همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

اس ام اس های شب امتحان باحال دی 93

اس ام اس شب امتحان

توهمی که هیچوقت عملی نشد :

امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو

و دیگر هیچ !

.

.

بابام این ترم میگه یکمم درس بخونی بد نیستا !

گفتم تو درس می‌بینی و من پیچشِ درس … :D

بابام ١٠دقیقه سر تکون داد و اتاقو ترک کرد !

.

.

امتحان بدون تقلب مثل کریسمس بدون درخت است !

.

.

قابل توجه دانشجویان :

امتحان وسیله هستش ، نمره دست استاده !

.

.

یه بار تو کلاس زبان نمره ترممو کامل گرفتم !

باس همونجا تو اوج خداحافظى میکردم

.

.

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب


منبع : http://khandefun.ir

ادامه داستانک دختر دبیرستانی

سلام سلام ا تا فردا ظهر بی قرار بودم .زنگ زده شد از بهشتی تا حجاب چطوری رسیدم.منیر و هاجر هم مضطرب بودند .هفت روز هفته را پیاده رفتیم .بله ،بابام زن دوم گرفته بود و منیر عکسها و شناسنامه ما را اتفاقی که بابا اسماعیل خواب بوده و سامسونتش باز کشف کرد بابا هم بعد از یکماه فقط جنب دخترا اعتراف می کند منیر و هاجر مدتی بود می شناختنم . راز بابا فاش شد من وسط سال به خانه زبیده مامان منیر اینها اسباب کشی کردم .خدایا منیر و هاجر چقدر عشقم می خوردند .هر روز بلند بلند صدا می دادند داداش رضا...من هم برای خوشی شون بلند قاره (داد زدن) می دادم ...با موتور سه ترکه تو خیابون تا شازاوریم (امامزاده) می گشتیم . چند بار با ماشین بابام به سمل رفتیم صدای پخش ماشین بلند می کردند .شکیلا می خواند نوایی نوایی نوایی ..جوانی بگذرد تو قدرش ندانی ...گریه می کردند می خندیدند . در سمل غوغا شده بود زنها دسته دسته دیدن دخترا می آمدند مهری هم مثل آنها پر رو شده بود تو حیاط با موتور کوچک برادرم دور می زدند .....بابام آن روزا تند خو شده بود میگفت بی صدا....با آن سبیل کلفتش همه را زیر نظر داشت .....یادش بخیر.... دا

فک و فامیل

دیشب مهمون اومد خونمون گودزیلاشون رفت تو اتاقم بازی کنه!
بعد اومده با بغض میگه:
_دستم خورد مجسمه ات شکست…Frown
(محض اطلاع: ما خـیـــــــــــلـــــی با این مهمونا رو در وایستی داریم)
منم اومدم با ادب جواب بدم میخواستم بگم :فــدای ســرت..Smile
حواسم نبود گفتم: بـــــخـــوره تــــو ســــرت!!!

والدین گودزیلا -_-
من Mad
مامان بابام O_o

.

.

.

داشتم تو فیس بوق همینجوری گشت میزدم و عکسای دوستامو لایک میزدم…یهو دیدم بابام اومد تو اتاقم با سرعت نور یه پس گردنی نثار اینجانب کرد! 
برگشتم بهش گفتم: ددی چرااا آخه؟؟!!! Frown 
گفت: دخترعموتو دیروز دیدم بهم گف به اون بی معرفت بگو بیاد عکسای منم لایک کنه!! منم اومدم اینو بهت بگم! ینیییی تا الان تو شوک این موضوعم!!!
دخترعموی لایک گیره ما داریم؟؟!! 
قیافه بابام و دخترعموم: Smile :دی منم که مث همیشه: Big Frown((

.

.

.

اومدم خونه دیدم یه دفه تمام حجم اینترنتم تموم شده! (خدا نصیب هیشکی نکنه) خواهرمو صدا زدم میگم تو چیزی دانلود کردی؟ میگه آره یه فیلم فول اچ دی یک ساعته فقط !! میگم آخه کروکدیل تو بیخود کردی تمام حجمو کشیدی! میگه الکی شلوغش نکن نوشته بود دانلود رایگان !!! به من ربطی نداره! !!! 

خواهره من دارم آیا ؟؟؟ Big Frown

.

.

.

ادامه داستان دختر دبیرستانی

سلام چند مسافر سوار شدند تا جنوب دژ، روبرو دبیرستان حجاب ، تق تق آروم زد رو سقف وانت و آروم گفت حساب میکنم تا اومدم حرفی بزنم رفت.چهار راه دبیرستان بهشتی پیاده شدم . غروب پدرم (ژاندارم قدیمی) از پاسگاه نمازگه (گلوگاه دالکی) شیفتش تمام شد در راه سمل بهم سر زد از تو صندوق عقب پیکانش کلی میوه و بادمجون و ...برامون آورد. عجب روزی ، با منیر شروع و با حضور غیر منتظره بابام تموم شد .فردا ظهربرگشتنی بارون می زد پیاده رسیدم جنوب دژ حجاب هم تعطیل شدند پارچه برزنتی جلو درب کنار بود و دخترا دسته دسته ،خیابون را سیاه کردن .از جنب پارک کوچک کتابام را رو سرم گذاشتم تا خیس نشم نرسیده به عکاسی روبرو دبیرستان حجاب دیدم منیر با یه دختر دیگه با یه پاکت عکس چاپ شده ظاهرا فیلم سی و شش تایی از عکاسی در آمدند روبرو شدیم شنیدم با اعتماد به نفس گفت هیچی نمیشه سلام رضا خواهرم هاجره . گفتم با خواهرشه پررو شده . زیر سایه بون اشاره کرد کتابت ، یه پاکت نامه گذاشت لای کتابم و گفت فردا ظهر هستی.بهتم زد گفتم باشه یه گوشه تو پاکت دیدم عکس منیر ،هاجر و بابام که داره قیلون می کشه ( ادامه دارد....)

فک و فامیله که داریم؟ دی ماه 93

فک و فامیله داریم

مامانم اومده نمکدون رو بده به دستم بعد تو هوا ولش کرد!

منم نتونستم بگیرمش و افتاد روی انگشتای پام

دارم میگم اااااای چرا ولش کردی؟ میگه خب باید میگرفتیش!

حالا هم که چیزیت نشده. میگم افتاده رو انگشت پام نگاااااا

با یه قیافه حق به جانب میگه از بس انگشت های پات درازه.....الکی گردن من ننداز

تو سر راهی بودن من شکی نیست

.

.

بابام داشت تلوزیون نگاه میکرد گفتم بابا امروز تولدمه ها

بعد گفت که میرم برات کیک میخرم

هیچی شب رفته با هزار جور پز دادن کیک گرفته اورده

با هزار پز دادن که اره عکس خودتو گزاشتم رو کیک

جعبه رو باز کردن کیک قورباغه بود......نه خدایی من چی بگم باباست من دارم

حالا واکنش مامانم پرهام نگاه چقدر شبیه تو هستش...

من:-(

بابام:-))))))

مامانم:-)

.

.

دیروز دختر خالم پیام داده بهم یه پسره مزاحمم شده میای کمکم

منم با کلی احساس غیرت پیام دادم کجایی بیام؟ پیام داده بیرونم!!!!

هیچی دیگخ گوشی من که سوخت

اون پسره هم همونجا از خنده سکته کرد

تازه ایرانسل هم امروز اومده خسارت دکلشو میخواد!!!!!

.

.

داداشم قنادی داره ، دیروز برگشته دو بسته شکلات آورده خونه میگه اینو بخورید حیفه!!

تاریخ مصرفش گذشته مشتری نمیبره!!

.

.

بقیه مطالب را در ادامه بخوانید


منبع : http://khandefun.ir