غیر مادی ) را درخصوص جرم قتل بررسی نمائید:

-فعل اصابتی یا همان فعل مادی :

فعلی است که بطور مستقیم بر بدن مجنی علیه اثر گذار باشد  ومرگ در نتیجه ی صدمات وارده به عضوی محقق شود از جمله مصادیق آن:

1- ایراد ضرب وجرح

2- مسموم کردن

3- از ارتفاع پرت کردن                                                                                                                                                                         4- گلو فشار دادن                                                                                                                                                                                 5- آتش زدن و امثال اینها                                                                                                                                                                                                   - فعل غیر اصابتی یا همان فعل غیر مادی :

فعلی است که مرتکب انجام داده بر خلاف فرض قبلی  به مجنی علیه اصابت نمی کند  بلکه در فرض ثابت شود در اثر این عمل مجنی علیه فوت کرده است قتل قابل انتساب خواهد بود/

 مثال ؛ شخص دیگری را بترساند وبر اثر ارعاب، آن شخص بمیرد و قصد قتل نیز داشته باشد  یا عمل نوعا کشنده باشد بعبارت دیگر  اینکه لازمه ی تحقق قتل عمدی شکستگی، پارگی، انهدام و.... عضوی از اعضاء بدن نیست و گاهی افعال غیر اصابتی می تواند منتهی به مرگ شده  مثل  انفجار صوتی  و مرتکب راباید تحت عنوان قتل عمدی تعقیب و مجازات کرد/

سوال 8) م501 ق.م.ا. را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید : « هرگاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا حیوانی مانند سگ را بسوی  او برانگیزد و یا هر کار دیگری که موجب هراس او گردد  براساس تعاریف  انواع جنایت به قصاص یا دیه محکوم میشود » : در پنج مورد  فعل غیر مادی یا غیر اصابتی را تشریح میکنیم ؛

الف- استنادبه این ماده ملازمه با ارتکاب فعل از ناحیه مرتکب دارد مانند سلاح کشیدن، فریاد کشیدن لذا ترک فعل مصداق رفتار مرتکب در این ماده نمیباشد /

ب- عمل ارتکابی در این ماده تمثیلی است  لذا با بیان(صحبت) نیز میتوان مرتکب قتل عمدی شد مانند شهادت کذب در اعمال منافی عفت از روی عمد/

ج-وسیله شرط نیست فلذا ایجاد هراس به  هر طریقی میتواند مشمول این ماده قرار بگیرد/

د- عدم تحقق صدمه ی بدنی ناشی از فعل ، شرط لازم است  بنابراین اگر مرگ براثر اصابت گلوله یا صدمات وارده بر اثر تهاجم سگ باشد از شمول این ماده خارج است/

ه- وقوع هراس یا وحشت در اثرفعل ارتکابی ضروریست ودر واقع هراس یا وحشت حلقه ای است که عمل ارتکابی را به نتیجه متصل میکند وپس از احراز این رابطه ی سببیت میتوان مرتکب را بلحاظ سایر شرایط مرتکب قتل عمدی دانست/                                                                                     

سوال 9) در خصوص ماده واحده ق.م.ا . خود داری از کمک بمصدومین ورفع مخاطرات جانی مصوب 54 چه مواردی قابل توجه است ؟ علاوه بر ذکر موارد نظریه مشورتی نیز در همین ارتباط وجود دارد آنرا بررسی و ارائه نمائید :

1- جرم موضوع این ماده مطلق است  یعنی صرف خودداری کردن جرم است  ووقوع ترک فعل  منوط به شرط نیست/

2-مرتکب در وقوع وضعیت نقش نداشته باشد یعنی در معرض خطرجانی قرار نقش وتاثیری  نداشته باشد/

3-جرم موضوع این ماده مادی صرف است یعنی خودداری کردن از کمک ، عمد یا بی توجهی او در انجام تکلیفی که بموجب قانون برای او مقرر شده است موثر در محکومیت نخواهد بود  در حالی که قتل عمدی ناشی از ترک فعل ، سوء نیت مرتکب پایه ی اصلی محکومیت است /

4- سبب چنین وضعیتی ، متهم موضوع ماده واحده نبوده است در حالیکه لازمه ی انتساب قتل ، اثبات رابطه ی سببیت  میان تارک فعل ومرگ است . اعمال ماده واحده در تمام مصادیق  منحصر بمواردی است که رابطه ی علیت میان ترک فعل و نتیجه احراز نشود                                                                                        نظریه مشورتی:( همانگونه که قتل در اثر ارتکاب  فعل مجرمانه مانند خفه کردن و نظایر اینها تحقق می یابد ممکن است در اثر ترک فعل هم محقق شود  مثلا مادری که تعهد شیر دادن فرزندش را دارد  بقصد کشتن ، به فرزند شیرندهد و اوبمیرد قاتل محسوب میشود  هرگاه کسی طبق مقررات و نظاملت دولتی  مسئول نجات غریق است وبر خلاف وظیفه اش از نجات غریق  امتناع ورزدو غریق در اب خفه شود ترک فعل وی جرم و مشمول ماده ی 2 قانون خودداری از کمک بمصدومین ورفع مخاطرات جانی مصوب 54 است )در صورتی میتوان مرگ راناشی از ترک فعل  دانست که اجزای فعل وجود داشته باشد.

1- تکلیف به انجام فعل  از سوی  مرتکب نسبت به مجنی علیه  خواه تکلیف قانونی یا تعهد یا قرار دادی /

2- خودداری شخص از انجام تکلیف در صورت داشتن توانایی آن

3- احراز رابطه ی سببیت میان ترک فعل و مرگ

دراینمورد رابطه علیت بدین نحوملحوظ است که مسئول نجات غریق منحصرا قصد ترک فعل را دارد نه قصد نتیجه را . فلذا قتل موصوف از مصادیق شبه عمد میباشد  ومسئول  یا مرتکب  ضامن پرداخت دیه خواهد بود  در صورتیکه مسئول نجات غریق مرتکب ترک فعل شود و قصدش هم نتیجه باشد قاتل محسوب است و مجازات قتل عمد را خواهد داشت .

به عبارت دیگر نجات غریق > با قصد فعل نه نتیجه مرتکب قتل شبه عمد شده است  و نجات غریق > باقصد فعل و نتیجه مرتکب قتل عمد شده است /

سوال 10) وفق م492 ق.م.ا. ارتکاب جنایت که موجب قصاص و دیه میباشد به چند شکل صورت می پذیرد؟ انها را نامبرده ،به مستند  قانونی آنها اشاره و چنانچه فروض دیگری نیز متصور است اشاره نمائید : جنایت در صورتی موجب قصاص یا دیه است که نتیجه مستند به رفتار مرتکب باشد به سه شکل صورت می پذیرد؛

1- مباشرت مستند به ماده ی494 ق.م.ا.(مباشرت آن است که جنایت مستقیما توسط خود جانی واقع شده باشد)مانند آنکه با مشت دیگری را به قتل رساند یا با وسیله ای مانند تیر زدن، چاقو زدن و.... یا عمل مرتکب علت تمام کننده ی نتیجه ی مجرمانه باشد)/

2- تسبیب  مستند به ماده ی506 ق.م.ا. که ممکن است عمدی یا غیر عمدی باشد (تسبیب در جنایت آن است که کسی  سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم آورد و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمی شد مانند اینکه چاهی بکند و شخص در آن بیفتد و آسیب ببیند وامکان دارد جنایت تسبیبی عمدی باشد یا غیر عمدی و همچنین امکان دارد مسببین متعدد باشند بدون انکه هیچیک در وقوع جنایت مباشرتی داشته باشند  و مرتکب جنایت شوند  مانند اینکه چند نفر با کمک هم چاه بکنند )/ /

3- جمع سبب ومباشریااجتماع مستند بماده526 ق.م.ا. (هرگاه دو یا چند عامل، برخی به مباشرت و بعضی به تسبیب در وقوع جنایتی تاثیر داشته باشند، عاملی که جنایت مستند به اوست ضامن است  وچنانچه  جنایت مستند به تمام عوامل باشد بطور مساوی ضامن می باشد / )که دراین مورد دوفرض قابل تصوراست اول مباشراقوی ازسبب باشد.دوم سبب اقوی ازمباشرباشد یعنی  مباشر صغیر / مجنون  یا انسان جاهل باشد/   

سوال 11)در ارتکاب جنایت دربحث جمع سبب ومباشردو فرض متصور است اشاره نمائید ضمنا درجرم قتل عمدی درجمع سبب ومباشرچه نکاتی حائز اهمیت است ؟ فرض اول؛مباشر اقوی از سبب است ؛  یعنی قتل به مباشر که مستقیما  در سلب حیات مداخله دارد قابل انتساب است کسی که جنایت مستند به رفتار اوست. در این فعل سبب عالم است و معاون کسی است که موجبات تحریک و ترغیب را فراهم کرده  است مباشر زمانی اقوی  محسوب می شود که ارکان جرم(روانی ، مادی ، قانونی) متوجه مباشر باشد   /

فرض دوم؛ سبب اقوی از مباشر است  در صورتی که مباشر در جنایت بی اختیار ، جاهل ، صغیر غیر ممیز یا مجنون و مانند آنها باشد  در اینصورت سبب ضامن است /   نکات حائز اهمیت درفرض جمع سبب و مباشر بشرح زیر:

1- درجنایت از جمله قتل عمدی مباشر و سبب هر دوباید انسان باشند/  

2- در قتل عمدی سبب در صورتی اقوی از مباشر است  که اختلال وتزلزل در رکن معنوی ویا مسئولیت کیفری مباشذ پیش آید مثل عقل، بلوغ واختیار  /

3- در قتل عمدی درمصداق سبب اقوی ازمباشراحرازرکن معنوی قتل عمدی در سبب ضروری است به همین  اساس اینکه سبب اقوی را گاهی مباشر معنوی هم نامیده اند / سبب اقوی از مباشر در فرضی مصداق دارد که مرتکب دارای قصد  یا مختار نبوده ودر اثر فریب یا اجبار دیگری مبادرت به خود کشی کند/

12) موضوع جرم قتل عمدی « انسان زنده دیگری غیر از مرتکب است » پیرامون حالات  و فروض آن با اشاره به مستند قانونی توضیح دهید :

ارزشی که مقنن برای حیات  یک انسان قائل است میشود موضوع جرم  و م306 ق.م.ا. وتبصره ی آن در این خصوص چنین مقرر داشته اند جنایت عمدی به جنین هر چند پس از حصول روح باشد موجب قصاص نیست ، دراین صورت مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به مجازات تعزیری محکوم میشود .                                               تبصره؛اگرجنین زنده متولدشودودارای قابلیت ادامه ی حیات باشدوجنایت قبل ازتولدمنجربه نقص یامرگ اوشود ویانقص بعداز تولد باقی بماند قصاص باقی است .

*نکته ؛سلب حیات از جنین در هر مرحله ای صورت پذیرد قتل عمد محسوب نمیشود عنوانش سقط جنین است . خودکشی در بحث جرم قتل عمدی بررسی نمی شود چون موضوع این جرم انسان زنده ای دیگر غیر از مرتکب است /

13)نتیجه درجرم قتل عمدی«سلب حیات از انسان زنده»میباشدتوضیحات جامع وکامل رامعمول و پیرامون حیات مستقر وغیرمستقردراین جرم نیز توضیح دهید : نتیجه دراین جرم سلب حیات از انسان زنده یا همان مرگ است . قتل از جمله جرایم آنی و هم مقید به نتیجه است وباید توجه داشت که مرگ بعلت انجام عمل یا خودداری از انجام عمل محقق شده است  ، یعنی رابطه ی علیت احراز شود ، در جرایمی که مقید به نتیجه اند مانند قتل ، صرف ارتکاب عمل و تحقق نتیجه کافی برای انتساب جرم به مرتکب نیست

زمان و مکان در جرم قتل عمدی  نقشی ندارد ولی در مجازات مرتکب می تواند موثر باشد  مانند ماههای حرام و شهر معظم مکه .

حیات مستقر؛ قانونگذار در م 372ق.م.ا. حیات غیر مستقر را درحکم مرگ قرار داده است، حیات  غیر مستقریعنی وضعیت کسی که آخرین رمق حیات را دارد هرچند دچار مرگ قطعی یعنی توقف کامل فعالیت بدن نشده است ولی همانند مرگ مغزی بازگشت او به حیات مستقر محال است .

مرگ بعنوان نتیجه در قتل عمدی در صورتی محقق می شود که مرگ قطعی باشد  و مرگ نسبی که همان حیات غیر مستقر است مانند مرگ مغزی مصداقی از آن به حساب می آید /

14) عنصر معنوی در جرم قتل عمدی چیست پیرامون  هریک از حالات متصوره 4 سطر توضیح دهید:

*عنصر معنوی عبارتست از :علم به موضوع+عمددرفعل نسبت به شخص معین+فقدان قصدنتیجه+نوعاکشنده نبودن عمل+کشنده بودن نسبت به شخص خاص(آگاه بودن مرتکب به وضعیت خاص مجنی علیه)

15) سوء نیت عام وسوء نیت خاص  بعنوان عنصر معنوی  در جرم قتل عمدی چیست  بطور کامل توضیح دهید :

- رفتار مرتکب باید ارادی باشد زیرا از واژه ی عمد چنین نتیجه می گیریم  که در صورت غیر ارادی  بودن مرتکب حتی بافرض علم به خلاف  بودن و به رغم تحقق مرگ سوء نیت محقق نمی شود زیرا پایه ی رکن معنوی تمام جرایم اراده است .

عنصر معنوی دارای سه رکن است:                                                                                                                                                           الف) علم  که به دو قسمت1- علم به حکم 2-علم به موضوع تقسیم شده است

ب) سوء نیت که به دو قسمت 1- سوء نیت عام 2-سوء نیت خاص تقسیم شده است.

ج)  انگیزه.

الف 1- علم (علم به حکم ):یعنی آگاهی از امر یا نهی قانونگذار در مورد جرم قتل عمدی، یعنی مرتکب بداند که سلب عمدی حیات از دیگری  جرم است. این امر مفروض است به این معنی است که یعنی کلیه ی افراد از آن آگاه هستند وجهل از آن مسموع نیست /

الف 2- علم به موضوع :  در قتل عمد انسان زنده است و مرتکب در قتل عمد الزاما باید علم آنرا داشته باشد  وادعای جهل به موضوع قابل استماع است /

چنانچه مدعی عدم آگاهی خود به انسان بودن طرف یا زنده بودن اورا به اثبات رساند از شمول اتهام قتل عمدی خارج است /

ب1- سوء نیت عام  ،اصطلاح عمد در فعل یاعمد درعمل را سوء نیت عام گویند پس سوء نیت عام عبارتست از اراده به انجام عملی که می دانیم قانون آنرا منع کرده است  ودر تمام جرایم عمدی سوء نیت عام از اجزای اصلی رکن معنوی است/

ب2- سوء نیت خاص ، سوء نیت خاص قصد تحقق نتیجه است که درجرایم مقید باید وجود داشته باشد/ درجرم قتل عمدی که نیز یک جرم مقید به نتیجه است  سوء میت خاص وجود دارد. مثال ؛در بند الف م290ق.م.ا. قانونگذار گفته قصد ایراد جنایت و نظیر آن، در بند ب م290ق.م.ا. قانونگذار  با حذف اصطلاح قصد ایراد جنایت و جایگزین نمودن  جمله ی نوعا موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن باشد . هرگاه مرتکب عمدا کاری را انجام دهد که نوعا موجب جنایت یا نظیر آن میگردد ،هرچند قصد ارتکاب ونظیرآن رانداشته باشد.ولی آگاه ومتوجه بوده که آن کار نوعا موجب آن جنایت یانظیرآن می شود. کشنده بودن می تواند به اعتبار(عمل/ موضع/ وسیله) باشد/      قانونگذار تحقق قتل عمدی منحصر به اثبات قصد قتل از سوی مرتکب نیست و می توان اشخاص را بدون داشتن قصد قتل نیز به مجازات قصاص  محکوم کرد .

بدون قصد نتیجه به دو صورت می توان شخصی را به قصاص محکوم کرد :

1-  عمل نوعا کشنده باشد  .

2-  قصد نتیجه نداشته وعمل نوعا کشنده نیست  ولی نسبت به فرد خاص نوعا کشنده است  /

16) شروع به جرم  درقتل عمدی متصور است یا خیر ضمن تشریح آن نظریه عینی و ذهنی را نیز در این ارتباط بیان کنید :

شروع به جرم قتل عمدی درم613 ق.م.ا.(تعزیرات) بدین شرح پیش بینی شده است لذا شروع به قتل عمدی در حقوق ایران وارد شده است .

شروع به قتلی جرم است که عدم تحقق مرگ بدون اراده ی مرتکب  باشد ، اگر به میل خود عمل را ترک نماید به عنوان جرم نبودن چنین شروعی است.

م124 ق.م.ا. هرگاه کسی شروع به جرمی نماید وبه ارادهی خود آنرا ترک کند به اتهام شروع به آن جرم تعقیب نمی شود لکن به میزان رفتارمجرمانه ای که از مرتکب  صادر شده است به مجازات آن محکوم می شود  مثل اینکه شخصی سلاح سرد حمل نموده است  .

*نظریه ی عینی : انجام عمدی (عنصر مادی ) بخشی از عمل که قانونگذار0عنصر قانونی ) آنرا جرم دانسته است .

* نظریه ی ذهنی : انجام عملیات مقدماتی را مشروط بر این دانسته که با عملیات اجرایی رابطه ی مستقیم داشته باشد و بعبارت بهتر فاصله ی زمانی  ومکانی عملیات مقدماتی  ورکن مادی وجود نداشته باشد.

17)درچه حالاتی مرتکب قتل عمدی به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمیشودتشریح کنید:

چنانچه مجنی علیه دارای یکی از حالات مندرج در ماده ی302 ق.م.ا. باشد مرتکب به قصاص وپرداخت دیه مطابق م302 ق.م.ا.  محکوم نمی شود

1- مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است.

2- مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است  مشروط به اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او باشد درغیر اینصورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است.

3- مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب  حق قصاص  وبه مقدار  آن قصاص نمی شود.

4- متجاوز وکسی که تجاوز او قریب الوقوع است ودر دفاع مشروع به شرح مقرر در م156ق.م.ا.  جنایتی بر او وارد شود

5- زانی وزانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است

18) اجزاء رکن مادی در شرکت در قتل چه میباشد  به شش مورد با توضیح اشاره نمائید:

1-ضرورت مشارکت بیش از یکنفر در ارتکاب قتل دیگری

2- شکل مداخله اشخاص می تواند بصورت مباشرت جمعی یا تسبیب جمعی یعنی چند تا سبب و یا می تواند سبب اقوی از مباشر باشد. همچنین نوع رفتار شرکا ممکنست به فعل ، ترک فعل یا بافعل یکی وترک فعل دیگری باشد  افعال غیر مادی در شرکت قابل تصور است

3- مرگ نتیجه مجموع اعمال ارتکابی باشدفلذا صرف مداخله بیش از یک نفردرایراد ضرب وجرح به دیگری و فوت او برای تحقق شرکت در قتل کافی نیست  و نتیجه ی مرگ حتما باید منتسب به همه باشد  بنابراین چنانچه مقتول  با ضربه ی مشخصی کشته شده باشد  و مرتکب یا مرتکبان  آن ضربه مشخص نشوند نمی توان همکی آنها را شریک در قتل محسوب نمود

4- مشخص بودن کم وکیف اقدامات شرکا ء اگر صدمات متعدد قابلیت انتساب به همه ی مداخله کنندگان  را داشته باشد  و علم اجمالی بر مداخله ی همه ی آنها وجود نداشته باشد قاضی برای تحقق رکن مادی  شرکت در قتل آنرا کافی میداند  ولزومی ندارد که معلوم شود کدام صدمه ناشی از عمل کدامیک از آنها بوده است

5- بی تاثیری شدت و ضعف اقدامات شرکا ء

6- وقوع شرکت در قتل موکول به تقارن زمانی و مکانی اقدامات شرکا نیست  ومتفاوت بودن زمان ومکان اقدامات مانعی برای تحقق شرکت در قتل خواهد بود « تقارن زمانی باید خیلی نزدیک باشد و منتسب بر فعل باشد »تعریف رکن مادی  شرکت در قتل  : شرکت در قتل زمانی تحقق پیدا می کند که کسی در اثر ضرب وجرح عده ایی کشته شود و مرگ مستند به عمل همه ی آنها باشد خواه اثر کار آنها مساوی باشد خواه متفاوت /

19) مجازات شرکا در جرم قتل عمدی چیست حالات و صوری که در تحقق خواسته اولیاء دم یا بالعکس قاتل متصور است را بر اساس مستندات قانونی تشریح کنید:  براساس م373ق.م.ا.حسب مورد مجنی علیه یا ولی دم می تواند

1- یکی از شرکادرجنایت را قصاص کند ودیگرشرکاباید بلافاصله سهم خود را از دیه را به قصاص شونده پرداخت کنند

2- یا اینکه همه شرکا یا بیش از یکی را قصاص کنددر اینصورت باید دیه ی مازاد بر جنایت پدید آمده را پیش از قصاص به قصاص شوندگان بپردازد

3- اگر قصاص شوندگان همه ی شرکا نباشندهر یک از شرکا که قصاص نمی شود باید سهم خودش از دیه جنایت را به نسبت تعداد شرکا به پردازد

4-مجازات شرکاء در قتل عمد قصاص است ولکن اولیاء دم برای اجرای قصاص شرکاء باید فاضل دیه را به آنها  پرداخت کند

5- ولی دم حق قصاص یا حق گذشت دارد

6- برای وصول دیه به جای قصاص توافق طرفین بین قاتل و اولیای دم وجود دارد

تبصره ی م373 ق.م.ا:

« اگر مجنی علیه یا ولی دم خواهان قصاص بعضی از شرکاء باشد و از حق خود نسبت به برخی دیگر مجانی گذشت کند یا با آنان مصالحه نماید در صورتی که دیه ی قصاص شوندگان بیش از سهم جنایتشان باشد باید پیش از قصاص مازاد دیه ی آنان را به قصاص  شوندگان بپردازد .م

- در صورتی که اولیای دم قادر به پرداخت دیه به شرکاء  قاتل نباشد قصاص تا زمان پرداخت دیه به اجرا در نخواهد آمد

- سهم شرکاء در دریافت دیه مساوی است و میزان آن برابر است با میزان بی تقصیری آنها در تحقق نتیجه.

م 360ق.م.ا. :                                                                                                                                                                                     در مواردی که اجرای قصاص مستلزم پرداخت دیه به قصاص  شونده است ، صاحب حق قصاص میان قصاص یا رد فاضل دیه و گرفتن دیه ی مقرر در قانون حتی بدون رضایت مرتکب مخیر است     

سوال 20) مجازات معاونت در جرم قتل عمدی چیست  هر دو فرض را بطور کامل با ذکر مجازات ودرجه آن مشخص و توضیح دهید:

در این مورد دو فرض مطرح است:   الف) فاعل  قصاص می شو د   ب) فاعل قصاص نمی شود

الف) اگرفاعل اصلی قصاص شود:دربندالف م 127 ق.م.ا. چنین مقررداشته است«درجرایمی مجازات قانونی آن سلب حیات یاحبس دایم است معاون به حبس تعزیری درجه ی 2 بیش از 15 تا 25 سال ویا درجه ی 3 بیش از 10 تا 15 سال محکوم میشود .» شرط اساسی اعمال چنین مجازاتی علیه معاون اجرای قصاص در مورد قاتل است  در غیر اینصورت عدم اجرای قصاص اعم از اینکه قاتل مسلمان و مقتول غیر مسلمان باشد

ب)اگرقاتل به هرعلتی قصاص نشود: مجازات معاون  بر اساس میزان تعزیر فاعل اصلی جرم مطابق بند ت م127 ق.م.ا. تعیین میشود یعنی یک تا دو درجه پایین تر از فاعل  اصلی خواهد بود . مجازات معاون از نوع جرم ارتکابی خواهد بود ، بنابراین در فرض قتل عمدی که فاعل اصلی قصاص نمی شود مجازات فاعل  سه تا ده سال حبس است که از نوع مجازات درجه ی چهار میباشد زیرا مجازات تعزیری درجه ی چهار بیش از 5 سال تا ده سال حبس است .

مجازات معاون دراین فرض درجه ی 5 بیش از دو تا پنج سال/ درجه ی6 بیش از شش ماه تا دو سال حبس است . مجازات معاون  یک یا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی باید تعیین شود

21) تقلیل مجازات نسبت به معاون در جرم قتل عمدی متصور است یا خیر  حالات و فروض مختلف آنرا بیان نمائید :

براساس م 127 ق.م.ا  بلی متصور است مجازات برای معاون یک تا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی  یک حکم قانونی است

تقلیل مجازات : 1- قصاص ساقط شود؛ وقتی قصاص ساقط می شود موجب تقلیل معاون می شود

2- گذشت ولی دم  موجب تقلیل میشود از یکسال تا پنجسال

3-  قاتل قصاص می شود  ، بنابراین دادگاه نسبت به معاون تصمیم میگیرد(اعمال تقلیل به دنبال  اسقاط قصاص نیاز به گذشت شاکی از معاون ندارد / گذشت ولی دم از معاون موجبی است برای تخفیف مجازات از یکسال تا پنجسال ،در صورتی که ولی دم فقط از معاون گذشت نماید  در صورت قصاص قاتل دادگاه میتواند مجازات معاون را تخفیف دهد

  

22)در چه شرایطی قتل عمدی موجب قصاص  است  یکی از شرایط  قاتل و یکی از شرایط مقتول را تشریح نمائید:

الف) در صورت تقاضای ولی دم :(قصاص در صورت تقاضای ولی دم ووجود شرایط مقرر در قانون قصاص  میشود در غیر اینصورت مطابق مواد دیگر قانون از حیث دیه و تعزیر عمل میگردد  )                                                                                                                                                                                                                 ب)  سایر شرایط :1

- شرایط قاتل:

الف- قاتل مسلمان با مقتول یک دین داشته باشند

ب-  قاتل پدر یا اجدادپدری نباشند(این ادعا که مرتکب پدر یایکی از اجداد پدری مجنی علیه است باید در دادگاه ثابت شود ودر صورت عدم اثبات حق قصاص حسب مورد با سوگند ولی دم یا مجنی علیه یا ولی او ثابت میشود )

ج- قاتل ومقتول هردوعاقل باشند

د-  قاتل بالغ باشد                                                                                                                                                                                   2- شرایط مقتول:

1- عدم استحقاق قتل مقتول استحقاق قانونی وشرعی قتل را نداشته باشدمهدور الدم نباشد« قتل نفس درصورتی موجب قصاص است  که مقتول شرایط مذکور در م302 ق.م.ا را نداشته باشد واگر قاتل مدعی وجود این شرایط باشد باید موارد مذکور در ماده ی 302ق.م.ا. را طبق موازین قانونی در دادگاه ثابت کند  »

2- برابری در دین تساوی موقعیت قاتل و مقتول از جهات آزادگی  ایمان جنسیت وسلامتی  بدن  . اگر مسلمان غیر مسلمان را بکشد قصاص نمی شود/

3- عاقل بودن

23) اگر قاتل در استحقاق قتل مقتول اشتباه کند تکلیف چیست  (با استناد به م 303 ق.م.ا ) :

قانونگذار در م 303 ق.م.ا. فرض سوال را پاسخ داده است دراین فرض علاوه بر پرداخت دیه به سه تا دهسال حبس  طبق م 612 ق.م.ا محکو م میشود/

24) به بند الف م 302 ق.م.ا چه ایرادی وارد است آنرا تشریح نمائید (( بند الف  : مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است ))

قانونگذاربا توجه به اطلاق بند الف م 302 ق.م.ا. مستحق مرگ بودن را نزد همه افراد جامعه پذیرفته است که این منطقی نیست با اصل برائت و حق دفاع متهم در دادگاه و اینکه مرجع رسیدگی به تظلمات دادگستری است  مغایرت دارد  به همین دلیل در تبصره ی یک این ماده چنین مقرر داشته  اقدام در مورد بندهای الف و بوپ این ماده (302) بدون اجازه ی دادگاه جرم است  و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم محکوم میشود

 میتوان گفت بعضی از جرایم باعث می شود که خون مرتکب فقط نسبت به بعضی هدر باشد مثل جرایم محارب / فحاشی و توهین به پیامبر اسلام و 14 معصوم  صلوات الله عیه ، زنا و لواط  در مرتبه ی چهارم اگر محصنه نباشد /