امیدوارم شاد و سلامت در کنار عشق و خانواده تون باشید...
الان که دارم با pc دایی اینا می نویسم... امشب همه شام خونه ی دایی یاشار دعوت هستیم...
ممنونم خدا جونم که هربار این فرصت رو در اختیارم قرار میدی تا بتونم در کنار عزیزانم باشم...
اما هنوز یه عزیزی هست که ازمن دور ه ...
هنوز یه عزیزی هست که برای بودنش در کنارم لحظه شماری می کنم...
می دونی که قلبم بی قرارو کم طاقت شده...
این روزا خیلی نگرانشم....
خدایا عرفانمو برام حفظ کن....و تمام بی قراری های قلبشو برطرف کن...
خیلییییییی دوستت دارم هم نفسم...تو اولین و آخرین عشق زندگیمی...
لحظه شماری میکنم تا آخر هفته همدیگرو ببینیم...
دلم برات یه ذره شده...
به بهانه ی امشب نیتی کردم...ته دلم یه آرزویی داشتم... فال حافظمو گرقتم...برام خیلی جالب بود
فالمون این شد...
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لب ست و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید؟
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هرجا که نام حافظ در انجمن برآید
شب خوبی داشته باشید