کاش روزی رها گردد انسان از انسان بدانسان که مرده از زنده؛ رفته از مانده ...
ورنه تا تو اینی و انسان و جهان این است، قاعده ی بین الأشیاء همین است و همین است و همین است! کاش مرگی خوش بگیرد فرا فرا فرا , مرا مرا مرا ََ، مگر رها شوم از آنچه که به همزیستی با آن ازآن رها نتوان شد!
و ما ادراک الموت؟ و الموت معنا و مع حیاتنا و حیاتنا الموت! و ما ادراک الحیاة؟ فانّ الحیاة باقیة مع الباقیین المشتاقیین