نگاهی به رابطهی شیخ ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر
وبگاه «ابوالحسن خرقانی" نوشت:
روزی ابوالقاسم در نیشابور به پسری کوچک می گوید که ما از دنیا نمی توانستیم رفت زیرا که ولایت را خالی دیدیم. و درویشان ضا یع می ماندند،اکنون این پسر را دیدم ،ایمن گشتم که عالم را از این کودک نصیب خواهد بود.
چندی بعد شیخ به پسر گفت آیا خواهی سخن خدا گویی و پسرک در جواب گفت:آری خواهم
آنگاه به من گفت در خلوت این شعر میگویی:
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان تو را شمار نتوانم کرد