2 - آقای مرعشی گفته است: "مردم رفتند و یک رأی به آقای روحانی دادند. ما باید منت آقای روحانی را بکشیم، نباید او منت ما را بکشد."
اگر منظور ایشان از کلمه "ما" ، خود ایشان و هم حزبی هایشان بوده است که این امر ربطی به ما ندارد. آقای مرعشی و دوستان ایشان می توانند منت هر که را خواستند بکشند. بالأخره وقتی کسی رئیس جمهور می شود ، جریان های نزدیک به وی می توانند امیدوار به کسب امتیازات مادی و معنوی فراوانی شوند و از این رهگذر ، منت دار رئیس جمهور باشند.
اما اگر منظور آقای مرعشی این است که ملت ایران باید منت روحانی را بکشند - که از سیاق جمله چنین بر می آید - قطعاً سخن غلطی است.
ملت ایران برای چه باید منت روحانی یا هر کس دیگر را بکشند؟ درست است که دولت روحانی وارث بدترین وضعیت کشور در همه دوره های جمهوری اسلامی شده و مملکتی را از دولت پیش تحویل گرفته است که از نظر اقتصادی در مرحله انهدام ، از نظر سیاسی در آستانه انفجار و از منظر بین المللی در تحریم مطلق بوده است و از این رو ، روحانی و همکارانش مأموریتی سخت و تاریخی برای بهبود نسبی اوضاع دارند، ولی معنای این "انجام وظیفه"، این نیست که مردم منت کش رئیس جمهور باشند.
روحانی هم با علم به این که در صورت پیروزی در انتخابات، کشور را در وضعیتی نابهنجار تحویل خواهد گرفت، کاندیدای ریاست جمهوری شد و البته بعدها به نقل از وی نقل شد که وقتی دولت را تحویل گرفته، دریافته که اوضاع وخیم تر از آنی است که فکرش را می کرده است. با این حال، او الان با رأی همین مردم بر جایگاه رفیع ریاست جمهوری تکیه زده است و مادام که از این سمت کنار گیری نکرده، "مسؤول" است و "موظف" به کار و تلاش "بی منت".
رابطه بین جمهور و رئیس جمهور ، رابطه منت کش و منت گذار نیست بلکه باید بین آنها حسن اعتماد، تفاهم و همکاری متقابل وجود داشته باشد. مردم قدردان کسانی هستند که خدمت می کنند، نه منت کش آنها.
قرار است خرابی های کشور ترمیم شود و این، تنها با برنامه ریزی، کار و تلاش مشترک حاصل می شود نه با منت و منت کشی و ادبیات سخیفی از این دست.
3 - آقای مرعشی می گوید که مردم رفتند و یک ساعت وقت گذاشتند و یک رأی دادند و بقیه بارها بر دوش رئیس جمهور است.
درست است که رأی دادن مردم زمان کوتاهی از هر فرد را به خود اختصاص داده است اما هیچ کس حق ندارد رأی مردم را حقیر و کارشان را ناچیز بشمارد.
آقای مرعشی!
همان یک ساعت ها و همان یک رأی ها جمع شدند و مسیر کشور را عوض کردند تا امروز شما بتوانید بار دیگر آزادانه سخن بگویید و دوستان تان در دولت پست بگیرند و انشاء الله خدمت کنند.
بله! بار بزرگی بر دوش رئیس جمهور است اما این گونه نیست که مردم به جز رأی دادن کار دیگری نکرده باشند و مگر کارهای کشور را جز همین مردم پیش می برند؟ اگر باری هست - که هست و خیلی هم سنگین است - فقط بر دوش رئیس جمهور نیست بلکه بر دوش او و یکایک مردم ایران است. مردمی که هر چند از تلاطم غیر قابل پیش بینی اقتصاد در دولت قبل رها شده اند ولی هنوز بار سنگین تورم و گرانی و فساد و نابرابری را بر دوش می کشند و حتی قربانی می شوند.
از همه کسانی که تریبونی در اختیار دارند ، چه در منتهی الیه جریان اصولگرا ، مانند آقای مصباح و چه در جبهه اصلاح طلبان مانند آقای مرعشی، انتظار می رود قبل از آن که سخن بگویند، آن را بسنجند تا به خام گویی دچار نشود و برای خود و کشور ، حاشیه درست نکنند.
خاطره ای از حاج قاسم عزیز :
سالها قبل حاج قاسم با رییس جمهور وقت ( آقای خاتمی ) در دفتر ایشان جلسه داشتند و گویا قرار بود که شب قبل هم نامه ای که حاج قاسم برای رییس جمهور تهیه کرده است را به واسطه پیک وی به دست رییس جمهور برسد تا قبل از جلسه رسمی ، متن توسط آقای خاتمی خوانده شده باشد تا تصمیم گیری در جلسه خیلی وقت نگیرد .
حاج قاسم به محض رسیدن به دفتر سئوال کرد نامه را به حاج آقا دادید ؟ - همه بی خبر از نامه حاج قاسم بودیم !؟ - یکی از دوستان گفت نه ! - نامه ای به دست ما نرسیده !؟
حاج قاسم کمی برآشفت و هم زمان مسئول دفتر رییس جمهور هم با کمی ترش رویی گفت یعنی چی که نامه نرسیده !؟
بگذریم - حدود یک ربع همه دفتر بسیج شدند تا ببینند نامه حاج قاسم چی شده ! - رییس جمهور هم منتظر بودند تا حاج قاسم را ببینند ! - همه بچه های دفتر رییس جمهور خیلی عصبی شده بودند - دبیرخانه عادی و محرمانه و سری هم چیزی پیدا نکردند !؟
قاسم سلیمانی تلفن دفترش را گرفت و سئوال کرد مگر نامه را دیشب نفرستادید !؟ - گویا پشت خط ، دفتر دار حاجی بود که گویا اجتهاد کرده بود و به خیال اینکه نامه فوری را شب ، ساعت دوازده نباید به دفتر رییس جمهور ارسال کند ، گذاشته بود صبح اول وقت توسط پیک ویژه به دفتر رییس جمهور بفرستد !
حاج قاسم داد زد و گفت : همه یک هفته بازداشت !!! - گوشی را قطع کرد .
بچه های دفتر یک نفس راحت کشیدند که مشکل از طرف دفتر رییس جمهور نبوده و از طرفی هم ناراحت که چرا این اشتباه رخ داده - یکی از بچه ها با شوخی سکوت حاکم را شکست و گفت خدا را شکر که حاج قاسم مسئول ما نیست ، وگرنه ما هم باید یک هفته بازداشت می شدیم .
رضا اصلاحی