همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

قماربازی آقازاده‌ها

ریزه نیوز

بالاترین مقام کشوری به تختش تکیه داده است و برایش تنها خوشگذرانی مهم است، برایش فقط قدرت مهم است. همه جا غرق خفقان است، سکوت همه جا را فرا گرفته است، ترس و وحشت بر زندگی همه سایه انداخته است. یعنی می‌شود یکی برخیزد؟

وبگاه "ریزه نیوز" نوشت:

مشکلات و گرفتاری ها سرتاسر ایران را فرا گرفته است ومردم در اوج بدبختی زندگی می کنند ، کسی جرات اعتراض ندارد و هر روز گرفتاری ها و بدبختی ها بیشتر و بیشتر می شود!

متاسفانه وضعیت مملکت نا امید کننده است و ابتذال حرف اول را می زند ، بی بندوباری خیابان ها را فرا گرفته است و علنا مسئولین فرهنگی در حال ترویج فرهنگ غرب هستند !

بیشتر بخوانید

غم واره

رخصت

امروز تصمیم گرفتم برم تو شهر و یه چرخی بزنم ولی خیلی زود پشیمون شدم،پشیمون شدم که برم میون آدمهایی که با چهره های بی تفاوت از کنار یکدیگر میگذرند و سرمای نگاهشان تا یاخته های قلبم رسوخ میکند و منجمد،همون بهتر که تو خونه بشینم و غرق تفکرات خودم میشم،و گاهی هم فیلم و تدریس،همون بهتر که منزوی باشم تااجتماعی امشبم غمگینم مث شبهای دراز دیگه...

 بچه که بودم همیشه سعی میکردم گریه نکنم و مثلایه مرد واقعی باشم ولی متاسفانه یا خوشبختانه هر چه بزرگ تر شدم بیشتر با اشک ریختن عجین شدم اشک هایی که همیشه تو خلوتم بهترین همدمم بودند.میگن مرد گریه نمیکنه! اگه قراره با دیدن این همه بدبختی همنوعانم،معتاد شدن دوستانم،زندان رفتن دوستانم بخاطر نداشتن،مرگ دوستانم و و و هزارون بدبختی دیگه که خودتون بهتر میدونید خم به ابروم نیارم!بشینم یه گوشه تو اشکام و تفکراتم غرقه شم بهتر تا بخوام همه چیز رو به مسخره بگیرم.همون بهتر که منم برم لا دست همین دوستانم.میدونم چرا این حرفا رو میزنم ،وقتی که یکی از دوستان که زخم خورده درد کشیده و در عزلت تموم میکنه و برای دیگران که با شنیدنِ خبر مرگشون تنها حرفی که می زنند: "(ول کن! ما که زنده ایم")... سکوت فریادی در خاموشی و درد

درپناه مهر

بعد از چند روز تصمیم گرفتم برم تو شهر و یه چرخی بزنم ولی خیلی زود پشیمون شدم،پشیمون شدم که برم بین یه گله گرگ،همون بهتر که تو خونه میشینم و غرق تفکرات خودم میشم،و گاهی هم فیلم و تدریس،همون بهتر که منزوی باشم تا اجتماعی...امشب غمگینم.نمیدونم

 بچه که بودم همیشه سعی میکردم گریه نکنم و یه مرد واقعی باشم ولی متاسفانه یا خوشبختانه هر چه بزرگ تر شدم بیشتر با اشک ریختن عجین شدم اشک هایی که همیشه تو خلوتم بهترین همدمم بودند.میگن مرد گریه نمیکنه! اگه قراره با دیدن این همه بدبختی هم نوعانم،معتاد شدن دوستام،زندان رفتن دوستام،مرگ دوستام،ترک تحصیل اجباریه دوستام و و و هزارون بدبختی دیگه که خودتون بهتر میدونید خم به ابروم نیارم!غصه بخورم تا اینکه بخوام همه چیز رو به مسخره بگیرم.همون بهتر که منم از بین برم.میدونم چرا این حرفا رو میزنم ،وقتی که یکی از دوستان که زخم خورده درد کشیده و در عزلت تموم میکنه و برای دیگران که با شنیدنِ خبر مرگشون تنها حرفی که می زنند: "(ول کن! ما که زنده ایم")... سکوت فریادی در خاموشی و درد

بعد از چند روز تصمیم گرفتم برم تو شهر و یه چرخی بزنم ولی خیلی زود پشیمون شدم،پشیمون شدم که برم بین یه گله گرگ،همون بهتر که تو خونه میشینم و غرق تفکرات خودم میشم،و گاهی هم فیلم و تدریس،همون بهتر که منزوی باشم تا اجتماعی...امشب غمگینم.نمیدونم

 بچه که بودم همیشه سعی میکردم گریه نکنم و یه مرد واقعی باشم ولی متاسفانه یا خوشبختانه هر چه بزرگ تر شدم بیشتر با اشک ریختن عجین شدم اشک هایی که همیشه تو خلوتم بهترین همدمم بودند.میگن مرد گریه نمیکنه! اگه قراره با دیدن این همه بدبختی هم نوعانم،معتاد شدن دوستام،زندان رفتن دوستام،مرگ دوستام،ترک تحصیل اجباریه دوستام و و و هزارون بدبختی دیگه که خودتون بهتر میدونید خم به ابروم نیارم!غصه بخورم تا اینکه بخوام همه چیز رو به مسخره بگیرم.همون بهتر که منم از بین برم.میدونم چرا این حرفا رو میزنم ،وقتی که یکی از دوستان که زخم خورده درد کشیده و در عزلت تموم میکنه و برای دیگران که با شنیدنِ خبر مرگشون تنها حرفی که می زنند: "(ول کن! ما که زنده ایم")... سکوت فریادی در خاموشی و درد