مردم ورامین و پیشوا مردمی متدین، انقلابی و آگاه هستند و در طول نهضت مقدس اسلامی در حمایت از مرجعیت امام و انقلاب اسلامی از پیشگامان به شمار میروند. در جریان حادثه خونین 15 خرداد و دستگیری حضرت امام خمینی به دست مزدوران پهلوی، مردم این شهر در اعتراض به این اقدام، با پای پیاده عازم تهران بودند که در جلوی پل باقرآباد به گلوله بسته شدند و صدها تن از آنان به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. یکی از شاهدان عینی از این واقعه خونین تاریخی چنین نقل میکند:
«ساعت حدود 11 صبح روز پانزدهم خرداد 42 برابر با دوازدهم محرم الحرام بود که جمعیت کثیری از مردم منطقه پیشوا در صحن مطهر حضرت امامزاده جعفر(ع) گرد آمده بودند تا شاهد مراسم خاص روز بنیاسد ـ که فقط در این شهر انجام میشود ـ باشند. در این هنگام ناگاه خبر رسید که حضرت آیت الله العظمی خمینی را دستگیر کردند. تا خبر منتشر شد، همه مردم آمادۀ دفاع از مقام مرجعیت شدند و یکجا از صحن مقدس به قصد تهران حرکت کردند. در این هنگام، پیشنهاد شد که مردم متفرق شوند و با آمادگی بیشتر در ساعت سه بعد از ظهر در صحن مطهر جمع شده و با یک برنامهریزی صحیح حرکت نمایند. اما ساعت دو بعد از ظهر به علت ازدحام بیش از حد جمعیت، بیاختیار حرکت آغاز شد و اولین محل در طول مسیر راه، شهرستان ورامین بود که جمعیت میباید از آنجا عبور میکردند.
تا نزدیکی ورامین از همۀ روستاها به جمعیت ملحق میشدند و مردم غیور ورامین که خبر دستگیری امام به آنان رسیده بود نیز خود دو کیلومتر به استقبال مردم پیشوا آمدند و به جمع آنها پیوستند و جمعیت عظیمی را تشکیل دادند و به طرف تهران حرکت نمودند و در طول مسیر، شعارهای «خمینی، خمینی، خدا نگهدار تو/ بمیرد، بمیرد، دشمن خونخوار تو»، «مرگ بر این دولت قانون شکن»، «ای شیعیان دستگیر کردند مرجع ما را / خدا براندازد این قوم اعدا را» سر میدادند. و برخی نیز شعار «مرگ بر شاه» را بیان میکردند و نیز در طول مسیر، ذکر «یا حسین» و «صلوات» هیچ گاه قطع نمیشد.
حدود مغرب بود که در نزدیکی پل باقرآباد، با مأمورین رژیم منفور پهلوی رو به رو شدیم. آنان پس از یکی ـ دو اخطار بر روی ما آتش گشودند و در نتیجه جمعی از برادران عزیز ما را در خاک و خون غلطاندند. ما نیز با مقاومت شدید آنها، به عقب رانده شدیم و خسته و نالان و با دلی پر از کینه و بغضِ آن کافران به شهر پیشوا برگشتیم؛ اما در برگشت، چهره شهر عوض شده بود و شهر یک پارچه در عزا، ماتم، ناله، گریه و شیون بود.
آن شب نظامیان حکومت طاغوت، شهر را در محاصرۀ خود داشتند؛ اما صبح که فرا رسید، موج دستگیری دست اندرکاران این حرکت عظیم آغاز شد و طی آن، به وسیله دژخیمان تعداد زیادی از برادران رشید پیشوا و ورامین و روستاهای اطراف روانۀ زندان گشتند و در آنجا شرایط سختی را تحمل نمودند. سرانجام دستگیرشدگان پس از تحمل دو سال حبس و گرفتاری شدید، از بند آزاد گشتند. لکن مقاومت آنها باعث گردید تا بارقههای انقلاب در درون آنها و نسل جوان شعلهور گردد و سرانجام این نهالهای نوشکفته در 22بهمن سال 1357 به درخت تنومند و پرثمر انقلاب تبدیل گردید و مرجع شیعیان جهان از تبعید، به کشور اسلامی ایران بازگشتند و زمام امور را به دست گرفتند»./منبع:نشریۀ 15 خرداد، ش11، سال 1372، ص72؛ آشنایی با سلاله پاکان، ص35. برای آگاهی تفصیلی قیام مردم ورامین و پیشوا، به کتاب «انقلاب اسلامی در ورامین» مرکز اسناد انقلاب اسلامی، رجوع شود.
به گزارش امید،، محمدرضا عارف در نشست چالشهای رفع خشونت از نظام بینالملل که به همت بنیاد امید ایرانیان برگزار شده بود، با اشاره به همزمانی میلاد پیامبر (ص) و حضرت مسیح (ع)، اظهار کرد: خوشحالم این نشست در زمانی که متعلق به این دو پیامبر بزرگ است، برگزار شده است. میلاد پربرکت هر دوی این پیامبران را به ویژه آن که در آستانه هفته وحدت نیز هستیم، تبریک میگویم.
وی ادامه داد: انتخاب عنوان مقابله با خشونت یا جهان عاری از خشونت ریشه در انقلاب دارد. ما اعتقاد داریم انقلاب ما فرهنگی ترین انقلاب دنیا بود. شما رفتار و کردار امام راحل (ره) را از روزهای اول خرداد سال 43 تا بعد از پیروزی انقلاب را بررسی کنید متوجه میشوید که انقلاب ما هیچگاه متوسل به خشونت نشده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر ضرورت پرداخت به وجهه عاری از خشونت انقلاب اسلامی، یادآور شد: این افتخار ما است که انقلاب ما بدون خشونت است. متأسفانه بعد از انقلاب به این بعد پرداخته نشده است. با پیشنهاد رئیس جمهور در سازمان ملل و نامگذاری روز ملی مبارزه با خشونت و افراطگرایی در 27 آذرماه این باب برای بررسی چنین وجهی از انقلاب باز شده است.
عارف در ادامه افزود: ما احساس میکنیم خشونت را که به اسم دین رواج میدهند باید از بین برود. امیدواریم که بتوانیم شروع کننده بررسی این پیشنهاد باشیم. در آینده نشستهای جدیتری خواهیم داشت و میخواهیم بحثها بعد از نشستهایمان به دانشگاه انتقال پیدا کند و همچنان پیشرو در جهان باشیم.
وی در انتها با اشاره به آسیبهای تکنولوژی حاکم بر جوامع انسانی، تصریح کرد: سالها قبل بیل گیتس پیشبینی میکرد که میخواهد جعبه کوچکی را اختراع کند که امکانات مورد نیاز انسان با آن برآورده شود. تکنولوژی بسیار زودتر از آنچه مخترعانش پیشبینی میکردند در بین مردم رواج یافت. امروزه تکنولوژی از همه جلو زده است. باید بدانیم که امروز با خطراتی از سمت تکنولوژی روبرو هستیم. باید بررسی کرد که چرا تکنولوژی هر زمان که وارد کشور ما شده با مقابله و مواجهه بزرگان روبرو شد. این داستان بر سر فکس، تلویزیون و رادیو نیز اتفاق افتاد.
نور افکن داخل خودرو و صفحات فلزی منعکس کننده نور در سقف بر روی چهره آقای خامنه ایست که گمان می کنید او نورانی است
روایت نو،به نقل از وبلاگ خاطرات و نظرات یک جوان نسل سوم انقلاب نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضیها خیال میکنند که اگر بخواهند راجع به دورهی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفتهام، الآن عرض میکنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الآن حرام شرعی است.
داعیهی ما این است که میخواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؛ کدام دنیا؟ در درجهی اول، دنیای اسلام است. آنوقت دنیای اسلام که یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد و حدود چهارپنجمشان کسانی هستند که به چیزهایی به شکل مقدسات اعتقاد دارند، شما بیایید به این مقدسات اهانت بکنید؟! آیا این انقلاب صادر میشود؟!
خوب است بدانید و لا بد بعضی میدانند که در الجزائر وقتیکه بوادر و نشانههای این نهضت فعلی ظاهر شد، یکی از کارهایی که کردند، این بود که یک رساله در باب عقاید شیعه نسبت به خلفا منتشر کردند، تا خوب رابطهی آنها را با انقلاب قطع کنند!
بد نیست من خاطرهای را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفتهام. امام یکوقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعنآمیزی اسم میآورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند.
به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال المؤمنین میدانند البته بحق یا بهناحق آن، مربوط به جلسهی بحث است یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم!
من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جملهی طعنآمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیر المؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخگویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست و سهسالهی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیر المؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا بههیچوجه نباید باشد.
منبع:http://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=2603&nt=2&year=1370&tid=1647