این میراث به کدام سو میرود؟
میراث فرهنگی مانند انسان تمایل فراوانی به زیستن دارد.میراث موجودیت و هویت ی مانند انسان دارد.شتاب و شدت آهنگ مرگ و میرآن به مانند انسان می ماند.نه جایگزین و نه مثل و مانندی چون خود دارد.میراثی که مانند ما تمایل به زندگی دارد عطش آتش سوزانی درونش را برآشفته است.میراث فرهنگی پیکره زبانی و گفتمان درمانی ملتهاست.میراث محصول تجربیات ،دانش و ذوق و خلاقیت،نبوغ و توانایی ،شاخه عقلانیت ،معرف هویت و فهم انسان است.پیشینه و گذشته،دیر و دیرین و دیرینه ی اوست.دراین عالم تنشآفرین و چالشزا،جهان به هم پیچیده و درهم تنیده ی از تنشها،میراث زیستگاه فرهنگ و مدنیت بشر است. میدان آن ،عرصه جولان هنرمندان ،وعالمان عالم است.تخریب برآن چون خوره ای می ماند که برجان و روان آدمی چنپره انداخته است.جامعه بیمار اکنون که با آن دست و پنجه نرم می کند.خوره ای مرگبار که تاریخ و فرهنگ،را به مخاطره افکنده و بی سابقه و کم نظیر،شتابان و بی امان،ثروت همه ی نسلها،کوهی از تجربیات غنی فکری و معنوی درمسیر مدنیت، را در معرض انهدام قرار داده است.حال آنکه نگاهداشت آن درموقعیت موج خیز وهستی سوز جهان کنون عین خردمندی بود.
توجه به ماهیت میراث فرهنگی بیش از هرچیزدر حفاظت ونگهداری از آن نمود می یابد.
چرا مغزتان خاطرات را دستکاری میکند؟
دانشمندان به تازگی نتایج حیرت انگیزی در خصوص تواناییهای ذهن در تحریف و دستکاری خاطرات خوب و بد پیدا کردهاند که میتواند به درمان مشکلات روانی کمک کند.
دانشمندان به تازگی دریافتهاند مغز انسان دارای خاصیت منحصر به فردی است که میتواند خاطرات قدیمی را متناسب با تجربیات جدید تغییر دهد.
گفتنی است: بر اساس تحقیقات صورت گرفته بر روی داوطلبان، این افراد پس از دیدن یک منظره یا رویداد یک تصوراتی از آن اتفاق پیدا میکنند ولی پس از گذشت مدت زمانی با وقوع رخدادهای جدید ذهن آنها خاطره را به شکل متناسب با تجربیات و یا احساسات جدید تغییر میدهد.
دانشمندان دریافتهاند این موضوع سبب تعریف کردن متفاوت یک خاطره ی واحد بین دو نفر میشود.
دانشمندان بروز احساساتی مانند: خشم، ترس، نفرت، شادی، غم و دیگر احساسات را در تغییر دادن خاطرهها توسط مغز متناسب با روحیات فرد بسیار موثر میدانند.
پزشکان امیدوار هستند با این روش بتوانند درمانهای جدیدی برای مبارزه با بیماریهای روحی- روانی و یا آلزایمر پیدا نمایند.