نمیدونم نظر تو چیه ، ولی نظر اون مثل خیلی از مردم ما بود ؛ من که فکر میکنم نظرش تحت تأثیر نسلهای گذشته-ی ما بهش ارث رسیده ، بدون اینکه هیچوقت با جدیت بهش فکر کرده باشه ، یعنی هیچوقت درست حلاجی-اش نکرده بود. با یک بحث مختصر وُ مفید ، انگار نظرش برگشت ، آخه بعدش هیچ حرفی نزد. الآن بیشتر از دو ساله که بخاطر مشغله-های ادامه-ی تحصیلش ، دیگه پیداش نیست. آدم کنجکاو وُ دقیقی بود وَ بدون رو در بایستی حرفشو میزد. سؤالآش هم قاعدتا با بقیه فرق داشت وُ خبر از عطشی میداد که برای فهمیدن وُ آگاهی بود. هر جا هست ، خدا حفظش کنه. تقریبا همسال ِ دختر کوچیکه بود ، منم یک جور احساس ِ پدر وُ دختری بهش داشتم.
اون وقتآ بحثهای جدی وُ مهم بیشتر تو جامعه مطرح میشد ، مثل الآن نبود که خیلی از خبرآ وُ بحثها کمرنگ وُ تکراری باشه.
ازم پرسیده بود «شما حتما به قرمه سبزی هم با عینک سیاسی نگاه میکنید»؟ در جوابش گفتم : «بستگی به قرمه سبزیش داره. ممکنه مثل خیلی از "میوه-های ماباشه" که به کشورهای خلیج فارس "صادر میشه" وَلی با یک بسته-بندی کوچیک وُ پُر زرق وُ برق ، با یک برَند دلفریب به سوپرمارکتهای خودمون وَ بعضی کشورآی دیگه "با چند برابر قیمت صادر میشه" ؛ منظورم کنسرو قرمه-سبزی ِ داخلی ِ خودمونه که با یک تغییر "تو-دل-بُرو"-ی ِ پوسته وَ برَند ِ "فرنگی-مآب" ، "وارد این مملکت میشه". اگرم منظورتون همین قرمه-سبزی ِ خوونگی وُ رستورآنای خودمون هم باشه ، باید دقت کرد که چند قلم از مواد ِ این خورشت از خارج وارد شده وَ چقدر به تولید کننده-های خودمون ضرر زده ، مثل گوشت ، لوبیا ، سبزی قرمه ، ادویه وَ امثالهم. وقتی دسته-بیل ، چوب بستنی ، وَ غیره ، خیلی راحت وُ فراوون وارد میشه ، اینا که دیگه چیزی نیست وَ کاملا قابل اغماضه»! ...