همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

نظر و راه حل شما اگر دروغ و احمقانه نباشد، عین بنیاد گرایی است!

منبع: انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی| شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ چاپ

فرقه ی رجوی که بنا برخاصیت فرقوی و انحصار طلبانه اش ، تصورات عجیب وغریب وغالبا ضد ملی خود را کاملا درست وعمل به آنها را دوای هر دردی میداند یا مایل است که بداند، نسخه ی ابلهانه ای برای مبارزه با بنیادگرایی پیچیده وطی آن نهایت فاصله ی خود ازواقعیات نشان داده یا بخواب زدن عمدی خود را بنمایش گذاشته است !
در سایت ایران افشاگری خود ودربخش " سخن روز" که لابد حکم سرمقاله را باید داشته باشد ، مطلبی تجت عنوان " راه حل, مبارزه با بنیادگرایی..." منتشر کرده که طی آن آمده است:
" حمله به خبرنگاران و نویسندگان در پاریس به مثابة جرقه یی بود که یک موج قوی ضدبنیادگرایی را در سرتاسر جهان و بویژه در فرانسه برانگیخت و تظاهرات روز یکشنبه 21دیماه 93 در فرانسه که روز همبستگی علیه تروریسم و بنیادگرایی نام گذاری شده بود, به‌عنوان بزرگترین راهپیمایی تاریخ فرانسه ثبت شد که در آن حدود60 تن از رهبران جهان و نزدیک به 4 میلیون نفر از شهروندان فرانسوی که هیأتی از نمایندگان شورای ملی مقاومت نیز در آن حضور داشتند, به آرامی در سراسر فرانسه راهپیمایی کرده و انزجار و تنفر خود را از این عمل جنایتکارانه اعلام کردند ".
درجواب این ادعا باید گفت که تروریست های مذکور مهر نشان آشکار تکفیری داشته وهراقدام صادقانه برعلیه آنها ومذمتی که ازکارشان میشود، حکم اعتراض به پدید آورندگان اصلی آن ( انگلیس وسپس آمریکا و متخدان رنگارنگش) را هم دارد وایضا شامل شما که خود را به دنبالچه وزائده های این کشورهای سلطه گر تبدیل کرده اید، میگردد واین مسئله دراصل نباید شما را خوشحال کند!
شرکت هیئتی از شورای ملی؟؟!! مقاومت هم درزمانی که نتیانیاهوی جلاد، اشغالگر وازسرمهره های تروریزم جهانی و بنیادگرایی یهودی پیشاپیش شما حرکت کرده وبا خوشحالی زیاد تروریزم را محکوم میکرد، افتخار وبرائتی را برای شما کسب نمیکند!
دراین سرمقاله آمده است:
"بعد از 26سال, پس مانده های خمینی, در بن بست مرگباری که قرار گرفته اند, ناگزیر از موضع گیری شده و طینت ضدبشری خود را در دفاع از عملیات تروریستی در فرانسه بر ملا کرده و می نویسند: «این حملات تاوان گناه سنگینی است که دولت فرانسه در حمایت از تروریسم و تروریستها از (منافقین) گرفته تا سلفی‌های تکفیری در سوریه و عراق مرتکب شده است."
من اطلاعی ازاین نوشته ی منسوب به بازماندگان امام خمینی ندارم ولی با قاطعیت اظهار میدارم که حرف درستی زده است! وچرا؟
با نگاهی اجمالی به جنایات استعماری چند دهه ی گذشته ی فرانسه در ویتنام، آفریقا وخاورمیانه، میتوان گفت که ازآنجا که دولت مستقر فرانسه این جنایات را محکوم نکرده، هنوز که هنوز است بار این اتهامات سنگین را بردوش میکشد واخیرا هم باجلوداری عملیات کشتار مردم لیبی وویرانی آن و قتل معمر قذافی که ازنظر آنها یک دیکتاتور بد بود و کاملا تسلیم غرب نشده بود وهنوز هم درکنار حماقت هایش مدرسه ودانشگاه هم میساخت، کارنامه ی ننگینی ازخود برجای گذاشت ومیرود که بادخالت بیشتر وبازهم بیشتر درامور سوریه وسرنگون کردن بشار اسد بازهم کم وبیش نافرمان،این کارنامه را سیاه وسیاه ترکرده وبنیاد گراین را بر سوریه هم مانند لیبی مسلط کند وبنابراین ادعای مبارزه با بنیاد گرایی دولت فرانسه ، ازاصالت روشن وصداقت کافی برخوردار نیست!
سرمقاله نویس ایران افشاگری به نوشته اش چنین ادامه میدهد:
" پدرخواندة تروریسم و بنیادگرایی, با وارونه گویی, رزمندگانی را که در مقابل دیکتاتور سوریه به نبرد برخاسته اند «تروریست» تلقی کرده و این عمل جنایتکارانه را به تلافی حمایت از رزمندگان آزادی سوریه و استقرار رسمی و قانونی منافقین در فرانسه دانسته ...".
شما واربابان تان اینقدر درمورد تاریخ شیوع این بنیادگرایی دروغ گفته اید که بعضا انسان دچار این تصور می شود که آنرا باورهم کرده اید!
هموطن راه گم کرده!
اگر تو واقعا نمیدانی که جریان ازچه قرار است ، رهبران واربابان رهبران تو میدانند که درسال 1918وهابیت مولود سیاست های خارجی دولت انگلستان به شیوه ی رسمی حکومت داری درعربستان تبدیل شد و بدین وسیله بود که بنیاد گرایی رسمیت تام وتمام یافت وبه قانون روزمره ی عربستان تبدیل شد وچون این کار توسط مقتدرترین امپراطوری زمان- انگلستان – انجام شده بود، کسی وجریانی قادر به اعتراض به بنیاد گرایی نبود والبته دیکتاتور های نوع خوب هم دراین کشور مستقربود وهست!
بعدها ازعربستان نفت سرشاری استخراج وصادر شد که این بار انگلستان فرتوت ودرمانده شده بود و آمریکا به فعال مایشائی دراین کشور پرداخت وبنیادگرایی بدون کم وکاستی ادامه یافت!
بعدها با ایجاد جمهوری اسلامی پاکستان بود که قبل از جمهوری اسلامی ایران بوجود آمد ومجاهدان افعانی وکمک مالی، فکری وتسلیحاتی به آنها هم به همچنین!
این سلفی گری وبنباد گرایی مانند ویروسی کشنده وبا موافقت ومساعدت دنیای غرب به تمامی جهان اسلامی وغیر اسلامی وازجمله کشورهای متروپل انتشار یافت که نتایج اش را درعراق، لیبی، سوریه و... میبینیم وعمده قوای رزمنده برعلیه حکومت سوریه همین تکفیری ها وبنیاد گرایان هستند که شما ازآن حمایت کرده وخجالت هم نمیکشید که راه کار مبارزه را با آن میدهید ومیگویید که منشا اش ایران است!
آیا این برخورد با مسئله نابخردانه وخائنانه نیست وبدان معنی نیست که شما با طرح بیجای نام ایران ، آنها رااززیر ذره بین افکار عمومی جهان خارج کرده ومرتکب تروریزم فکری میشوید؟؟
دروغ بافی این هموطن بشکل زیر ادامه مییابد:
" به همین دلیل از آنجا که نظام ولایت فقیه الهام‌بخش و تأمین کننده مالی و تسلیحاتی افراطی گری است, مماشات با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران طی دو دهة گذشته و در نقطه مقابل آن سرکوب و در لیست گذاشتن مجاهدین، یک عامل جدی گسترش بنیادگرایی و افراطی گری اسلامی و تروریسم برخاسته از آن بوده است ".
خوب خواننده ی عزیز!
شما اگر بجای من بودید واصل مسئله وریشه های بنیادگرایی را که مختصرا دربالا بعرض رسید ، میدانستید، دربرابر این وطن فروشی هموطنان وابسته به فرقه ی رجوی که درچند سر بالا نقل شد، چه میگفتید؟ وطن فروشی ودروغگویی چیزی غیر ازاین است که سرمقاله نویس رجوی ها با وضوح تمام نشان داده است؟؟
حالا به راه حل ارائه شده ی این مرید مسعود رجوی خودشیفته ودیکتاتور توجه کنید:
" بنابراین راه حل و آنتی تز, حمایت از یک جبهه واحد علیه بنیادگرایی اسلامی به مثابة راه‌حل فکری و فرهنگی و ریشه‌یی در مقابله با بنیادگرایی است که بیش از هر زمان دیگری ضروری است و این همان اسلام دموکراتیک و بردباری است که توسط سازمان مجاهدین خلق نمایندگی میشود ".
چه کسی قرار است ازاین اسلام دموکراتیکی که بردباری اش را هم در ترور ها وشکنجه گاه های رجوی دیده وشنیده ایم، حمایت کند؟
منافقین که جبهه نیستند بلکه گروهی ازانسانهای مسخ شده وگوش بفرمانند که گوشی جز شنیدن رجزها واراجیف مسعود رجوی و گاهی همسرش ندارند و ماهیتی غیر ازیک فرقه ی منحط ندارند ونمیتوانند عضو جبهه ای بشوند!
پس صحبت ازکدام جبهه است ؟
با توجه به سوابق وشواهد موجود، اینها ازدیگران میخواهند که درحالت " همه با من" درخدمت امپریالیزم جهانی بوده وباوجود مشاهده ی حرمسراها وزندان ها وزندگی هزارویک شب گونه ی مسعود و مریم رجوی، قبول کنند که نمایندگان اسلام شهوت وقدرت طلبی رجویباشند! ونام این مناسبات را اسلام دموکراتیک " همه چیز مال رجوی و همگی ذوب شده دروجود مریم رجوی" وبردبار بگذارند!
اگر ما اینقدر بی عقل بوده وبه این روابط ارتجاعی قدم بگذاریم شما اهالی فرقه ی رجوی ، دچار سردی مزاج که نمیشوید؟؟!!
نوید

تروریسم

تروریسم تنها این نیست که جسم و جان انسانهارا قتلعام می کنند ؛ بدترین نوع تروریسم آن است که با توهین به مقدسات ؛ دین و ایمان انسان ها را هدف نابودی قرار می دهند.. چرا که جسم وجان بدون روح وایمان ارزش چندانی ندارد!!   { حکمت قندهاری}

کمپین عشاق محمد(ص)

حرف ما منتشر کرد:

در پی اهانت دوباره نشریه شارلی ابدو فرانسه به ساحت نبی مکرم اسلام (ص) رسول الله الاعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله،  استکبار جهانی بار دیگر باطن خبیث خود را آشکار کرد.  بدین وسیله توهین به پیامبر اکرم (ص) توسط نشریات «شارلی ابدو» را به شدت محکوم می کنیم و توهین کنندگان را از عوامل رژیم جنایتکار صهیونیسم می دانیم و این مجله که اقدام به این عمل ضد بشری کرده است را عروسک خیمه شب بازی رژیم کودک کش اسرائیل می دانیم و تمام اتفاقات اخیر را برنامه ای برای اسلام هراسی و تقویت تروریسم دانسته واینان را حامیان تروریسم و داعش می دانیم.

بیشتر بخوانید

استرداد تروریست (مسعود رجوی متهم به قتل امریکایی ها در کنف حمایت، چرا؟ …)

منبع: ایران فانوس| شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ چاپ

در ترکیه پس از این که عبدالله اوجالان رهبر PKK در سال ۱۳۷۷ به کمک سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متحد ترکیه، دستگیر و مسترد شد، پس از آن نیز دولت ترکیه در سال ۱۳۸۲ استرداد متین کاپلان را از آلمان و امسال نیز استرداد فتح الله گولن را از آمریکا درخواست نمود. ترکیه برای عبدالله اوجالان اتهام قتل ۳۰ هزار شهروند ترک و کرد، برای متین کاپلان طرح توطئه برای خرابکاری آرامگاه آتاتورک و برای فتح الله گولن، طرح کودتا علیه دولت اوردوغان را مطرح کرده است. با وجود این که دولتهای آمریکا و اسراییل و اروپا حداکثر همکاری با ترکیه در ارتباط با تروریسم و استرداد تروریسم را داشتند، ولی در مورد ایران فرق می کند.

محمد حسن منطقی که ۲۴ آذرماه امسال در استرالیا اقدام به گروگانگیری به نفع داعش کرد و جان خود و دو تن دیگر از شهروندان استرالیایی را قربانی این کار کرده است، او قبل از این که در سال ۱۳۷۴ به استرالیا فرار و اعلام پناهندگی سیاسی کند، دارای سابقه فساد مالی بوده و در استرالیا نیز با وجود فضای باز و امکاناتی که به دست آورد، دست به خشونت زده و در بسیاری موارد قانون را زیر پا گذاشته بود. با این که بر دولت استرالیا محرز بود محمد حسن منطقی پناهنده سیاسی نیست بلکه مخل امنیت عمومی است، با این حال اقدام به استرداد وی به ایران نکرد و حتی در مقابل درخواست استرداد که از جانب دولت ایران مطرح بوده، جواب مثبت نداد.

مورد دیگر، فرار مسعود رجوی در سال ۱۳۶۰ از ایران به فرانسه بود. با وجود این که مسعود رجوی در کارنامه اش متهم به قتل شهروندان آمریکایی و ایرانی بوده و در گذشته و بعد از اقامت در پاریس، به قتل و کشتار شهروندان ایرانی دست زده و ترور و تروریسم را علناً تبلیغ و اجرا می کرد و از ایران به نقاط دیگر جهان مثل عراق و فرانسه و سایر کشورهای اروپایی تعمیم می داد، همچنان در کنف حمایت همه قرار داشت و کسی از گل نازک تر به او نمی گفت و اتفاقاً نیمی از امکانات نیرویی و مالی خود را از کشورهای غربی تامین می کرد و استقرار و ستادها و اتاقهای فکر و پشت جبهه اش تماماً در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه قرار داشت.

اگر عبدالله اوجالان که در پرونده اش ۳۰ هزار تلفات انسانی مطرح بود، او همچنان آزاد بود و در کشورهای غربی خریدار داشت، تلفاتش می توانست به چندین برابر بالغ آید. همان گونه که در مورد رهبری منافقین که با همکاری تمام عیار غرب قتل و کشتارش را به پیش می برد و در ابتدا چند تن تلفات در پرونده اش وجود داشت و بعد از چندین سال مدعی شد که ۱۲۰ هزار تلفات نیرویی داشته و تنها در یک عملیات به نام فروغ جاویدان ۵۵ هزار تن را کشته است، به زعم وی و با این حساب، تلفات انسانی و مالی مابین منافقین خلق و حکومت ایران، می بایست تقریباً در حد جنگ ایران و عراق بوده باشد. در حالی که جنگهای کلاسیک مابین ایران و عراق را غربیها بیش از ۸ سال تحمل نکردند، ولی جنگهای تروریستی را ۳۳ سال است که تحمل و تامین و تشویق می کنند و هنوز هم اتاق فکر و رهبری و ستادها و منابع مالی و نیرویی و تبلیغات و ترددات و جلسات و لابیها و پشت جبهه تروریسم منافقین، در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه قرار دارد.

در سال میلادی پشت سر بیشترین تلفات انسانی مربوط به حملات تروریستی در بین کشورهای جهان بوده است. بسیاری از کشورها درگیر مقوله تروریسم و ناامنی بوده و این امر تا حد جنگ جهانی سوم مابین مردم و تروریستها، برآورد شده است. به ویژه در سالهای اخیر تروریستها قبل از این که به منافع دولتها ضربه بزنند، به منافع ملی و مردم ضربه زده اند و با حمایتهای مالی و سیاسی آشکار و با سلاح جهل و خشونت به جمع آوری غنایم جنگی که همان زنان و دختران بی دفاع بوده دست زده اند. از طالبان و القاعده و بوکوحرام و داعش و منافقین خلق و سایر تروریستها، یکی از اهداف مبارزات به زعم خود حق طلبانه و عدالت خواهانه شان، زنان و دختران مردم بوده است. در صدر همه، منافقین خلق ایرانی قرار دارند که به بهانه مبارزه علیه حکومت، نزدیک به ۱۰۰۰ زن و دختر را در مناسبات فرقه ای خود در اسارت باقی داشته اند. آنان زنان را به دلایل زیر در اسارت دارند.

۱ـ در راستای استفاده های جنسی و جنگی.

۲ـ حریم امن برای رهبری فرقه و علیه نقش و هژمونی و خطر مردان.

۳ـ النهایه لذت بردن از تمکین و درماندگی و ذلت و ویرانی زنان که توسط فرماندهان زن در اختیار رهبری فرقه قرار می گیرد.

با این وجود، هنوز هم فرقه ها و تروریستها در میان مردم جاهل و اربابان سرمایه، خریدار دارند. به ویژه امروزه که اربابان جنگ به این دانش و درایت سیاسی و نظامی دست یافتند که در استفاده علیه حکومتها ابزار ارتشهای کلاسیک گران تمام می شود و بهتر است از پتانسیلهای مردمی و انحراف مبارزاتشان به سوی تروریسم، ضمن باجگیری و امتیازگیری از دولتهای رقیب، همچنین مبارزات مشروع و سیاسی مردم را به لوث کشیده و میادین مبارزات سیاسی و مردمی را از مشتی تروریستهای جاهل و غیر مردمی، پر کنند.