رابطه دما با زمستان گذرانی کندوی زنبور عسل
در مناطق گرم و معتدل, یک کندوی معمولی و با شرایط خوب توده, زنبوران داخل آن را به خوبی محافظت می کنند. در نواحی سردسیر برای حفاظت کلنی ها پیش بینی های بیشتری لازم است. در رابطه با تقلیل تلفات زمستانه کلنی های زنبور عسل که زمانی تصور می شد عمدتا به علت سرما باشد, تحقیقات دامنه داری انجام گرفته است. امروزه می دانیم که در زنده ماندن کلنی در زمستان, عوامل متعددی دخالت دارند. در بعضی نواحی قرار دادن کندوها در جاهایی که از بادهای سرد زمستان در امان باشند ولی آفتاب به آنها بتابد کافی است.
سال ها کندوها را در زیر زمین ها و انبارها نگهداری می کردند ولی تلفات خیلی بیشتر از آن بود که کندوهایی را در محیط آزاد قرار می دادند. باید توجه داشت که در بعضی مواقع این عمل مفید نیز واقع می شود. امروزه روشن شده است که یک بیماری انگلی نیز در زمستان بر شدت تلفات می افزاید. داروهایی وجود دارد که با خوراندن آنها به زنبوران تلفات زمستانه کم می شود.
بسیاری از زنبورداران عقیده دارند که اگر در کندو, عسل کافی وجود داشته باشد, قرار دادن کلنی در محیط باز اشکالی ندارد. ولی عده ای عقیده دارند که با زیاد شدن قیمت عسل باید این طریقه ی زمستان گذرانی کلنی ها دوباره ارزیابی شود.
کندوهای چند طبقه و بدون پوشش زمستانهسال ها رسم براین بود که کلنی های زمستان گذران در محیط خارج را با مواد مختلف بپیچند. بعضی پیش تر رفته در کندوها گرمکن های الکتریکی نصب می کردند. این اعمال براساس این تئوری انجام می گرفت که جلوگیری از تلفات حرارت موجب کم شدن مصرف عسل می گردد. اندازه گیری های دقیق در نقاط مختلف داخل و اطراف خوشه نشان داد که این فکر کاملا هم صحیح به نظر نمی رسد. درجه حرارت داخل خوشه حتی اگر حرارت محیط به شدت تغییر کند ثابت می ماند. حرارت فضای خالی داخل کندو از حرارت محیط خارج تبعیت می کند.
زنبور عسل در حرارت ۱۴ درجه سانتی گراد شروع به ساختن خوشه می کند. هرچه درجه حرارت کمتر می شود خوشه فشرده تر می گردد. درجه حرارت قشر سطحی خوشه بدون توجه به حرارت اطراف آن بین ۶ تا ۸ درجه ثابت می ماند. وقتی حرارت محیط خارج به ۷ درجه سانتی گراد افزایش می یابد خوشه شروع به بازشدن می کند.
برای جلوگیری از تلفات حرارت از طریق تشعشع در قشر سطحی خوشه کارگران از طریق متابولیسم عسل حرارت کافی تولید می کند. این نتایج بنیادی نشان می دهد که چرا کلنی های پرجمعیت بهتر می توانتد در حرارت پایین زنده بمانند. به طور نسبی یک کلنی کوچک از کلنی بزرگ مقدار بیشتری حرارت از دست می دهد برای اینکه سطح خارجی خوشه نسبت به حجم آن در کلنی های کوچک بیشتر است.
این موضوع همچنین ثابت می کند که چرا پیچیدن زیاد کلنی آن طور که انتظار می رفت تاثیر زیادی در کم کردن مصرف عسل ندارد و ممکن است برای کلنی کشنده هم باشد. این عمل در عین اینکه ممکن است از کم شدن سریع حرارت داخل کندو جلوگیری کند مانع گرم شدن آن در آخر زمستان نیز می گردد که در بقای کلنی مفید است. در روزهای گرم و آفتابی زمستان خوشه کلنی کمی از هم باز می شود تا حدی که عده ای برای دفع فضولات خود از کندو خارج می گردند یا اینکه به محل دیگری که عسل فراوان باشد نقل مکان می کنند.
به خوبی معلوم شده است که حرارت خیلی پایین روی کلنی های قوی و خوب آماده شده نمی تواند تاثیر چندانی داشته باشد. کندوهایی که در فریزر و در حرارت ۴۵- درجه در چندین ماه نگهداری شده بودند به علت در اختیار داشتن عسل کافی زنده مانده بودند. کلنی هایی که در پناه از باد استقرار یافته بودند در حالی که قسمتی از دیواره های کندو برداشته شده بود مدتی زنده مانند.
سرمای طولانی ممکن است روی خوشه های کوچک ایجاد مشکل نماید. این خوشه ها حرارت زیادتری نسبت به کلنی های قوی از دست می دهد در حالی که عسل کمتری می توانند مصرف نمایند و اگر نتوانند به محل جدیدی از عسل خود را برسانند از گرسنگی می میرند. گفته قدیمی که زنبور عسل قبل از اینکه از سرما یخ بزند از گرسنگی خواهد مرد, صحیح به نظر می رسد.
با تشکر از وب عسل گلبرگ
استرداد تروریست (مسعود رجوی متهم به قتل امریکایی ها در کنف حمایت، چرا؟ …)
منبع: ایران فانوس| شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ چاپ
در ترکیه پس از این که عبدالله اوجالان رهبر PKK در سال ۱۳۷۷ به کمک
سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متحد ترکیه، دستگیر و مسترد شد، پس از آن نیز دولت
ترکیه در سال ۱۳۸۲ استرداد متین کاپلان را از آلمان و امسال نیز استرداد فتح الله
گولن را از آمریکا درخواست نمود. ترکیه برای عبدالله اوجالان اتهام قتل ۳۰ هزار
شهروند ترک و کرد، برای متین کاپلان طرح توطئه برای خرابکاری آرامگاه آتاتورک و
برای فتح الله گولن، طرح کودتا علیه دولت اوردوغان را مطرح کرده است. با وجود این
که دولتهای آمریکا و اسراییل و اروپا حداکثر همکاری با ترکیه در ارتباط با تروریسم
و استرداد تروریسم را داشتند، ولی در مورد ایران فرق می کند.
محمد حسن منطقی که ۲۴ آذرماه امسال در استرالیا اقدام به گروگانگیری به نفع داعش
کرد و جان خود و دو تن دیگر از شهروندان استرالیایی را قربانی این کار کرده است،
او قبل از این که در سال ۱۳۷۴ به استرالیا فرار و اعلام پناهندگی سیاسی کند، دارای
سابقه فساد مالی بوده و در استرالیا نیز با وجود فضای باز و امکاناتی که به دست
آورد، دست به خشونت زده و در بسیاری موارد قانون را زیر پا گذاشته بود. با این که
بر دولت استرالیا محرز بود محمد حسن منطقی پناهنده سیاسی نیست بلکه مخل امنیت
عمومی است، با این حال اقدام به استرداد وی به ایران نکرد و حتی در مقابل درخواست
استرداد که از جانب دولت ایران مطرح بوده، جواب مثبت نداد.
مورد دیگر، فرار مسعود رجوی در سال ۱۳۶۰ از ایران به فرانسه بود. با وجود این که
مسعود رجوی در کارنامه اش متهم به قتل شهروندان آمریکایی و ایرانی بوده و در گذشته
و بعد از اقامت در پاریس، به قتل و کشتار شهروندان ایرانی دست زده و ترور و
تروریسم را علناً تبلیغ و اجرا می کرد و از ایران به نقاط دیگر جهان مثل عراق و
فرانسه و سایر کشورهای اروپایی تعمیم می داد، همچنان در کنف حمایت همه قرار داشت و
کسی از گل نازک تر به او نمی گفت و اتفاقاً نیمی از امکانات نیرویی و مالی خود را
از کشورهای غربی تامین می کرد و استقرار و ستادها و اتاقهای فکر و پشت جبهه اش
تماماً در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه قرار داشت.
اگر عبدالله اوجالان که در پرونده اش ۳۰ هزار تلفات انسانی مطرح بود، او همچنان
آزاد بود و در کشورهای غربی خریدار داشت، تلفاتش می توانست به چندین برابر بالغ
آید. همان گونه که در مورد رهبری منافقین که با همکاری تمام عیار غرب قتل و کشتارش
را به پیش می برد و در ابتدا چند تن تلفات در پرونده اش وجود داشت و بعد از چندین
سال مدعی شد که ۱۲۰ هزار تلفات نیرویی داشته و تنها در یک عملیات به نام فروغ
جاویدان ۵۵ هزار تن را کشته است، به زعم وی و با این حساب، تلفات انسانی و مالی
مابین منافقین خلق و حکومت ایران، می بایست تقریباً در حد جنگ ایران و عراق بوده
باشد. در حالی که جنگهای کلاسیک مابین ایران و عراق را غربیها بیش از ۸ سال تحمل
نکردند، ولی جنگهای تروریستی را ۳۳ سال است که تحمل و تامین و تشویق می کنند و
هنوز هم اتاق فکر و رهبری و ستادها و منابع مالی و نیرویی و تبلیغات و ترددات و
جلسات و لابیها و پشت جبهه تروریسم منافقین، در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه
قرار دارد.
در سال میلادی پشت سر بیشترین تلفات انسانی مربوط به حملات تروریستی در بین
کشورهای جهان بوده است. بسیاری از کشورها درگیر مقوله تروریسم و ناامنی بوده و این
امر تا حد جنگ جهانی سوم مابین مردم و تروریستها، برآورد شده است. به ویژه در
سالهای اخیر تروریستها قبل از این که به منافع دولتها ضربه بزنند، به منافع ملی و
مردم ضربه زده اند و با حمایتهای مالی و سیاسی آشکار و با سلاح جهل و خشونت به جمع
آوری غنایم جنگی که همان زنان و دختران بی دفاع بوده دست زده اند. از طالبان و
القاعده و بوکوحرام و داعش و منافقین خلق و سایر تروریستها، یکی از اهداف مبارزات
به زعم خود حق طلبانه و عدالت خواهانه شان، زنان و دختران مردم بوده است. در صدر
همه، منافقین خلق ایرانی قرار دارند که به بهانه مبارزه علیه حکومت، نزدیک به ۱۰۰۰
زن و دختر را در مناسبات فرقه ای خود در اسارت باقی داشته اند. آنان زنان را به
دلایل زیر در اسارت دارند.
۱ـ در راستای استفاده های جنسی و جنگی.
۲ـ حریم امن برای رهبری فرقه و علیه نقش و هژمونی و خطر مردان.
۳ـ النهایه لذت بردن از تمکین و درماندگی و ذلت و ویرانی زنان که توسط فرماندهان
زن در اختیار رهبری فرقه قرار می گیرد.
با این وجود، هنوز هم فرقه ها و تروریستها در میان مردم جاهل و اربابان سرمایه،
خریدار دارند. به ویژه امروزه که اربابان جنگ به این دانش و درایت سیاسی و نظامی
دست یافتند که در استفاده علیه حکومتها ابزار ارتشهای کلاسیک گران تمام می شود و
بهتر است از پتانسیلهای مردمی و انحراف مبارزاتشان به سوی تروریسم، ضمن باجگیری و
امتیازگیری از دولتهای رقیب، همچنین مبارزات مشروع و سیاسی مردم را به لوث کشیده و
میادین مبارزات سیاسی و مردمی را از مشتی تروریستهای جاهل و غیر مردمی، پر کنند.
برای طرح موضوع نیازی به انتخاب جملات تاثیرگذار جهت توصیف نیست. یک ترکیب دو واژه ای برای انتقال موضوع و به تامل واداشتن و درک کامل بحث از سوی مخاطب کافی است.