(بگمان حقیر "آسور" صحیح تر از "آشور" است)
بخش اول: آسور (بین النهرین)
خلاصه فصل اول: سیر تحول در اندیشه سیاسی در آسورباستان
اسامی سرزمین!
*اولین ساکنان، کل سرزمین خود را "سرزمین ما" می خواندند
*عصر دولت شهرها: مردم به نام دولت شهر خود شناخته می شدند
*اواخر هزاره ی دوم ق.م: هویت ملی آسوری
*سقوط امپراتوری آسور: تاسیس حکومت های محلی با نام های خاص
*نام های جدید جزئی از کل سرزمین آشور
آسورستان (Assyria)
یونانیان درعصر سلوکیان آسور باستان را به دو ناحیه تقسیم کردند(دو استان سلوکیان:آسورستان و سورستان):
1- سرزمین های شرق فرات: آسور بزرگ
2- سرزمین های غرب فرات: آسور کوچک (سوریه syria)
متداولترین نام قرون اخیر: بین النهرین
*بین النهرین جنبه ی روایی دارد!
*مترجمان یونانی تورات: بین النهرین موطن ابراهیم(ع) ("حران" بین دجله و فرات)
فرات:
*بزرگترین رودخانه ی آسیای غربی
*3600 کیلومتر
دو سرچشمه:
*فرات غربی(قراسو): ارتفاعات دشت ارزن الروم(ارز روم) 450 کیلومتر
*فرات شرقی(مرادسو): ارتفاعات شمالی دریاچه وان.650 کیلومتر
دجله:
*از دامنه های جنوبی سلسله جبال توروس در شرق ترکیه سرچشمه می گیرد
*عبور از استان های: دیاربکر ، سعرت ماردین(در ترکیه) و موصل،اربیل،بغداد و کوت العماره (درعراق)
*ظاهرا مسیر دجله از دوره ی خلفای عباسی تغییر کرده
*طول دجله 1850 کیلومتر
بین النهرین به ناحیه ی آسوربزرگ اطلاق می شود اما:
*مرز شمالی سرزمین خیالی بین النهرین دقیقا مشخص نیست
*مرز غربی به علت تغییر مسیر فرات مرز دقیقی نیست
*دجله هم در جنوب بغداد تغییر مسیر می دهد
*مرز جنوبی به علت به هم پیوستن دو رودخانه در ناحیه ی "قرنه" نامشخص است
*نینوا پایتخت آسور در شرق دجله و شهر ماری(محل تکون فرهنگ و تمدن آسوری) در غرب فرات یعنی خارج از محدوده بین النهرین هستند
*تمدن و فرهنگ امپراتوری آسور تحت همین نام بررسی می شود
*تدوین تاریخ آسور همراه با انحرافات
*آسور شناسان آلمانی با کشف بابل، به جای آسور، نام بابل را بکار بردند،
*سرزمین آسور شمالی کوهستانی و مرتفع و جنوب جلگه ای خاک رسی دارد
*ادوارد هیگنز(Edvard Hincks): خطوط میخی ابداع ساکنان اولیه ی جنوب آسور
*جولیوس اوپرت در سال 1869 چیشنهاد کرد که جنوب آسور، سومر نامیده شود که رد شد
*ارچیبالد هنری یاس(Archibald Henry sayce) اشاراتی به واژه ی سومر داشت
*در ابتدا این واژه به دو املای (سومریان و شومریان) ثبت می شد.
*لئونارد وولی: پس از اکتشافات او، واژه ی سومر رواج یافت و جنوب آسور پس از 5000 سال با این نام عاریه ای خوانده شد.
*ساموئیل نوح کرایمر (Samuel Noah Kramer) در تحمیل و ترویج این نام کوشید.
*امروزه لفظ سومر و سومریان جا افتاده است.
تاریخ آسور:
*از دوران چهارم زمین شناسی آغاز می شود (پلستوس یا پلستوسن – Pleistos,Pleistosn)
*این دوره جمعا نیم میلیون سال تخمین زده شده.
دو مشخصه ی دوران پلستوسن:
1- آغاز یخبندان در 600 هزار سال ق.م
2- وجود شبه انسان در اوایل این دوره (پرامیدها/Primats. و انتروپوئیدهای عالی) و نابود شدن آنها توسط انسان اندیشمند در اواخر این دوره.
سه انقلاب بزرگ در حیات انسان متفکر:
*ساخت ابزار سنگی (برای بقای خویش)
*اسکان در محل ثابت(تامین نیازها در محیط اطراف)
*اختراع خط و کتابت (ورود به عصر تمدن)
گذشته، تحول و تکامل آسور:
*در اعصار یخبندان خبری از یخ در آسور نبوده است بلکه به علت باران های سیل آسا زیر آب قرار داشت. مدیترانه به خلیج فارس متصل بود.
*اولین انسان ها در نقطه ای از شمالی ترین ناحیه ی مرتفع آسور مستقر شده اند
*این انسانها از گروه نئاندرتال/ Neandertal (به نام غاری در آلمان که کاسه ی سر این نوع انسان به سال 1856در آن پیدا شد)
*تکامل انسان نئاندرتال به انسان متفکر
*تبدیل انسان هوشمند به انسان گرومانیون/ Gromagnion (به نام غاری در نزدیکی دهکده ی گرومانیون در جنوب فرانسه که کاسه ی سر این نوع انسان به سال 1868 در آن پیدا شد)
*در حفاری ها اشیاء و ابزار 120 هزارسال ق.م به دست آمده است
*انسانهای این دوره غارنشین بودند و با شکار تغذیه می کردند
* وجود هنر و مهارت در ساخت ابزار در 10 هزارسال ق.م دلیل تحول عظیم فکری انسانهاست.
*سرازیر شدن انسان ها به طرف سرزمین ای پست با پایین رفتن سطح آب(به علت محدود بودن در مسکن و شکار)
*کشف سرزمین ها ی جدید در تعقیب شکار
*تمایل به استفاده از زمین های همواردر عصر اسکان و روی آوردن به کشاورزی(به علت امکان بسیار بیشتر برای اسکان و کشاورزی)
*سرتاسر آسور، مسکن نوادگان غارنشینان شد!
*حفاری های برایدوود در سال 1951-1948 (در حوالی پایتخت اولیه ی آسور و شهر آسور.)
* کشف مجتمع هایی از خانه های مربع شکل و وسایل و ابزار(در اصطلاح باستان شناسی به مجموع آنها فرهنگ می گویند.)
*متعلق به 4750 ق.م - 6750 ق.م – 8000 ق.م
*شانزدهمین حکمران این ناحیه به نام اوشپیا (Uspia) مدعی ساختن اولین معبد تمام سنگی برای خدای خود آشر یا آشور است
انسان سرزمین آسور:
*مرحله ی ابزار سازی در 180 تا 120 هزارسال ق.م
*امکان تهیه ی غذا از محل ثابت، اسکان و بوجود آمدن تشکل ها در 8 تا 9 هزارسال ق.م
فرایند تمدنی :
*تکامل تشکل ها به روستاها
*ابتنائ ساختار اجتماعی روستا بر اصول تکامل خانواده و مردسالاری
*"شبان" نام سرپرست مردم بود
*با توسعه ی روستاها بمرور شبان جای خود را به شیخ داد که اخیارات بیشتر و کم و بیش اقتدار داشت.
*در اواخر این دوره آیین تولد یافت و خدایان وارد زندگی مردم شدند و معبد ساخته شد.
*تکامل روستاها به شهر و ظهوراندیشه سیاسی
*با تجمع مردم در اطراف معبد، تبدیل روستا به شهر صورت گرفت.
*آیین و خدایان، عامل شکل گیری و تولد اندیشه سیاسی یا نظام سیاسی در آسور باستان.(اصولا تفکر و اندیشه در آسور با آیین آغاز شد و فلسفه و اندیشه سیاسی از آن منشعب شد)
فرهنگ در تعقل جدید: آمیزه ای از تفکر واندیشه سیاسی، اجتماعی، آیینی و آثار و اعمال و رفتارهای مربوط به آنهاست.
*اعمال، رفتارها، واکنش ها و فعالیت های انسان در این جوامع زاییده ی نظام فکری عامه ی مردم است.
*حائل بودن زمان بین پژوهشگر و واقعیت، مانع تفکیک و طبقه بندی رشته های متعدد تفکر، در جوامع اولیه و باستانی است.
*آنچه از آن جوامع باستانی مانده بسیار اندک است بنابراین پی بردن به سرچشمه ی تحول، تطور و تکامل اندیشه آنها نیازمند عوامل دیگری از کلیه عناصر مادی ومعنوی است.
برای شناخت اندیشه سیاسی در آسور باستان باید :
*متون موجود در کلیه ی رشته ها و زمینه ها را بررسی کرد
*بنیادهای اجتماعی و افتصادی و ساختار آنها را مد نظر داشت
*به وقایع و حوادث تاریخی توجه کرد چون تحولات و تغییرات محصول اندیشه اند.
مجیدهادی