همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

روستای دشتی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) عزادار بود / مراسم بیست و هشتم ماه صفر ....

روستای دشتی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) عزادار بود /  مراسم بیست و هشتم  ماه صفر ....

غلامحسین عیالبار: مردم ولایتمدار روستای دشتی اسماعیل خانی از توابع بخش آب پخش در شب و روز اربعین حسینی عزادار بود.

عزاداران حسینی در شب و روز اربعین امام حسین(ع) و یاران با وفایش با اجتماع در زیر بیرق اباعبدالله الحسین(ع) در مسجد ولی عصر(عج) و حسینیه فاطمه الزهراء (س) شور و دلدادگی خود را با زمزمه زیارت عاشورا و زیارت اربعین، عزاداری و سینه زنی، سخنرانی و اقامه نماز ظهر و عصر به جماعت به امامت حجه الاسلام حامد معین روحانی مستقر در روستا به نمایش گذاشتند.

لازم بذکر است، مراسم اربعین امام حسین(ع) ویژه برادران در مسجد و خواهران نیز در حسینیه بطور جداگانه برگزار شد.

ناگفته نماند، مراسم دهه سوم ماه صفر روستا با زیارت عاشورا، سخنرانی و عزاداری هر شب از ساعت هشت شروع می شود و در جمعه آخر ماه صفر دعای ندبه همراه با صبحانه بعد از نماز جماعت صبح و عزاداری روز 28 ماه صفر زنجیرزنی و سخنرانی و سینه زنی و سوگواران در این روز پر از غم و اندوه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر برادران در مسجد ولی عصر(عج) و خواهران در حسینیه فاطمه الزهراء (س) در کنار هم به پای سفره طعام نذری نذورات جمع آوری شده خواهند نشست.

وقایع و اخبار مهم حقوقی شش ماهه بهار و تابستان 1393 بخش دوم

 

 وقایع و اخبار مهم حقوقی شش ماهه بهار و تابستان 1393

 بخش دوم 

 

 

ج. اخبار قوه قضاییه

 رییس قوه قضاییه اعلام کرد: اعدام افراد زیر 18 سال نداریم، تعرضی به بهاییان به‌صرف بهایی بودن نشده است

آیت‌الله آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه در جلسه مسؤولان عالی قضایی ضمن محکومیت قطعنامه پارلمان اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران به ادعای اعدام افراد زیر 18 سال در ایران اشاره و تصریح کرد: در جمهوری اسلامی ایران به هیچ‌وجه اعدام افراد زیر 18 سال وجود ندارد و این ادعا از سوی پارلمان اروپا کاملاً دروغ است. رییس قوه قضاییه در ادامه به ادعاهای مربوط به سرکوب‌های مبتنی بر محدودیت‌های مذهبی، قومی و جنسیتی در جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: در کشور ما پیروان ادیان دیگر در کنار مسلمانان زندگی می‌کنند و همین‌طور برادران اهل سنت با برادران شیعه زندگی می‌کنند و هیچ تعرضی به آنان نشده و نمی‌شود.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

همایش بزرگ پیاده ‌روی ویژه برادران از مسجد حضرت ابوالفضل (ع) اریسمان تا آستان مقدس امامزاده آقا علی

ه مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری دهه آخر صفر، سالروز رحلت جانسوز پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی(ص) شهادت مظلومانه اسوه جود و کرامت حضرت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت غریبانه هشتمین سپهر فروزان ولایت حضرت امام علی بن موسی‌الرضا (ع)، هیئت منتظرین ظهور (عج) اریسمان برگزار می‌نماید:

 

همایش بزرگ پیاده ‌روی ویژه برادران از مسجد حضرت ابوالفضل (ع) اریسمان تا آستان مقدس امامزاده آقا علی عباس و سید محمد (علیهما السلام)

*****

زمان: جمعه 93/9/28

*****

ساعت شروع: 8 صبح

*****

همراه با پذیرایی از ارادتمندان و شیفتگان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

لذا از کلیه برادران مؤمن و ولایت مدار اریسمانی دعوت می‌شود که در این همایش بزرگ پیاده روی شرکت فرمایند.

هیئت منتظرین ظهور (عج) اریسمان

منبع: اریسمان نیوز

داستانی خوف ناک در مصر

ماجرایی در تاریخ ۱۳۵۹ شمسی مطابق با ۱۹۸۰ میلادی ماه آوریل بوقوع پیوست، که اهالی کشور مصر به شهرهای نزدیک و روستا های مجا ور را به خود معطوف داشت ، و آنرا نویسنده معروف ، استاد اسماعیل ، در کتاب خود به نام ((انسان و اشباح جن)) چنین می نویسد:
مرد ۳۳ ساله ای ، به نام عبدالعزیز مسلم شدید ، ملقب به <ابوکف> که در دوم راهنمایی ترک تحصیل کرده بود ، به نیروهای مسلح پیوست و در جنگ خونین جبهه ی کانال سو ئز ، به ستون فقراتش ترکش اصابت کرد واین مجروحیت او منجر به فلج شدن دو پایش گردید ، نا چار جبهه را ترک کرده به شهر خود بازگشت تا در کنار مادر و برادرانش با پای فلج به زندگی خود ادامه دهد. در همان شب اول که از غم و اندوه رنج می برد، ناگاه زنی را دید که لباس سفید و بلندی پوشیده و سر را با پارچه سفیدی پیچیده، در اولین دیدار او همچون شبحی که بردیوار نقش بسته مشاهده کرد.زمانی نگذشت که همان شبح در نظرش مانند یک جسم جلوه نموده ، و به بستر (ابوکف) نزدیک شد و گفت:ای جوان اسم من (حاجت ) است و قادر هستم به زودی بیماری تو را درمان نمایم . لکن به یک شرط که با دختر من ازدواج کنی. ابوکف جوابی نداد ، زیرا که وحشت ، قدرت بیان را از اوگرفته بود و اورا در عرق غوطه ورکرده بود. زن دوباره سخن خود را تکرار نمود ه اضافه کرد که من از نسل جن مومن هستم و قصد کمک به شما و به نوع انسانها را دارم ، و در همین حال از دیواری که بیرون آمده بود ناپدید شد .


ابو کف این قضیه را به کسی اظهار نکرد زیرا می ترسید او را به دیوانگی متهم سازند . باز شب دوم دوباره(حاجت) آمد و تقاضای شب اول را تکرار کرد ، ابو کف نتوانست جواب قاطعی بدهد . شب سوم باز آمد و گفت: تنها کسی که میتواند خوشبختی تو را فراهم کند دختر من است ، ابو کف مهلت خواست که در این خصوص فکر کند ، بعد تصمیم گرفت که اول شب ، در اتاقش را از داخل قفل کند و به رختخواب برود تا کسی نتواند وارو شود اما یکدفعه دید ( حاجت) ودخترش از درون دیوار عبور کردند و نزد او آمدند و تا صبح با او مشغول شب نشینی بودند . در همان شب وقتی که ابوکف به چهره ی دختر نگاه کرد ، دید چهره ی جذاب ،بدن لطیف قد کشیده ، گردن بلند و مثل نقره می درخشید.رو کرد به (حاجت ) و گفت: ((من شرط شما را پذیرفتم )) ، (حاجت) وسیله ی عروسی را فراهم کرد . شب بعد با موسیقی و ساز و دهل عروسی را انجام دادند، در حالی که کسی از انسانها آن آواز را نمی شنیدند ، عروس را با این وضع وارد خانه کردند .(حاجت)عروس و داماد را به یکدیگر سپرد و از خانه بیرون رفت هنوز داماد عروسش را در بستر به آغوش نکشیده بود که احساس کرد پاهایش جان گرفته است

.روز بعد هنگامی که مادر و برادران متوجه شدند که (ابوکف )سلامتی خود را بازیافته و با پای خود راه می رود خوشحال شدند لیکن او سر را به کسی نگفت.این شادی بطول نینانجامید،زیرا که به زودیروش و رفتار ابوکف تغییر کرد او در اتاقش می نشست و بجز موارد محدود بیرون نمی آمد.تمام کارهای لازم را مانند غذا خوردن و استحمام را همانجا انجام می داد ،تمام روز و شبش را در پشت در سپری کرد.آخرالامر برادران متوجه شدندکه او با کسی که قابل رویت نیست صحبت می کند. گمان کردند که عقلش را از دست داده ،اما او با عروس زیبایش در عیش و نوش و خوشبختی بود