بار الها خسته ام از فصل سرد
ازشب یلدا و ازسرماو درد
این شب یلدابرای کودکان زیرپل
هرچه طولانی تر این یلدای تو
ناله های فقر ودرد افزون بکرد
بارالهافاصله ازبغض ماتاعرش توست
بین یلدای بسی ازماوآن بیچاره مرد
در شب جشن تو ای بهتر زما
سوزسرمامیکندبابی پناهان جنگ سرد
درمیان های هوی مجلس یلدای تو
پشت درمردی کندبابغض پنهانی نبرد
ای دریغ ازمااگر خوابی بگیرد چشم ما
گر بگریدچشمی امشب بی کس وتنها وفرد