به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند،
اى خواستنى ترینِ شب ها! طعم تو،
به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است
شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه،
نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛
شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود
شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب،
هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست
شبم می تابه یلدایی
دوباره حسه زیبایی
می خونم ماه شبها رو
می گیرم عشق لیلارو
بازم مجنون می شم با تو
ستاره دیده چشماتو
شب یلدای من هر روز
میگه از عشق تو با سوز
شب یلدا کنار یار بودی
به او دلبسته و بیمار بودی
شپش هایش گرفتی از سر شب
توی نادان مگر بیکار بودی ؟