وقتی باران می بارد، اشک هایم را با نوازش هایش پنهان می کنم و او همدم لحظه های غمگین و شادم می شود، اوست، که همیشه با من است :
"باران"
هوا بارونی و قلبم گرفته
صدای شرشرش ماتم گرفته
درخت ها با تکان و لرزش باد
چه می رقصند به پشت شیشه این بار
زمین خیس و تک و تنها می مونه
واسه تک عابرش هر دم می خونه
....
*(برای مطالعه ی شعرِ کامل لطفا به "ادامه ی مطلب" رجوع کنید )