همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

ورزش‌های مفید برای هوشیـــــــــــــــــاری مغز
 
برای سالم نگه داشتن مغز لازم است فعالیت های جسمی را انجام دهید که ترکیبی از به کارگیری حواس مانند بینایی، بویایی، لامسه، چشایی و شنوایی و احساسات است.
این فعالیت ها ارتباط بیشتری بین قسمت های مختلف مغز ایجاد می کند و باعث می شود سلول های عصبی ماده طبیعی تولید کند که به طور چشمگیری به تقویت حافظه کمک می کند. در سایت «Prevention»، پیشنهاد می شود که این فعالیت ها را صبح یا وقت فراغت انجام دهید تا پس از مدتی نتیجه مثبت آن را ببینید.
با دستی که عادت ندارید مسواک بزنید
نتایج بررسی ها نشان می دهد استفاده از دستی که کمتر عادت به کار کردن دارد می تواند باعث فعالیت قابل توجه قسمت های قشری مغز شود که اطلاعات را کنترل و پردازش می کند. با دست غیرمسلط تیوب خمیر دندان را باز کنید خمیر را روی مسواک قرار دهید و سپس با همان دست مسواک بزنید.
با چشم های بسته دوش بگیرید
با این کار، دست ها اعضای مختلف بدن را حس می کند و به مغز پیغام ارسال می کند. با چشم بسته شیر آب را پیدا کنید، دمای آب را تنظیم کنید، سپس با چشم های بسته دوش بگیرید.
در کارهای صبح خود تغییر ایجاد کنید
فعالیت های جدید، قسمت عمده ای از قشر مخ را به کار می گیرد و باعث افزایش فعالیت مغز می شود. در مقابل با یکنواخت شدن کارها، فعالیت مغز محدود می شود. پس در برنامه روزانه خود تغییر ایجاد کنید و به جای اینکه اول لباس بپوشید، صبحانه میل کنید و برای پیاده روی مسیر جدید را انتخاب کنید.
به اشیا بر خلاف جهت همیشگی نگاه کنید
اگر عادت کرده اید اشیا را از راست به چپ و از بالا به پایین نگاه کنید هنگامی که اشیا را برخلاف عادت نگاه می کنید مغز برای تحلیل ارتباط اشیای دیده شده، مجبور است بیشتر فعالیت کند.
جای نشستن سر میز را عوض کنید
اگرچه در هر خانواده ای افراد سعی می کنند روی یک صندلی ثابت بنشینند اما گاهی لازم است جای نشستن تغییر کند، زیرا در این شرایط عملکرد مغز بیشتر می شود. با تغییر مکان نشستن فردی که کنار شما نشسته تغییر می کند و زاویه دید شما نسبت به اتاق عوض می شود و حتی نحوه برداشتن نمک و فلفل نیز تغییر خواهد کرد.
به حس بویایی خود بیشتر توجه کنید
برای این کار می توانید عصاره گیاه یا میوه ای که عطر آن را دوست دارید به مدت یک هفته کنار تخت خود قرار دهید. صبح به صبح هنگام دوش گرفتن و لباس پوشیدن بوی آن را استشمام کنید.
با تقویت حواس از جمله بینایی، شنوایی و بویایی سعی کنید این قسمت از مغز خود را فعال نگه دارید.
هنگام خرید بیشتر دقت کنید
هنگام خرید به تمام قفسه های فروشگاه توجه کنید و اگر محصولی جدید دیدید حتی اگر قصد خرید ندارید، محتویات آن را بخوانید و درباره آن فکر کنید.
با این کار موضوعات جدید را تجربه می کنید.
نقاشی کنید
هنر قسمت غیرگفتاری و قسمت های عاطفی کورتکس را فعال می کند، هنگام نقاشی کردن، قسمت هایی از مغز که مربوط به شناسایی شکل، رنگ و طرح است، فعال می شود.
طی روز سعی کنید ارتباط اجتماعی بیشتری برقرار کنید
اجتماعی نبودن تأثیر منفی و شدیدی بر توانایی شناختی فرد می گذارد. از این رو لازم است ارتباط اجتماعی خود را افزایش دهید. به عنوان مثال سعی کنید برای خرید، با فروشنده صحبت کنید.
 
 

ذبح «عفاف» با چشمانی بسته!

ما همه رهسپاریم

وبلاگ «ما همه رهسپاریم» نوشت:

کمپین‌های مدعی ترویج حجاب با برچسب «اسلام»، «زن مسلمان» و «حجاب زیبا» اقدام به جذب و تشویق دختران محجبه برای انتشار تصاویر خود در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند.

به تازگی چندین کمپین در شبکه‌های اجتماعی راه اندازی شده است که از زنان محجبه می‌خواهد با هدف معرفی و تبلیغ حجاب و پوشش اسلامی تصاویر خود را منتشر کنند.

بیشتر بخوانید

کافه و کافه‌نشینی

گفتگو با ناصر فکوهی جامعه شناس

: کافه و کافه‌نشینی
درآمد: دکتر ناصر فکوهی معتقد است که کافه و کافه نشینی به مثابه فضاهایی عمومی برای تعامل میان افراد و رشد قابلیت همزیستی به ویژه در شهرهای بزرگ امروز، ضرورتی حیاتی دارند، ضمن آنکه باید از آسیب‌هایی چون محفلی شدن پرهیز کرد و آنها را به مکان‌هایی برای تخلیه انرژی‌های منفی و تعامل اجتماعی در جامعه بدل کرد. با این استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران که آثار متنوعی در زمینه انسان‌شناسی شهری نگاشته، درباره پیشینه و زمینه‌های کافه نشینی و سیر تحولات آن در ایران و بایسته‌هایی که در این زمینه باید رعایت شود، گفت‌وگویی کردیم که از نظر می‌گذرد:
به نظر شما کارکردهای کافه‌نشینی، غیر از سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت چیست؟
کافه‌نشینی، در معنایی که امروز در زبان ما و در بخشی از جامعه شهری اغلب تحصیل‌کرده، دانشجو، روشنفکران و دانشگاهیان ما، جا افتاده است و لزوما ربطی به مفاهیمی چون «قهوه‌خانه» یا «پاتوق» ندارد (هر چند با آنها بی‌ارتباط هم نیست اما روابطشان پیچیده است)، عمدتا به کنشی اجتماعی اطلاق می‌شود که ریشه‌های آن به قرون هجده و نوزده اروپایی و عمدتا به دوران انقلاب فرانسه و انقلاب‌های سیاسی این پهنه بر می‌گردد، اما از اواخر قرن و به ویژه ابتدای قرن بیستم شکلی موازی با محافل «خانگی» روشنفکران، هنرمندان و نویسندگان را در حوزه عمومی به وجود آورد، شاید به یک معنا بتوان گفت کافه نشینی شکل دموکراتیزه شده آن محافل، یعنی محافلی بود که عموما در اقامتگاه افراد خیرخواه و فرهنگی و بسیار ثروتمند برگزار می‌شد که از هنرمندان و اندیشمندان فقیر حمایت می‌کردند. کما اینکه کلوب‌های انقلابی و در مقام نخست کلوب ژاکوبن‌ها که انقلاب را در دست گرفتند، در انقلاب 1789 فرانسه، نقشی اساسی داشتند و آنها را نیز می‌توان نوعی شروع برای کافه‌نشینی (شاید سیاسی) یعنی گرد هم آمدن در یک محیط بیرونی، برای تفریح و در عین حال بحث و جدل به شمار آورد. این کنش در طول قرن بیستم تا دهه 1980 به شدت رشد کرد و هر بار که جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی بالا می‌گرفتند، بیشتر باب می‌شد. و از دهه 1960 همراه با مفهوم روشنفکری و دیگر شیوه‌ها به کشورهای دیگر جهان نیز سرایت کرد. اما از یکی دو دهه پیش، به تدریج با شیوه‌های دیگری جایگزین شد که فضا و مکان را به صورت دیگری تعریف می‌کردند، ولی در آنها نیز مساله بسیار بیشتر از گذران اوقات فراعت با آسایش و بدون اندیشه، ورود سیستم اندیشه و جدل فکری در اوقات فراعت در یک حوزه عمومی بود.

نخستین کافه‌های مدرن ایرانی که در دهه 1320 ایجاد شدند، چه ویژگی‌هایی داشتند؟
این کافه‌ها بسیار محدود بودند و در شهرهایی ایجاد می‌شدند که به دلایل گوناگون تاریخی و اجتماعی، نخستین الگوهای مدرنیته را نیز عرضه می‌کردند: تبریز، تهران و رشت از این جمله‌اند. اینها شهرهایی بودند که برای نخستین بار صنعت و فناوری‌هایش از جمله در حوزه فرهنگ مثل صنعت چاپ و... وارد ایران می‌شدند. می‌بینیم که بیشترین روشنفکران و سازندگان مدرنیته ایرانی نیز از همین شهرها بیرون آمدند که البته این کنش بعدها به شهرهای دیگر نیز سرایت کرد، اما همواره شکلی بسیار اقلیتی داشت حتی تا دوران انقلاب. در آستانه انقلاب شکل کافه‌نشینی اروپایی هم در نوع «اسنوب» و اشرافی آن در گروهی از کافه‌های «بالای شهری» و یا در بعصی از محافل مثل «گالری»ها، و شکل مردمی‌تر یا دموکراتیک‌تر آن در برخی از رستوران‌ها و اغذیه‌فروشی‌ها مثل کافه‌های لاله‌زار و جایی همچون کافه نادری، وجود داشتند. این کافه‌ها در نوع اولش بیشتر به مباحث روشنفکرانه در تقلید الگوی غربی و بر سر نمونه‌های هنری و ادبی غرب که به ایران وارد می‌شدند می‌پرداختند و در نوع مردمی اش، بیشتر بر سر مسائل فلسفی و ادبی و سیاسی و «تغییر و تحولی» که همه در انتظارش بودند.
آیا می‌توان میان کافه‌هایی که در دهه‌های جدید ایجاد شده‌اند، با کافه‌های پیشین تمایز گذاشت؟ این تمایز در چیست؟
صد در صد. کافه‌های نسل جدید برای مثال کافه‌هایی که پس از دوران جنگ تحمیلی به وجود آمدند و به خصوص از سال‌های دهه 1380 به بعد، عمدتا در برگیرنده نسل جوانی هستند که امروز بیشترین جمعیت ما را تشکیل می‌دهند و دارای سرمایه فرهنگی بالایی هستند. به علاوه، این کافه‌ها در سراسر کشور پراکنده هستند، زیرا سرمایه فرهنگی به نحو بسیار دموکراتیک‌تری توزیع شده است. البته در اینجا شباهت‌های زیادی نیز با نسل نخست دیده می‌شود، برای مثال تمایل به تبادل اندیشه‌ها و بحث و گفت‌وگو درباره عمدتا محصولات فرهنگی اروپا و امریکا و پیوند این کافه‌ها در بسیاری موارد با مراکز مصرف فرهنگی مثل کتابفروشی‌ها (که در آن نسل زیاد دیده می‌شد) و امروز گاه سینما‌ها و گالری‌ها و...
با این وصف، دقیقا به دلیل تغییر ترکیب جمعیتی، شکلی و محتوایی مشارکت کنندگان در این مکان‌ها، باید دیدگاه‌هایمان را نیز نسبت به آنها تغییر دهیم. روشن است که جوانان امروز با جوانان سی یا چهل سال پیش متفاوتند، همانگونه که ما در جوانی با نسل گذشته خود متفاوت بودیم. بنابراین میزان بردباری و میزان آزادی‌ای که باید به این حوزه‌ها داده شود باید بیشتر از میانگین جامعه باشد. بهتر است که در کافه‌ها، مشکلاتی و حتی آسیب‌هایی وجود داشته باشد که به تدریج تلاش کنیم آنها را حل کنیم، تا اینکه با برخورد کردن با آنها، آن آسیب و مشکل را به سطح کل جامعه تعمیم دهیم و در زمان و مکان چنان پراکنده‌اش کنیم که نتوانیم با آن مقابله کنیم و نه حتی شناخت درستی از آن داشته باشیم. افزون بر این نگاه به کافه، به محافل و کنش‌های جوانان که بخش عمده جامعه ما را تشکیل می‌دهند اصولا نباید نگاهی آسیب‌شناختی باشد و دائما درپی آن باشیم که اشکالات و کارهای نادرست آنها را بهانه‌ای کنیم برای جلوگیری از کنش‌هایی که خاص سن و زندگی و سبک زندگی ایشان است. این امر به معنای آن نیست که بی بند و باری را بپذیریم و یا ترویج کنیم، درست برعکس، تنها با این کار است که می‌توان با بی‌بند و باری مقابله کرد. اگر در کشوری چون آمریکا یا در کشورهای اروپایی، حرکت موسوم به «ضد فرهنگ» (یا هیپیسم) در یک دوره چند ده ساله از میان رفت، به دلیل سرکوب و برخورد سخت جامعه با آن نبود، بلکه درست برعکس رویکرد دموکراتیکی بود که در برابر آن پیش گرفته شد تا خود به خود بتواند به رشدی برسد که آن حرکت آسیب‌زا را مهار کند و در اعتراض به حقی که این حرکت حمل می‌کرد، شکلی عقلانی‌تر و موثر‌تر برای رسیدن به اهدافش بدهد.
امروز نیز باید به فضا و زمان و کافه و پاتوق‌های شهری جدید با جمعیتی جدیدی که آنها را پر می‌کنند و البته به دیگر فضاهای تجمع، بیشترین میزان آزادی را، البته با حفظ حدود قانونی و نظم اجتماعی، داد تا جامعه بتواند به رشد خود برسد.

ارزیابی شما از کافه‌نشینی که امروزه در سراسر شهرهای بزرگ به ویژه تهران پراکنده شده چیست؟
به نظر من، چنین فضاهایی برای شهرهای بزرگ ضرورتی حیاتی دارند. این امر البته به معنای آن نیست که این فضا‌ها آسیب‌پذیر یا آسیب‌زا نیستند، اما تصور اینکه بتوان یک کشور بزرگ را با جمعیتی در حد 80 درصد شهری، و غالبا با سرمایه‌های فرهنگی بالا، بدون حوزه‌های عمومی گسترده و فراوان و متنوع، اداره کرد، کاملا توهمی است. هر اندازه این کافه‌ها، این پاتوق‌ها، این مراکز تجمع که می‌توانند بنا بر سبک زندگی و تمایلات آدم‌ها متفاوت باشند، بیشتر باشند، البته به شرط آنکه حدود قانونی رعایت شود، برای بازتولید سیستم اجتماعی و سالم‌سازی آن بهتر است. آسیب‌ها البته جای خود را دارند و برای آنها باید فکری خاص کرد و برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و درازمدت کرد. اما روش‌های آمرانه، برای مثال تعطیل کردن این اماکن به دلیل آنکه گاه آسیب‌زا هستند، یک کنش عمومی را به یک کنش جرم‌زا و یک محفل عمومی را به محفلی خانگی بدل خواهد کرد که میزان آسیب‌پذیری و آسیب‌زایی را در آن به شدت افزایش می‌دهد. فضای عمومی نیازی اساسی برای نظام‌های پیشرفته دموکراتیک است و این فضایی است که افراد می‌توانند در آن وارد تعامل با یکدیگر شده و قابلیت‌های با هم زیستن را در خود و دیگری بالا ببرند. با از میان رفتن این فضا‌ها که در آنها امکان چرخش و گردش افراد زیاد است، ما از «محفلی شدن» که پدیده‌ای بسیار آسیب‌زا است در سیستم اجتماعی جلوگیری می‌کنیم.
شاید لازم باشد درباره این مفهوم اندکی توضیح بدهم. «محفلی شدن» را می‌توان به نوعی «حبابی» شدن و درون پیله رفتن گروه‌های اجتماعی تعریف کرد، به صورتی که تنها درون خود وارد تعامل شده و به‌تدریج از دیگر گروه‌ها فاصله بگیرند و در دنیای مادی و ذهنی خود غرق شوند. در این حالت افراد به تدریج رابطه خود را با واقعیت از دست داده و توهمات خویش را جایگزین واقعیت می‌کنند. این امری خطرناک است زیرا سیستم اجتماعی نمی‌تواند از کنار هم قرار گرفتن حباب‌های مختلف به وجود بیاید و عمل کند. و همواره این خطر وجود دارد که حباب‌ها درون پیله‌هایی سخت قرار بگیرند و روابط بین خودشان را از میان ببرند یا تنش‌آمیز کنند. در این حالت، فضا‌هایی عمومی همچون کافه‌ها و پاتوق‌ها، می‌توانند به مثابه نقاط ارتباطی قدرتمندی عمل کنند که محافل پیله‌گونه را با یکدیگر و در محیطی آرام و بی‌تنش به یکدیگر متصل کنند. حتی اگر کافه‌ها، همچون برخی از کافه – فلسفه‌هایی که امروز در غرب می‌بینیم، گاه به برخوردها و تنش‌های کلامی بین شرکت‌کنندگان نیز بیانجامد، باز هم مکان و زمانی ایجاد کند برای ارتباط و برای تخلیه انرژی‌های منفی و ایجاد اماکن بیشتر برای تعامل اجتماعی در جامعه.
همین را می‌توان درباره گروهی دیگر از محیط‌های عمومی نیز گفت که در جامعه ما اغلب محیط‌های فرهنگی هستند، مثلا جلسات دانشگاهی سخنرانی، جلسات نشست و نقد کتاب در انجمن‌های تخصصی، نمایشگاه‌ها، کتابفروشی‌ها و مراکز فروش محصولات فرهنگی، مساجد و هیات‌های دینی و... همه اینها نیازهای یک شهر بزرگ هستند که باید بتواند میلیون‌ها نفر را برای زیستن با یکدیگر آماده کند و تنش را بین آنها به حداقل برساند.
بنابراین بهتر است به کافه‌نشینی مفهومی عام‌تر بدهیم یا برای آن مترادف‌های دیگری نیز بیابیم تا آن را از موقعیت یک آسیب خارج کرده و به یک نقطه فضایی زمانی تبدیلش کنیم که به صورت‌های بسیار متنوع و متکثر دیگری نیز در شهرهای بزرگ دیده شده و باید بشود.
 این گفتگو با روزنامه دنیای افتصاد انجام شده و در آبان ماه 1391 منتشر شده است.

آسیب شناسی اجتماعی کافه نشینی در یامچی

آسیب شناسی اجتماعی کافه نشینی در یامچی

کافه ها به عنوان یکی از مراکز تجمع مردانه از دیرباز در جامعه شهری و روستایی ایران و جهان مطرح بوده اند.

به نظر شما کافه ها در شرایط کنونی چه کارکردی در جامعه یامچی دارند؟

برای کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از کافه نشینی و هدایت صحیح آنها مسئولین شهر و بخش چه وظایفی بر عهده دارند؟

منتظر نظرات شما در این مورد هستیم.

عمده آسیبهای اجتماعی شهرستان پارس آباد

در جلسه شناخت آسیبهای اجتماعی رئیس اداره بهزیستی آقای آزاد در خصوص نقاط آسیب خیز شهر و انواع آسیبهایی  که در این شهرستان رخ می دهد سخنانی را ایراد نمودند و از شایعترین آسیب اجتماعی شهرستان پارس اباد  به اعتیاد و طلاق اشاره نمودند که به ترتیب اولین و دومین اورژانس اجتماعی در آسیبها می باشند در این ارتباط همکاری کانونهای آموزشی و ارکانهای اداری را الزامی دانستند و در کنار این بحث بیکاری، روابط ناسالم اجتماعی و خودکشی عوامل دیگری هستند که بنحوی بایستی نسبت به حل آن اقدام نمود. در ادامه بیان داشتند با توجه به روند رشد ارجاع به مرکز نگهداری اردبیل و ضرورت راه اندازی مرکز نگهداری در شهرستان پیگیریهای لازم در این زمینه صورت خواهد گرفت.