این روزها، روزهایی ماندگار و فراموش ناشدنی در تاریخ ملت بزرگ ماست، روزهای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ انقلابی که رساترین فریاد تاریخ، یعنی امام امت، آن را رهبری کرد و به فرجام رساند و برای حفظ آن، با تمام وجود تلاش کرد. انقلابی که مبتنی بر بینش عمیق توحیدی و الهام گرفته از انقلاب سرخ عاشورای حسینی بود، که در آن عده ای قلیل، با اعتقادی وسیع و راسخ، نیروهای کفر و باطل را شکست دادند و چشم قدرتمندان را خیره ساختند. با پای گذاردن در دایره معنویت و ایثار و شهادت بود که فرزانگان خاک، از این سرزمین پاک، به سوی افلاک، پر گشودند و تا نهایت تاریخ جاودانه شدند.یاد تمامی شهیدان انقلاب اسلامی همیشه سبز باد.
"نشریه پلاک دزفول" در آخرین شماره خود ، طی مطلبی نوشت :
27 دی ماه در تاریخ پرافتخار دزفول روزی ماندگار است، روزی که مردم انقلابی دزفول نمادهای رژیم پهلوی را پایین آوردند و ندای همراهی با انقلاب و امام را سردادند، در این دژخیمان شاه با تانک و گارد نظامی به شهر یورش آورند و مردم را به خاک خون کشیدند ، روزنامه های سراسری سال57 ،27دیماه دزفول را و مقابله مردم را با نظامیان شاه تیتر یک خود کردند و از آن بعنوان "چهارشنبه سیاه" یاد کردند.
دزفول از شهرهای پیشتاز در انقلاب بود. همچنین این روز ،سالروز شهادت شهید مبارز"عزیزصفری" از بنیانگذاران گروه انقلابی منصورون بود. وی در عملیاتی معاون اداره ساواک یزد را ترور می کند و پس از سالها مبارزه در 27 دی ماه بر اثر شنکجه به شهادت می رسد.
متاسفانه دستگاه های فرهنگی شهر در این خصوص و زنده نگه داشتن این روز و معرفی شهدای مبارز دزفول کم کار کرده اند و مظلومیت این شهیدان انقلاب همین بس که در اینهمه تابلو ویژه شهدا ، یک تابلو حتی کوچک، از تصویر این شهیدان در شهر وجود ندارد!
از نظر حاجی انقلاب فقط انقلابی عمومی نبود بلکه انقلابی بود که سبب شد در ذهن خیلی از جوانان ایران نیز انقلابی عظیم صورت بگیرد و جوانان این کشور با تمام وجود به راز و رموز انواع مد لباس و تمام مقاصد سیاسی و اجتماعی نهفته در پشت اونها پی ببرن و بازنگری اساسی در مدل لباس پوشیدن خود انجام دهند.
حاج مصطفی عاشق لباس های سنتی و طرح های سنتی اصیل ایرانی بود. می گفت زیبایی خاصی دارند که همه نقوش و طرح هاشون یه جورایی از مفاهیم و آثار دینی خودمون گرفته شده و برای همون ترکیب رنگ و ظاهرشون به آدم آرامش روحی و معنوی میده.
یکی از راه های تشویقش یرای استفاده این لباس ها این بود که فرقی نمی کرد قیمتشون چقدر باشه، وقتی مثلا یه مانتو با طرح سنتی می دید سریع برای خانواده می خرید.
می گفت قشنگه، خیلی قشنگه، باید خرید.
همیشه ناراحت بود که چرا ما رو دارن از این فرهنگ و طرح های زیبای سنتی که حجابشون هم کامله دور می کنن و به جای اون لباس های تنگ و مدل های تند و تیز غربی رو به خورد جوونای این مملکت می دن.
کلا رابطه خوبی با پارچه لی نداشت. حاجی می گفت آمریکایی ها دنبال یه پارچه محکم و مقاوم برای کارگرهای معدن و کارخانجاتشون بودن که پارچه لی رو طراحی کردن.
این لباس در حقیقت لباس کارگرهای آمریکایی و غربیه. بعدش دنبال سود بودن تلاش کردن با استفاده از هنرپیشه ها و تبلیغات اون رو به یک مد تبدیل کنن و به خورد مردم بدن تا سود کلانی بدست بیارن.
حالا ما با خریدن و پوشیدن لباس های لی، به پولدار شدن اونا کمک می کنیم و تبلیغ فرهنگشون رو می کنیم. اینطوری روزبروز از فرهنگ اصیل خودمون هم دور میشیم.
آگاهی کامل از مدها و گروه های منحرف فرهنگی سبب می شد که حاج مصطفی با مدهایی که اونا دارن رواج میدن هم آشنایی کامل داشته باشه.
دختر حاجی تعریف می کرد که توی مدرسه یه مدتی بود بچه ها شلوار های کتون قرمز می پوشیدن. این شلوارها توی سطح شهر مد شده بودن و رنگ قرمزشون هم قشنگی خاصی برای دخترا داشت. اما قضیه این بود که یک گروه منحرف، تلاش کرده بود تا این شلوار توی سطح شهر پخش بشه و یه جوری نشونه ای باشه برای اهداف خاصی که این گروه داشت. یعنی من عضو این گروهم و برای روابط ..... مشکلی ندارم و ....
دختر حاجی می گفت از اونجایی که همکلاسی هام تعدادی این شلوار رو می پوشیدن و رنگ قرمزش رو هم دوست داشتم، من که در عالم دوران راهنمایی خودم بودم و از چیزی خبر نداشتم، به مادر گفتم که یدونه از این شلوارها برام بخرن. قیمتشون هم نسبت به شلوارهای دیگه خیلی گرون تر بود. مادر با حاجی در میون گذاشته بودن و بابای مهربونم من رو صدا زدن و کپی هایی از مارک ها، نشونه های این گروه رو نشون دادن و کمی هم گفتن که اینا آدمای شیطان صفتین و .....
نتیجه این شد که گفتن اگر خیلی دوست داری من به مامان پول می دم تا این شلوار رو برات بخره ولی توی خونه بپوش. من که از استدلال پدر خوشحال بودم ، علاقه مند شدم تا توی خونه بپوشم و اینجوری اون احساس نداشتن شلوار قرمز کتون رو کنترل کنم. فرداییش رفتیم به پاساژ امیر رشت تا اون شلوار رو بخریم. وقتی با قیمتش روبرو شدم، دلم نیومد این همه پول رو بدم تا اونو توی خونه بپوشم.
با اصرار خودم مادر رو منصرق کردم و شاد و خندون و پرافتخار از داشتن چنین پدر و مادری راهی خونه شدم.
دیگه تو مدرسه اون شلوارا برام جذاب نبودن، و یاد گرفتم که به مد در لباس طوری دیگه نگاه کنم.
حاج مصطفی حاضر بود پول هم بده، ولی هم میل داشتن اون لباس رو در وجود دخترش برآورده کنه و هم چراغ هدایتی بشه برای همیشه توی زندگی دخترش تا با دقت و مراقبت و چشم بصیر سراغ خواسته هاش بره.
حساسیت حاجی روی مد و مدل لباس همیشه مستدل و جالب بود.
حامد زمانی در جلسه رونمایی از نماهنگ «لبیک» که عصر روز سهشنبه در سازمان سراج برگزار شد، گفت: همیشه گفتهام که در زمینه تولید آثاری همچون «لبیک» احساس خلاء میشود و این بچههای خود ما هستند که باید شروع کنند و دست به دست هم دهند تا بتوانند چنین آثاری را تولید کنند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه هیچ حمایتی از او در تولید آثار انقلابی صورت نگرفته است، گفت: من میتوانم قسم بخورم که وزارت ارشاد حتی در حد یک چای خوردن، هیچ تماس تلفنی با من نداشته است و حتی یک بار هم از من نپرسیده که چه کمکی میتوانند به ما داشته باشند. بیشتر مسئولانی که ادعای حمایت دارند، در زمان تولید چنین کارهایی دست به هیچ اقدامی نمیزنند. این مساله را میتوانید در جشنوارههایی مثل «عمار» و یا نمایشگاه رسانههای دیجیتال ببینید که وقتی چنین گردهماییهایی برگزار میشود، کسانی که ادعای مسئولیت دارند، هیچگاه به مسئولیت خود عمل نمیکنند و همیشه مسئولیتها به دوش بسیجیها و هنرمندان انقلابی میافتد که همیشه بهترین کارها را کردهاند.
این خواننده آثار انقلابی درباره موزیک ویدئوی «لبیک» توضیح داد: این از جمله کارهایی است که در حوزه دفاع از ارزشها ساخته شده و ما احساس کردیم که باید در این زمینه حرکتی صورت بگیرد و آن هم در حوزه موسیقی که جای آن خالی بود.
زمانی با اشاره به فضای نماهنگ «لبیک»، درباره تصاویر و داستان آن توضیح داد: در این کلیپ خود من بازی میکنم و قسمتی در آن وجود دارد که یک نفر در عین حال که مورد شکنجه قرار میگیرد، اما رجزخوانی کرده و به نوعی ما میخواستیم استقامت را در این نماهنگ نشان دهیم که برگرفته از شعار «هیهات من الذله» است.
وی اضافه کرد: در این نماهنگ سعی کردیم طراحی به گونهای باشد که به نوعی دست غربیها را در مساله جریان تکفیریها نشان دهیم و حتی این توجه را داشتیم که در آن حساب تکفیریها را از اهل سنت جدا کنیم. به طور مثال پایان نماهنگ با نماز شیعه و سنی و وحدت بین این دو ختم میشود اما متاسفانه این قسمتها از شبکه افق نمایش داده نشد و همین باعث شد که تصورات مشترکی برای پخش نشدن کامل این صحنه به وجود بیاید.
این خواننده آثار انقلابی ادامه داد: فکر میکنم شما هم با من هم عقیده هستید که در این اثر وحدت به خوبی نمایش داده شد. همچنین شما در این کار میتوانید امید را احساس کنید و اینکه همیشه بچههای ما در صحنه هستند.
وی با اشاره به صحنههای اکشن و همچنین تصاویری که روز عاشورا را در ذهن تداعی میکند، گفت: هنگامی که شکنجهگران سر گروگان را داخل آب میکنند، او صحنههایی از عاشورا را به یاد میآورد و این با قسمتی از شعر که میگوید «یزید زمانت را بشناس» هماهنگ میشود.
زمانی همچنین با اشاره به انتقاداتی که به این موزیک ویدئو صورت پذیرفته و بازخوردهایی که تاکنون داشته است، گفت: هم استقبال خوبی از این کار شد و هم عدهای نقدهایی به آن داشتند. به طور مثال انتقاد شده بود که چرا این اثر آنقدر اکشن است و من فکر میکنم شما هم موافق باشید که به دلیل اینکه بعضی از نسل جوان ما کارهای اکشن و با کیفیت آن طرفی را گوش میکنند، شاید نیازی احساس نشود که آثاری در این حوزه ساخته شود اما این سیاستگذاری یک ضرورت است که ما ابتدا با فرم و ساختار بتوانیم قشر جوان را جذب کنیم و بعد محتوای مورد نظر را به تصویر بکشیم.
این خواننده آثار انقلابی همچنین با اشاره به انتقاد دیگری، بیان کرد: از جمله انتقادات دیگری که بیان شده این که مفاهیم ارزشی این موزیک ویدئو کم است. البته اینها از نقدهای درون گفتمانی هستند و من بسیاری از آنها را قبول دارم اما با این حال بعد از نما آهنگ «میکشیم»، بسیاری از قشر خاکستری با ما همراه شدند و من فکر میکنم این اثر هم به دلیل اینکه از «میکشیم» بسیار حرفهایتر است، مخاطب را با خود همراه خواهد کرد.
خواننده قطعه «مرگ بر آمریکا» در ادامه با اشاره به مشکلاتی که در ساخت آثار هنر انقلاب وجود دارد، گفت: هر کجا دیدید کسی کار انقلابی انجام میدهد، بدانید که با محدودیت کار میکند و این را بدانید که نفس کاری که انجام میشود اگر به نحو احسن صورت پذیرد، نیازی به رسانه، سایت و … نخواهد بود و خود اثر مثل یک رسانه عمل خواهد کرد.
وی در ادامه این جلسه در پاسخ به انتقاداتی که از سوی بعضی از مخاطبان صورت میگرفت، گفت: موسیقی قطعه «لبیک» پیش از این نماهنگ و برای یک مراسم خاص ساخته شد و بعد از آن ما تصمیم گرفتیم که نماهنگی را برای آن تولید کنیم. تولید این اثر یک ماه طول کشید اما با مشکلاتی که برای تولید چنین آثاری وجود دارد، ما مجبور شدیم تصویربرداری کار خود را در یک هفته به اتمام برسانیم و حالا من امیدوارم که نقاط ضعف ما در کارهای بعدی برطرف شود.
همچنین محسن پیرهادی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در سخنان کوتاهی بیان کرد: ما افراد فعال در حوزه فرهنگ و هنر بسیار داریم. کسانی که حتی در این حوزه هزینه میکنند و فکر میکنند که کار فرهنگی انجام میدهند، اما کارشان ثمری ندارد. در اوایل انقلاب ما در بسیاری از حوزهها تولید داشتیم و به حوزه فرهنگ و هنر چیزی اضافه میشد اما هماکنون مجموعههای فرهنگی بیشتر خوشهچینی میکنند و از خود تولیدی ندارند.
وی در پایان گفت: حامد زمانی یک تولیدکننده است که توانسته محصولی را به جبهه انقلاب اضافه کند. به طور مثال قطعه «مرگ بر آمریکا» وی در تاریخ خواهد ماند.
قطعه «لبیک» به خوانندگی و آهنگسازی حامد زمانی و با شعری از علی فردوسی ساخته شده است و بعد از ساخت قطعه، نماهنگی توسط مجموعه نصر تیوی و موسسه فرهنگی هنری دلصدا تولید شد.
در این مراسم از طرف سازمان هنری رسانهای اوج و سازمان سراج از تولیدکنندگان نما آهنگ «لبیک» تجلیل شد.