باران به شدت می بارید و مرد درحالی که ماشین خود را در جاده پیش می راند، ناگهان به خاطر لغزنده بودن جاده، تعادل اتومبیلش به هم خورد و به سمت خارج جاده منحرف شد. از حسن امر، ماشین صدمه ای ندید اما لاستیک های آن داخل گل و لای گیر کردند و راننده هر چه سعی کرد نتوانست آن را از گل بیرون بکشد.
به ناچار زیر باران از ماشین پیاده شد و به سمت مزرعه ی مجاور دوید و در زدد. کشاورز پیر که داشت کنار شومینه استراحت می کرد، به آرامی آمد و در را باز کرد.
راننده ماجرا را شرح داد و از کشاورز درخواست کمک کرد. پیرمرد گفتکه ممکن است از دستش کاری برنیاید، اما اضافه کرد؛ بذار ببینم «فردریک» چیکار می تونه برات بکنه!
لذا با هم به سمت طویله رفتند و کشاورز افسار یک قاطر پیر را گرفت و با زور او را بیرون کشید. تا راننده شکل و قیافه ی قاطر را دید، باورش نشد که این حیوان پیر و نحیف بتواند کمکش کند؛ اما چه می شد کرد، در آن شرایط سخت به امتحانش می ارزید.
با هم به طرف جاده رفتند. وقتی به ماشین رسیدند، کشاورز یک سر طناب را به اتومبیل بست و سر دیگرش را محکم چفت کرد دور شانه های فردریک (یا همان قاطر!) و سپس با زدن ضربه روی پشت قاطر، داد زد: یالا، پل فردریک، هری تام، فردریک تام، هری پل… یالا سعیتون رو بکنین… آهان فقط یه کم دیگه… یه کم دیگه… خوبه… آفرین، تونستین.
راننده با ناباوری دید که قاطر پیر موفق شد اتومبیل را از گل بیرون بکشد! با خوشحالی زائدالوصفی از کشاورز تشکر کرد و در حین خداحافظی از او، گفت: هنوز هم نمی تونم باور کنم که این حیوون پیر تونسته باشه چنین کاری رو انجام بده!! حتماً هر چی هست زیر سر اون اسم های دیگه ست. نکنه یه جادویی در کاره؟
کشاورز پاسخ داد: ببین عزیزم، جادویی در کار نیست. اون کارو کردم که این حیوون باور کنه عضو یه گروهه و داره یه کار تیمی می کنه. آخه می دونی، قاطر من کوره!
«من نمی توانم» یک کوچه ی بن بست است!
لئوفلیچه بوسکالیا
1. کارهنج- ایالات متحده آمریکا
در گوشه ای از شمال غربی نبراسکا، نسخه عینی منحصر به فرد از استون هنج انگلستان از دشت های بلند، سر بر افراشته است. کارهنج در سال 1987 و با اتومبیل های آن زمان که خاکستری رنگ بودند، به مانند استون هنج ساخته شد. این مکان توسط جیم ریندِرز ساخته شد، به عنوان یادبودی برای پدرش. مکانی که پیشتر مزرعه پدرش بود.
2. مرتع کادیلاک- تگزاس
مرتع کادیلاک که در چراگاهی بین ایالتی در تگزاش واقع شده است، یک جاذبه کنار جاده ای عجیب و غریب است. در سال 1974 ساخته شده است و شامل ردیفی از اتومبیل های کادیلاک نیمه سوخته می باشد. نقاشی گرافیتی و دیگر پیام های اسپری شده بر روی اتومبیل ها، توسط گروه هنری مورچه مزرعه انجام شده است. آنها این بنا را ساختند و به همین دلیل، بسیار رنگارنگ و جالب توجه می باشد
3. پارک بِتُن- ویسکانسین
این پارک که در ویسکانسین قرار دارد، موزه ای در فضای آزاد است که 237 مجسمه ساخته شده توسط یک چوب بُر بازنشسته به نام فِرِد اسمیت را به نمایش عموم گذاشته است. تمامی آنها از بِتُن ساخته شده اند و با شیشه شکسته، سرامیک و دیگر مواد تزئین شده اند. این مجسمه ها، تاریخ منطقه و کشور را از اواخر دهه 1800 میلادی تا اوایل دهه 1900 میلادی نشان می دهد. موضوعاتی چون فولکلور آمریکایی و تاریخ بومیان آمریکا. اسمیت دلیل خود از ساختن این پارک را اینطور بیان می کند: "برای تمام آمریکایی های سراسر جهان ساخته شده است. آنها به چیزی شبیه این نیاز داشتند
4. کاخ ایدال- فرانسه
فردیناند چیوال، پستچی فرانسوی و ساکن روستای هاتیرویس در جنوب شرقی فرانسه بود. او هر روز در مسیر کاری خود، سنگ ها را جمع می کرد تا بتواند کاخ ایدال خود را بسازد. ساخت این کاخ 33 سال به طول انجامید، از اواخر دهه 1890 تا دهه 1920 میلادی. این کاخ ترکیبی از سبک های مختلف معماری را در خود جای داده است، و از کتاب مقدس و دیگر منابع مذهبی نیز الهام گرفته است. چیوال در قبرستانی نزدیک به این محل به خاک سپرده شده است، در آرامگاهی که خود او از سنگ ساخت.
تاریخچه لندرور
تولد لندرور به زمانى بازمىگردد که جنگ دوم جهانى با تمام تلفات و ویرانیهایش پایان گرفته بود، و کارخانه لندرور هم که در سالى هیل انگلستان واقع شده بود مانند بسیارى از کارخانههاى دیگر با پایان گرفتن جنگ مىبایست سیاست جدیدى را براى تولیدات خود اعمال مىکرد.
این کارخانه که در آن زمان به تولید اتومبیل موریس مشغول بود و در کنار آن مقدارى از لوازم و ماشینآلاتى را که در شرایط جنگ مورد نیاز بود نیز تولید مىنمود، با پایان گرفتن جنگ تصمیم به تولید وسیلهء نقلیهاى گرفت که بتوان با صادر کردن آن قسمتى از نیاز وارداتى خود را نظیر مواد اولیه تامین کند و همچنین خودرو تولید شده براى فعالیتهاى عمرانى پس از جنگ نیز مفید واقع گردد.
برحسب تصادف (یا از روى خوششانسى) آقاى موریس ویلکس – سرمهندس کارخانه – به همراه برادرش تصمیم به طراحى و تولید یک اتومبیل چندمنظوره دودیفرانسیل گرفتند که بتوان آن را جایگزین اتومبیلهاى دودیفرانسیل آمریکائى نظیر جیپ هاى فورد و ویلیز که در آن زمان اولین و تنها خودروهاى دو دیفرانسیل بودند، بکنند.
بعد از گذشت پنج ماه اولین نمونه این تولید جدید که لندرور نامیده مىشد، حاضر شد. زمان در تولید این خودرو بسیار حائز اهمیت بود زیرا مىبایست براى بقاى کارخانه هرچه زودتر به بازار جهانى راه پیدا مىکرد و سرانجام در سىام آوریل ١٩٤٨ براى اولین بار در نمایشگاه جهانى خودرو در آمستردام، لندرور به جهانیان معرفى شد. این خودرو به زودى نظر ها را متوجه خود نمود زیرا داراى ویژگیهاى خاصى بود، خودروئى چندمنظوره بود که جزئیات زیادى در طراحى آن رعایت شده بود. جنس بدنه آن از آلومینیوم بود و این مساله باعث جلوگیرى از زنگزدگى و پوسیدگى در اثر رطوبت مىشد، داراى موتورى چهارسیلندر بود که توسط گیربکسى چهار سرعته نیرو را به چهار چرخ منتقل مىکرد و در کنار آن از گیربکس کمک نیز سود مىجست، بنابراین داراى چهار دنده سبک و چهار دنده سنگین بود.
فیلتر هواى روغنى که براى آن در نظر گرفته شده بود از ورود کوچکترین ذرات غبار به درون موتور جلوگیرى مىکرد و بهکار رفتن سیستم آب تحت فشار درون سیستم خنککننده موتور پدیدهاى نو در آن زمان به حساب مىآمد. سیستم ترمزدستى بر روى گاردان عمل مىکرد بنابراین در شیبهاى تند با اطمینان کامل اتومبیل را در سرجایش میخکوب مىکرد. از دیگر ویژگىهاى این خودرو تعبیه قسمتى مخصوص برروى گیربکس بود که توسط آن مىشد نیروى موتور را براى بهکار اندازى دستگاههاى مختلفى نظیر پمپهاى آب، ژنراتورهاى مختلف، وینچ گاردانى (مکانیکى) و بسیارى نیازهاى دیگر استفاده نمود. تمام این پارامترها به اضافه دسترسى آسان به قسمتهاى مختلف خودرو جهت تعمیرات و نگهدارى آسان آن، این خودرو را متمایز کرده بود، و همین تمایز باعث شد تا ایدههاى مختلفى برروى این خودرو شکل بگیرد، از اتومبیل آتشنشانى تا وسیلهاى براى سمپاشى زمینهاى کشاورزى و حتى تبدیل آن به یک نوع Hovercraft و یا لکومتیوى کوچک براى کارهاى سبک برروى ریل راهه. توجه به این مطالب مىتوان دریافت که لندرور اتومبیلى بود که از ابتدا با هدف چندمنظوره بودن ساختشده بود.
در زمانى که برادران موریس در کارخانه خود سرگرم ساخت و تغییرات جدید برروى این خودرو بودند، افراد ماجراجوى بسیارى با استفاده از این خودرو به مناطق ناشناخته سفر مىکردند. لازم بهذکر است که در بسیارى از مناطق دورافتاده اولین خودروئى که مردم با آن آشنا شدند لندرور بود.
طحانی 09123401171