نگاهمان را به زندگی تغییر دهیم
چند روز قبل، سری به یکی از دوستان خوب و قدیمیام زدم. من و آنا سالها بود یکدیگر را میشناختیم و با هم دوستان خوبی بودیم. او بتازگی ازدواج کرده بود و من انتظار داشتم از شرایط زندگیاش خیلی راضی و خوشحال باشد، اما وقتی با هم حرف زدیم و از زندگیهایمان گفتیم، فهمیدم هیچ رضایتی در کار نیست. آنا از زندگی مشترکش شکایت میکرد و میگفت از وضع پیش آمده ناراضی است.
او همانطور که لیوان قهوهاش را در دست گرفته بود و آرامآرام مینوشید، گفت: «کاش هیچ وقت ازدواج نمیکردم. اگر میدانستم چه آیندهای در انتظارم است، محال بود به این ازدواج راضی شوم.»
برای مشاهده ی بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید...