سیّد شهید، مرتضی آوینی عاشقانه میدید و آنگونه مینوشت که میدید، فاصلهای نبود بین دیده و دل. او انوار حکمتی را که از برکت تلاش خالصانه بر دلش تابیده بود، بر قلمش جاری ساخت، تا زنگار دیگر دلها را هم با آن آن بشوید. «فتح خون - روایت محرم»، اثری که به نوعی ناتمام است و به نوعی کامل.
وبگاه "بی پایان" نوشت:
باطن پاک، محل تابش انوار الهی است که چون بر قلب تابید، بر زبان جاری می شود و چون بر زبان جاری شد، سخنش از جنس دیگر است؛ در قالب دیگر است و از جهان دیگر.
"الرحیل ! الرحیل !
اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را !
آیت الله سید عبدالله فاطمی نیا : هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم میآیند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم. شیعیان امیرالمؤمنین نزد خدا عزیز هستند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مسئله والدین، مسئله غیبت و حسن خلق و.... را رعایت کنند، این انوار هرروز به در خانهشان میآید. منتها ما چه میکنیم؟ این انوار را حفظ نمیکنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی(نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: "ایشان هرچه به دست میآورد نگه میداشت." ولی ما انوار را ضایع میکنیم. شب بلند میشود نماز شب میخواند، صبح مینشیند غیبت میکند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین میرود.