من فکر می کنم تو جامعه ما ظلم زیاده و مهمترین ظلم بی مسئولیتی ها و توقعات نابه جاست.
دوستم 28 ساله ازدواج کرده بچه دار نشدن، دچار یک مشکل عصبی شده بود دکتر بهش گفته بود که باید برای خودت زندگی کنی و غصه نخوری...
به قول خودش تا امروز به همه لطف کردم اما از این لحظه دیگه می خوام برای خودم زندگی کنم.
چند نکته به ذهنم رسید
یکی اینکه اگه هر کسی بخواد واسه خودش زندگی کنه بقیه هم باید حریم خودشون رو بدونن و حتی میزان توقعات خودش رو.
خانم هایی که بچه دار نمی شن یه جورایی مثل مجردا می مونن دیگران به جرم اینکه بچه ندارن و یا شوهر و زن ندارن فک می کنن دیگه اینا زندگی هم ندارن و ازشون توقع دارن که بیشتر کارها رو انجام بدن و اگه یه زمانی بگی نه حسش نیست ، نمیام نمیتونم، پاسخ میدن مگه شما چی کار می کنید ! به قول همشهریهای ما: شما که دنباله ای ندارید(یعنی بچه و شوهر)
و موضوع دیگه این که خود انسان هم باید حد و اعتدال میزان ارتباطش با دیگران و کارهایی که انجام می دونه رو از همون ابتدا مخصوصا در رابطه با خانواده شوهر و یا زنش مشخص کنه که اگر یه زمانی روح و روانش و یا جسمش بهش اجازه نداد همه تکلیف خودشون رو بدونن.
پ.ن: خیلی وقت بود درفشانی نکرده بودم آخیییییییییییی!!