همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

سرزمین زیبایی ها!!

من امروز به جای نوشتن مطلب می خوام به تلفن های شما خوانندگان عزیز جواب بدم و برای همین تلفن دبیر خانه وبلاگ را ازاد می گذارم تا تماس ما با شما برقرار شود 

صدای زنگ تلفن 1 : زرینگ ....زرینگ..... زرینگ.....

اغ داش : الو شما با دفتر وبلاگ جهانی اغ داش تماس گرفته اید بفرمایید جانم 

پشت خط 1 : من از کلمبور با شما تماس میگیرم  من با خانواده امده بودم به سرزمین زیبایی ها !! الان در کنار چشمه های بوران بوران و یوخاری کهریز هستم 

آغ داش : چه خوب من وقتی اسم "اب " را در تسوج می شنوم به وارد کننده عمده عشق تبدیل می شوم !!

پشت خط 1 : آقا جون واردات را ول کن ما سه روزه این جا بیتوته کردیم روز اول باران بارید من  با کانون گرم خانواده  به الاچیق رفتیم و خودمان را خیس کردیم ..یعنی خیس شدیم ...روز دوم  در معرض آفتاب شدید قرار گرفتیم و به الاچیق پناه بردیم اما این بار سوختیم  و ساختیم !! روز سوم از ترس باد خودمان را به الاچیق رساندیم باز هم خیری ندیدم که هیچ باد کانون خانواده را از هم جدا کرد و گم شدیم !! برای همین زنگ زدم تا انتقاد کنم که این الاچیق ها را چرا این گونه ساخته اند ؟

آغ داش : ببخشید شما ایرانی تشریف دارید یا خارجی هستید ؟

پشت خط 1 : من اهل ایلام هستم مگه فرقی میکنه!؟

آغ داش : ببینید اقای ایلامی این الاچیق ها واسه اروپایی ها ساخته شده اند و من احتمال می دم شما از لحاظ اناتومی و اندامی در حد استانداردهای اروپایی نیستید یعنی اشکال از خود شماست نه سرزمین زیبای من !شما اگه اندامی مثل براد پیت یا همین جرج کلونی داشتید یا زبانم لال چشمم کور اندام عیال عزیزتان شبیه گلشیفته می بود الان ما با این بحران مواجه نبودیم و شما با عشق و حال از الاچیق بهره مند می شدید !! تازه ببین چه گناهی کردی که حالا تقاصش را پس می دهی ناقلا !  ای شیطون...نکنه....فیس بوک ... حالا  اخماتو واکن درسته سه روز زجر کشیدی عوضش هم از انرژی تجدید شونده  تزریق کرده ای و هم وتامین D و اب سرزمین زیبایی ها را جذب نمودی!!

صدای زنگ دوم : درینگ .... درینگ..... درینگ...

آغ داش : اینجا نمایندگی سرزمین زیبایی ها بفرمایید!

پشت خط 2 : من از ارومیه مزاحم می شم  متولد سال 53 هستم! کشاورزی را در حضور پدرم یاد گرفتم و شروع به کاشیدن (کاشتن به زبان پهلوی !) زردالو کردم دوره اول برداشت مصادف شد با دوران هاشمی  و زردالو را سرما برد! سال بعدش زردالو را تگرگ برد ! دوره دوم بخت با من یار بود و مقارن شد با دوره مشارکت (این مشارکت با اون مشارکت پاساژ فرق داره) زردالو ها اون قدر میوه دادند که درختان سکته زدن(از سمت چپ) و باز دوره بعد تصادف شد با احمدی نژاد و زردالو را لو لو برد نشستم فکر کردم اخه این هم شد شغل ؟! یه بار لولو برد یه بار تگرگ و یه بار سرما تدبیر به خرج دادم و شروع به کاشتن گل کردم و با پروانه و شمع همدم و همساز شدم داشت کارها خوب پیش میرفت که از سرزمین زیبایی ها زنگ زدند و سفارش گرفتند من از همه جا بیخبر 19 میلیون تومان گل زبان بسته را راهی دیار گونی کردم و از ان روز هزار و یک شب در جوار حرم عبداللطیف بن عبدالرحیم بن رحمان آل قابوس به بسط نشستم دریغ از یک لقمه کباب خوان حاتم طایی و یک ریال وصولی ...حال به درگاه تو پناه اورده ام ای اغ داش لعین و ....

آغ داش : آقای ارومیه حالا گل و پروانه را بی خیال ..از دریاچه چه خبر؟!

پشت خط 2 : خبر مرگ !! همایش و ستایش همش کششک بود ! درسته برا دریاچه آب نداشت ولی برا خیلی  نون داشت تو ذلیل مرده به فکر دریاچه و اب نباش از فردا کاندیداها با بوق و کرنا هم شده سه سوته دریا رو پر میکنند حواست به گلها باشه اخه مثلا میگن تو حقوق خوندی ؟!! 

 آغ داش : ارومیه جون  فدات بشم  میدونی چیه؟ ما روزی که تو گلها را فرستادی اب واسه ی خوردن نداشتیم آخر تیر  ماه کدوم دیوونه میاد گل بخره گل بفروشه..... تا خواستیم گلها رو به اغوش گرم گلدان ها برسونیم همه شون پر پر شدند و رفتند و فقط خاطره هاشون بجا مونده!!

نامه ی سرگشاده ی جمعی از معلمین سبزوار به رئیس جمهور

خبرگزاری فرهنگیان:

سبزوارنگار/رئیس جمهور محترم! همه واقفیم جامعه ی معلمان و خانواده هایشان و نیز جمعیت دوازده ونیم میلیونی دانش آموزان (بدون احتساب خانواده هایشان) بیش از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل می دهند و عدم آرامش روحی معلمان چه لطمه ای به پرورش نسل آینده کشور می زند. لذا توجه به دغدغه های معلمین می تواند در تأمین این مقوله مؤثر واقع شود.

 

سبزوار نگار

 

در سماجت برای به کشتن دادن اسرای لیبرتی

این بار نوبت چند کشیش آمریکائی بود که به میدان بیآیند!
با وجود اصرار زیاد افراد خانواده های ایرانی که فامیل یا فامیلانی بصورت اسیر و گروگان رجوی و محروم ازابتدائی ترین حقوق انسانی درکمپ لیبرتی عراق دارند و مجدانه برای کسب آزادی ابتدائی آنها که این امر بدون ترک عراق وبرقراری ارتباطات با جهان خارج ممکن نیست ، فرقه ی رجوی هرروزی که میگذرد بیشتر فراموش میکند که طبق قراردادهای خود با دولت عراق وسازمان ملل متحد متعهد است که کمپ لیبرتی را بعنوان محل اسکان موقت اعضای سازمان قبول کرده ودراسرع وقت نسبت به انتقال آنان به کشورهای دیگر اقدام کنند واتفاقا این مسئله مورد تایید وحمایت خانواده ها نیز میباشد.
اما بدنبال انتقال قطره ای چند صد نفر ،  اینکه چه تصوری در مخیله ی رجوی خودشیفته بوجود آمد که مثلا زیر این قرارداد زده وبا سماجت تمام خواستار تحمیل اعطای اقامت دائمی این اسرا در لیبرتی به کشور عراق باشد، برنگارنده روشن نیست!...

برای مطالعه کامل به ادامه مطلب مراجعه شود

به شما نگم به کی بگم

یه بنده خدا چند روز پیش اومده پیشم 10هزارتومن ازم پول قرضی کرده حالا برای یه ساعت جشن عقد دخترش رفته یه ارگ اورده 500هزارتومن حالا بقیه خرجها رو خودت حسابش کن. 

یه خانواده هستند ساعت 3 شب با خانواده بلند میشدن میرفتن پنبه چیدن من بهشون میگفتم بابا به خودتون رحم کنید حداقل تو روزهای بارونی استراحت کنید یه دو روز بعد بارون برید کار که رطوبت مزرعه باعث مریضیتون نشه،میگفتند امسال عروسی داریم باید بیشتر کار کنیم.حالا یکماهه دارند خودشون رو برای عروسی آماده کنند و کلی ریخت و پاش کردند و فکر کنم روز عروسی یه 20 میلیونی خرج کنند. 

حالا حسابش کنید :اونیکه ساعت 3 شب  تو سرمای سرد بلند میشه و با خانواده پشت ماشین نیسان سوار میشن میرند یه شهرستان دیگه برای پنیه چیدن و شبم دیر موقع میاند واقعا حیف نیست این پولو خرج چشم و هم چشمیها کنیم؟واقعا حیف نیست این پولی که با زجر بدست میاد خرج ریخت و پاشهای الکی کنیم؟ 

لعنت بر کسی که از ریخت و پاشهای جشن ها تقدیر و تمجید میکنند و جشن های ساده را تحقیر میکنند. 

پس بیاید فرهنگ ساده زیستی را ارزش نهیم و با چشم و هم چشمی مبارزه کنیم و اگر کسی خواست جشنهای ساده رو تحقیر کند اون شخص رو نهیب دهیم تا شاهد زجر و سختی خانوادها برای مراسم جشن نباشیم.

برگزاری نشست شیوه های همسرداری برای بانوان شهر بخشایش

   امروزه آسیب های اجتماعی نوظهور متعددی وجود دارند که تداوم حیات مشترک را با تهدید های جدی مواجه کرده اند طوری که میزان اختلافات خانوادگی ،احساس نارضایتی از زندگی مشترک و در نتیجه بروز آسیب هایی چون خشونت در خانواده و نارضایتی جنسی ناشی از همین مسائل را شاهدیم.

خانواده بویژه زنان و مردانی که زندگی مشترکی دارند بدلیل اینکه فاقد حداقلی از آگاهی های جنسی و خانوادگی هستند بیشتر در معرض این آسیب ها قرار دارند طوریکه بخش عمده نارضایتی ها متاثر از ابهام نقش و بی توجهی همسران به نیازهای متقابل و فقدان برخی ازمهارت های زناشویی آنها می باشد . از طرف دیگر مطالعات علمی مختلف نشان می دهد مردان در مقایسه با زنان از سطح انتظارات زناشویی بالایی برخوردارند اما با تولد فرزند به جهت خصلت مادرانه این فضا دچار تحول اساسی می شود طوریکه مردان از بی تفاوتی عاطفی و جنسی همسران خود شکایت می کنند چیزی که گاهی خود بتنهایی موجبات بروز نارضایتی جنسی از زندگی مشترک شده و در مواردی به خیانت و رواج روابط فرازناشویی می گردد به همین خاطر اموزش شیوه های نوین همسرداری برای همسران یک واقعیت اجتناب ناپذیر می نماید در این بین جایگاه زنان بیشتر مورد توجه است زنان فارغ از گروه سنی و سابقه تجربه زندگی مشترک و بدون توجه به موقعیت اسکان در شهر یا روستا و بدون توجه به سطح تحصیلات شان به این اموزش ها و یادگیری مهارت های مرتبط نیاز دارند تا از این طریق استانه آسیب پذیری خانواده ها به حداقل برسد . به همین دلیل نشستی یک روزه با عنوان " آموزش شیوه های نوین همسرداری مبتنی بر رویکرد اسیب های اجتماعی نوپدید در خانواده ها " در مورخ 8/9/1393 در بخش بخشایش از توابع شهرستان هریس و با مشارکت شهرداری و واحد پیشگیری بهزیستی هریس با حضور جمع زیادی از بانوان ین شهر برگزار گردید  در ابتدای این نشست ابتدا اقای مهندس رادمهر شهردار محترم بخش بخشایش ضمن خوشامدگویی به دکتر عبداللهی جهت برگزاری این نشست  بر ضرورت تداوم کارهای فرهنگی برای خانواده تاکید کرده و مراتب امادگی شهرداری را برای برگزاری نشست های بعدی یادآور شدند در ادامه آقای دکتر عبداللهی به تبیین این آسیب ها و تهدیدات نوپدید خانواده ها و آموزش برخی از مهارت های بانوان برای مقابله جدی با اسیب های احتمالی پرداختند در ادامه سوالات متعددی از سوی حاضران طرح شد که دکتر عبداللهی و مهندس رادمهر به تناسب نوع سوالات پاسخ های مناسب را ارائه کردند در پایان به 6 نفر از برگزیدگان پرسش جلسه به هدایایی به رسم یادبود اهدا شد.