رمان بازی تمام شد
نویسنده : شهره وکیلی
فصل : 12
........................................................................................
اشتباه نکنید . این پرونده ممکن است به دادگاه تجدید نظر منطبق با رأی دادگاه بدوی باشد که حکم تنفیذ می شود . اما اگر مغایر بود پرونده ب دادگاه دیگری احاله می گردد . مراحلش طولانی است . در نهایت اگر به بن بست برخورد به دیوان عالی کشور ارجاع می شود .
می گویند رأی دادگاه تجدید نظر همان رأی دادگاه بدوی و در حقیقت تآیید آن است .
حکم بازداشت حسین یزدانپناه از سوی وزارت پیشمرگه
حسین یزدانپناه جانشین رئیس حزب آزادی به خاطر شکایتی که از سوی وزارت پیشمرگه به دادگاه ارائه شده بود؛ برای دفاع از خود به دادگاه خوانده شد. گفته میشود این پرونده درخصوص کشته شدن یک عضو داعش و رفتار ناپسند وی...
بر اساس بند الف ماده 415 قانون تجارت در بحث اعلان ورشکستگی ، حکم ورشکستگی ممکن است بر حسب اظهار خود تاجر صادر شود ، سؤالی که مطرح می شود این است که ارزش و اعتبار این اظهار چقدر است و آیا صرف اظهار تکلیفی برای دادگاه ایجاد می کند ؟
اصولاً در امور حقوقی اقرار موضوعیت داشته و دادگاه باید آن را به عنوان شاه دلایل پذیرفته و آن را مبنای صدور حکم قرار دهد ، فرضاً شخصی که به وچود فلان مبلغ دین به نفع دیگری خبری می دهد ، دادگاه نمی تواند از این اخبار به حق بگذرد و در حکم منظور ننماید ، اما در ورشکستگی وضع کمی متفاوت است ... دکتر اسکینی در کتاب ورشکستگی به همین مقدار بسنده میکند که اظهار توقف تاجر نباید اعتباری مشابه اقرار داشته باشد و دادگاه باید آن را احراز کند ، اما توجیهی برای آن بیان نمی کنند . بی شک این نظر صحیح است و اینجا سعی در توجیه نظر می شود :
1- می دانیم که اقرار ، اخبار به حق علیه خود و به نفع دیگری است ، در مورد اظهار به توقف دو بحث وجود دارد اول اینکه آیا توقف حق است ؟ و دوم اینکه با فرض حق بودن آیا به ضرر تاجر است و به نفع طلبکار ؟
توقف حق نیست : توقف عبارت است از « ناتوانی » در پرداخت دیون و ناتوانی از امور دادرسی است ، کما اینکه دادگاه به صرف اقرار خواهان یا خوانده محکوم به اعسار ، حکم به اعسار نمی دهد ، بلکه اعسار او حسب مورد نسبت به هزینه دادرسی یا محکوم علیه بایستی احراز گردد . بنده حتی حکمی دیده ام که دادگاه صادر کننده حکم ورشکستگی ، دعوای اعتراض ثالث را رد کرده و در توجیه آن بیان می کند که نهاد اعتراض ثالث مربوط به مواردی است که حکم صادره مخل حقوق اشخاص ثالث باشد ، و نفس « احراز توقف » نمی تواند خللی به حقوق ثالث وارد کند زیرا دادگاه در مقام تشخیص عجز بوده است . البته این توجیه از جهتی ضعیف است و آن اینکه چگونه میان نفس احراز عجز و آثار احراز تفکیک قائل می شود ؟ مانند آنکه بگوییم نفس اثبات مالکیت خللی به حقوق اشخاص ثالث وارد نمی کند اگرچه آثار آن مخل حقوق آنان باشد !!!
توقف به زیان اظهار کننده نیست : امروزه ورشکستگی پناهگاهی امن برای تجار محسوب می شود که در سایه آن نه تنها تمام طلب طلبکاران را پرداخت نمی کنند ، بلکه از خسارات تأخیر تأدیه نیز معاف می شوند . به همین دلیل اشرف مخلوقات در سال های اخیر پس دریافت وام های کلان خود را ورکشسته اعلام کرده و طلبکاران خود و حتی بانک وام دهنده را وارد غرما میکند و تجارت خود را اینگونه ادامه دهد . به این موارد ، موردی را اضافه کنیم که فرد به قصد ابطال معامله ای که احتمالا متضمن ضرری برای وی بوده خود را ورشکست می کند و دوره توقف را پیش از تاریخ معامله اعلام می کند !!!
2- توجیه دیگر ، استفاده از مفهوم ورشکستگی است . دکتر عرفانی معتقد است در این مورد باید از اثر به مفهوم پی برد ، به عبارتی با صدور حکم ورشکستگی احتمالا دادستان ، دادگاه ، اداره تصفیه یا مدیر تصفیه و عضو ناظر و ... وارد مسئله می شوند ، حکم در روزنامه های کثیر الانتشار منتشر می گردد ، اموال تاجر مهر و موم می شود ، دعاوی تاجر متوقف می گردد و ... بدون تردید آثار فوق مربوط به یک امر معمولی نیست و مفهوم توقف در قانون تجارت بسیار وسیع تر از آن است که فرد بتواند به صرف اقرار خواستار حکم ورشکستگی با همه تشریفات آن شود .
3- دلیل دیگری که اظهار تاجر را نمی توان اقرار و شاه دلایل محسوب کرد ، دخالت مفهوم نظم عمومی در ورشکستگی است . به عبارتی دعوای ورشکسته دعوای ساده طلبکار و بدهکار نیست زیرا فلسفه قواعد ورشکستگی رعایت تساوی حقوق طلبکاران است و طلبکاری که اقامه دعوی ورشکستگی می کند بر خلاف نظام حقوق مدنی نمی تواند صرفاً حق خود را مطالبه کند ، به همین جهت است که شروع مهلت اعتراض نسبت به حکم تاریخ « اعلان » و آگهی بیان شده و نه ابلاغ حکم به اصحاب دعوی و طلبکاران . و اساساً مبنای دخالت دادستان در موضوع ورشکستگی به همین جهت است تا حافظ منافع عمومی باشد .
درخواست رسیدگی به پرونده ایثارگران در دادگاه خدای بزرگ
آزادگان عزیز لطفا این درخواست را که از خداوند برای رسیدگی به پرونده حقخواهی در دادسرای خداوند 23 ساله که در نوبت است را امضا کنید تا خداوندمارابه یادش بیاورد.و به پرونده مان رسیدگی کند.حتما بخوانید و امضا کنید
وقتی اعلام میشود که در فلان تاریخ تجمع جلوی فلان جا تشکیل خواهد شد آقایانی کهدست شون توی کاسه است اعلام میکنند که تجمع بده .تجمع اخ و پیفه .تجمع به صلاحنظام نیست و از این حرفها.وقتی کارگروهی تشکیل میشه که پیگیر اموال و سهام و خلاصهحقوق حقه آزادگان باشه .عده ای میگن که کارگروه نفع شخصی را دنبال میکنه و عده ایهم میگن اصلا کارگروه رو قبول ندارن و عده ای هم با آب و تاب میگن قبول داریم ولی آنهایی همکه میگن قبول داریم فقط در لفظه.میریم تجمع میکنیم .اون لحظه بهمون وعده میدن و تجمعآرام میکنن.بعد که چند هفته گذشت دیگه وعده هاشون رو فراموش میکنن.الان چند هفتهاست که کارگروه داد میزنه آقایان مدیران شرکت خود کفایی برابر وعده خودتان ما میخواهیمبررسی کنیم اموال و دارایی های آزادگان را و بهشون بگیم.آقایان اصلا به درخواست کارگروهمحل نمیزارند.عده ای آزاده که دستشون به دهان شون میرسه میگن .ما هزینه های ایابوذهاب آزادگان و اسکان شان را میدهیم تا آن آزادگانی که پول ندارند ولی دلشون میخوادکه در تجمع شرکت کنند .دیگه نگران پول بلیط و غذا و اسکان نباشند.باز هم آقایانی پیدا میشنو میگن که آزادگان را تحریک نکنید.خوب پس شما میگید تجمع اعتراضی و حق خواهی بده شما موقع تجمع وعده میدید و بعدش عمل نمیکنید شما فراخوان برای تجمع بدون هزینه را تحریک آزادگان مینامید شما به درخواست کارگروهی که به رسمیت شناختید وعده میدهید و عمل نمیکنید شما تجمع کنندگان را قول میزنید شما خیلی کارهای ضد ارزشی انجام میدهید و آ زادگان را حقیر میشمارید شما هفت جد خود را از پول این آزادگان مثل دژ محکمی به پول آ زادگان ساختید شما ریشه در دولت دارید شما از طرف دولت ساپورت میشوید شما آزادگان را افرادی بی خرد و سست اراده و غیر منطقی حساب میکنید شما عده انگشت شماری از آزادگان را خریده اید و آنها را جلوی بقیه گذاشته اید تا ما دو طیف با هم درگیر و سرگرم بشویم تا شما کار بخور بخور خود را ادامه دهید شما با ساپورت مجلسی ها و دولتی ها وام کلان میگیریدوبا آن وام سهام آزادگان را به نام خودتان منتقل میکنید .با بهره همان سهام ها باز پرداخت وام کلانتان را میدهید و مفتی مفتی سهام کلانی را از حق آزادگان بالا میکشید شما املاک و کارخانجات قابل توجهی را بصورت مخفی با این پولها تهیه کرده اید و با درآمد آنها امپراطوری خود را مستحکم تر میکنید شما خون این آزادگان را نه با نی بلکه با نیشتر میخورید شماتا کی میخواهید این ظلم ها را در حق آزادگان ادامه دهید
شماتا کی آزادگان و خانواده آنها را (............)حساب میکنید شما مگر فرزندانتان چه فرقی با فرزندان ما دارند که باید با پول فرزندان ما .فرزندان شما شاسی بلند ها و تحصیلات خارجه و معاملات آن چنانی و تفریحات خارجه و ویلا ها و غیره و غیره و غیره را صاحب شوند شما تا کی میخواهید از نام جمهوری اسلامی با ذکر صلوات پر از ریا و نیرنگ .خود را توجیح کنید و تسبیح و انگشتر های عقیق نقره ای را به رخ ساپورت کنندگانتان کشیده و نهایت سو استفاده از آنها و حتی همدستی با آنها را بکنید تجمع نکنید=کسی که هزینه تجمع آزادگان را بپردازد مجرم است=تجمع به صلاح مینو نیست= تجمع به صلاح نظام نیست=تجمع در شان آزادگان نیست=صبر داشته باشیدچرا عجله میکنید 24 سال که چیزی نیست=شما آزادگان صبور و شکیبا باشید=آزادگان ارزش زیادی برای کشور دارند=آزادگان یادگارانی از شهدا هستند= من دیگر خسته شدم و میگم خدایا اگر نوبت عدل خواهی ما آزادگان از درگاه و دادگاهت هنوز نرسیده پس یا عمرنوح به ما بده و یا دستور توقف بخور بخور حق مان را به خورندگان صادرکن.آخه این درسته که در درگاه و دادگاه عدل خودت .43000انسان بدبختی کشیده در نوبت دادرسی دادگاهت باشند و متحمین همین پرونده هم چنان به خلاف خودشان ادامه دهندوتو به این 43000 انسان عمر نوح ندهی .من نمیدانم که کجای این رسیدگی به داد خواهی .آن هم در دادگاه و درگاه خودت عادلانه است.ولی تو خدایی و بهتر میدانی.شاید ایثارگران این کشور گناهی را مرتکب شده اند که این گونه مورد عقوبت قرار میگیرند.اصلا خدای عزیزم شاید این ایثارگران گناهشان همان جنگیدن یا به قول بخور بخور ها دفاع مقدس بوده باشه.نمیدانم آخف پس اگر دفاع گناه نبوده پس ما صد ها هزرا نفر ایثارگر و شهید و جانباز و مفقود و آزاده چرا از چند انگشت شمار بنده ات باید شلاق بخوریم؟؟؟ خدایا یا عمرنوح بده یا دستور توقف حق معصوم خوری صادرکن یا رسیدگی به پرونده این ایثارگران را شروع کن .ما از عدل درگاهت شک نداریم وفقط به این نتیجه رسیدیم که ما ایثارگران همگی در طول زندگی مان مرتکب گناهی شده ایم که گناه همگی مان یکسان است .