همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

آبی های لندن - قرمز های آنفیلد

نزدیک به یک قرن دو باشگاه ریشه دار و کلاسیک لیورپول و چلسى با توجه به موقعیت جغرافیایى (287 کیلومتر فاصله هوایى بین دو شهر لیورپول و لندن) و بیلان موفقیت هاى بسیار متفاوت نسبت به یکدیگر، رقابتى عادى با یکدیگر داشته اند، اما از تابستان 2004 که ژوزه مورینیو عهده دار هدایت چلسى شده، دیدارهاى این دو تیم با یکدیگر به چیزى بسیار فراتر از رویارویى دو تیم حرفه اى فوتبال تبدیل شده است.

سه شنبه هفته گذشته بازى رفت دو تیم از رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس با نتیجه تساوى 1:1 در استادیوم آنفیلد به پایان رسید و این دیدار در حقیقت سى و هفتمین رویارویى دو تیم در ده سال اخیر بوده است. در واقع نتایج دراماتیک دیدارها بین دو تیم چلسى و لیورپول در سال هاى اخیر  این رویارویى معمولى در فوتبال انگلیس  را به دربى جنجال برانگیز و حساسى تبدیل نموده که در بیشتر مواقع تنها نتیجه دیدار مهم نیست و اهمیت آن به مسئله اى بسیار فراتر از نتیجه دیدار و بازى فوتبال تبدیل شده است.

در حال حاضر این دو باشگاه بر سر قهرمانى در رقابت هاى لیگ جزیره با هم رقابتى ندارند و لیورپول با هفده امتیاز کمتر نسبت به چلسى صدرنشین در رده هشتم جدول رده بندى قرار گرفته است و رقابت آنها در این هفته بر سر رسیدن به فینال رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس مى باشد. با این وجود از رقابت و حساسیت این دیدار هرگز کاسته نشده است.  هواداران چلسى در بازى رفت با هم خوانى و سر دادن شعارى به نوعى استیون جرارد، اسطوره لیورپول را به تسمخر گرفتند که با لغزش خود در آپریل سال 2014 سبب شد چلسى بتواند در آنفیلد، لیورپول را با نتیجه 2:0 شکست دهد و رویاى بیست و چهار ساله قهرمانى قرمزها در لیگ جزیره نابود سازد.

لیورپول-چلسى، رقابتى فراتر از فوتبال

 

ژوزه مورینیو اما پیش از دیدار برگشت از هواداران چلسى خواسته است که هرگز چنین شعارى را بار دیگر در استادیوم نخوانند:"من هرگز چنین شعارى را دوست ندارم، جرارد به عنوان یک اسطوره و بازیکنى تاریخى شایسته احترام است." استیون جرارد ملى پوش سابق تیم ملى انگلیس در سال هاى گذشته همواره مورد توجه و علاقه شدید باشگاه چلسى قرار داشته و مورینیو در دوران اول حضور خود در لندن همواره مایل به جذب وى بوده است، مورینیو در این رابطه اذعان نموده:"من همواره در رویاى داشتن مثلثى جادویى در میانه زمین متشکل از فرانک لمپارد، کلود ماکله له و استیون جرارد بوده ام."

درخواست چلسى براى جذب استیون جرارد در سال هاى گذشته تنها موضوع جنجالى در رابطه بین این دو تیم نبوده است، بلکه شدیدترین جنجال زمانى حادث شد که دو تیم در مرحله نیمه نهایى از لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 به مصاف یکدیگر رفتند و مشخص نشد که ضربه ارسالى مهاجمین چلسى از خط دروازه لیورپول عبور کرده یا خیر. بعد از پیروزى لیورپول در دو بازى رفت و برگشت، رافائل بنیتز سرمربى وقت لیورپول نیز به صورت غیر مستقیم به باشگاه چلسى بعد از حذف این تیم کنایه وارد نمود و از آبى هاى لندنى به عنوان "باشگاه بدون تاریخ الیگارش هاى روسى" نام برد. البته هنگامى که این سرمربى اسپانیایى در سال 2012 به سمت سرمربى چلسى برگزیده شد، دیگر چنین تفسیرى از شرایط باشگاه چلسى نداشت.

بعد از حذف چلسى، لیورپول در آن سال به فینال استانبول راه یافت و در دیدارى عجیب و فراموش نشدنى موفق به شکست میلان و فتح لیگ قهرمانان اروپا شد، در حالى که ژوزه مورینیو هرگز نتوانست حذف از لیگ قهرمانان توسط لیورپول را بپذیرد. رافائل بنیتز در آن زمان در خصوص رابطه خصمانه اش با ژوزه مورینیو گفت:"ما با هم دوست بودیم البته تا زمانى که لیورپول بردهاى خود مقابل چلسى را شروع نمود."

در سال 2011 رومان آبراموویچ مالک چلسى، فرناندو تورس مهاجم برجسته اسپانیایى باشگاه لیورپول را به مبلغ 70 میلیون یورو جذب نمودو به نوعى کنار رفتن لیورپول از جمع بزرگان فوتبال اروپا را پایه گذارى نمود. از نظر برندان راجرز سرمربى حال حاضر لیورپول که زمانى در کادر مربى گرى باشگاه چلسى زیر نظر ژوزه مورینیو فعالیت نموده است، رابطه بین دو باشگاه اما کاملا معمولى و آرام است، با وجود اینکه قرمزها و آبى ها هرگز رابطه اى دوستانه و بى حاشیه با یکدیگر حداقل در سال هاى اخیر نداشته اند.

رویارویى این دو تیم بسیار فراتر از رقابتى ورزشى است و براى هوادارن لیورپول که به موفقیت هاى فراوان باشگاه خود در سال هاى گذشته همچنان مى بالند و تراژدى فاجعه استادیوم هیلزبرو در سال 1989 به هویت اصلى آنها تبدیل شده، چلسى تنها باشگاهى ثروتمند و تازه به دوران رسیده است. لندنى ها اما حتى پیش از خرید چلسى توسط آبراموویچ، هواداران لیورپول را به تمسخر مى گرفتند و این روزها در در جواب شعار “You’ll never walk alone” هواداران لیورپول که در مدح و تمجید از کاپیتان استیون جرارد در استادیوم خوانده مى شود، شعار “You’ll never get a job” را سر مى دهند که به نوعى طعنه اى به هوادارن لیورپولى براى ناکامى تیم آنها در سال هاى اخیر است.

ژوزه مورینیو و برندان راجرز هر دو در بیست و ششم ژانویه متولد شده اند، اما بى تردید جشن تولدى بزرگ در انتظار این دو سرمربى یک روز بعد از آن و زمانى که دو تیم لیورپول و چلسى در بازى برگشت از رقابت هاى جام اتحادیه باشگاه هاى انگیس به مصاف هم مى روند، نخواهد بود.

به قلم فولکمار هونیگ اشتاین از وب سایت اشپرت آینس

منبع طرفداری

امیدوارم بازی امروز رو با گلای زیاد ببریم چون لیورپولی ها خیلی دارن شاخ میشن ..با اون خریداشون و بازیاشون..اخه چی دارن که خودشونو با ما مقایسه می کنن؟

رد کارپت [رضا عطاران - 2014] ***

رد کارپت رضا عطاران 

ایرانی بازی!

«رد کارپت» بی رضا عطاران پوچ است و ملال آور. این همان فیلمی است که تمامیتش را به کل از عطاران می گیرد و البته عجیب هم نیست چراکه «رد کارپت» یک مستند داستانی است که عطاران از سفر به فستیوال کن آنرا جمع و جور کرده.

فیلم پر است از ایده های ناب و لحظه هایی که از آنها بوی ساختارشکنی می آید.

رضا: اهل کجایی؟

زن صاحب مهمانخانه: فیلیپین

رضا: آااااااه... فیلیپین، تایلند، پاتایا .. هااا !!!!!

و یا وقتی در مکالمه با آن زن در ترن هنگام اشاره به ریش خود می گوید:

this is for work

می توان گفت عطاران در بِلاد کن، به معنای واقعی کلمه ایرانی بازی در می آورد. از لحظه ای که می رسد تا آن دم که انتظار بازگشت را می کشد. یک ایرانی غریب، جوگیر، ساده لوح و الیته با مرام (به یاد آورید آن لحظه که او مرد دیگری را به بالای پلکان خود راه می دهد. چیزی که از هیچ خارجی بر نمی آید.) و نیز با دوز بالایی از اعتماد به نفس.!!

ملاقات استیون اسپیلبرگ و دادن طرح فیلمنامه به وودی آلن، نقطه اوج ساده لوحی اوست. موضوعی که خوب نخ را دست آن ایرانی فرصت طلب برای تلکه کردن رضا می دهد. اینکه بی ریا سفره دلش را پیش همه باز می کند و در نهایت اعتماد به نفس به هر کس که می رسد خود را یک بازیگر ایرانی که برای ملاقات اسپیلبرگ آمده معرفی می کند.

رضا یک ایرانی است. او شنیده در خارج می شود کارهایی کرد!!! پس وقتی دختر همسایه مهمانخانه را کنار خیابان منتظر می بیند به قصد مخ زنی به او سیگار تعارف می کند و می کوشد سر صحبت را باز کند تا شاید چیزی به او بماسد. این سادگی از همان جنس است که در هنگام صدا زدن جاستین و یا آیشواریا به روی فرش قرمز اهرم محرک اوست. و البته همان که او را با چندرغاز پول و یک دست کت و شلوار عاریه ای، از تهران به فرانسه کشانده به این خیال که کن رد کارپتش را پیش پای او پهن خواهد کرد و نیز اینکه استیون اسپیلبرگ کاشف استعداد و نبوغ او در سینما خواهد بود.

این سادگی و بلاهت است که اعتماد به نفس کاذب می آورد و این اعتماد به نفس کاذب مولد یک "ایرانی بازیِ" تمام قد مضحک می شود ....

آرش سیاوش 

فیلمولوژی- دی 93