همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

رمان بانوی جنگل فصل 8

http://up.vbiran.ir/uploads/39739140885324432506_secret_book.png

رمان بانوی جنگل

نویسنده : فهیمه رحیمی

فصل : 8

........................................................................................

تو باید خودت با آنها صحبت کنی بعنوان یک مادر از آنها بخواه تا در کارها یاریت دهند اما اگر من دخالت کنم ممکن است با دخالت آنها روبرو شوم و این درست نیست.
و اگر آنها به من هم جواب منفی بدهدند چه باید بکنم؟
آرین نژاد لحظه ای سکوت کرد و گفت:آن وقت باید از آنها بخواهی تا تصمیمشان را در مورد ثروت پدرشان بگیرند.اگر توافق کردند

رازهای همسرداری، این بار به روش پیمان قاسم خانی

تک دختر



همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید! در فرهنگ ما تلاش یک مرد برای دفاع از همسرش نه تنها عجیب نیست بلکه اغلب نشانه عشق و «غیرت» شناخته می شود. اما اینکه وارد شدن یک مرد به دعوای همسرش با دیگری می تواند خدمتی به زندگی مشترک شان باشد یا خیر را با هرایر دانلیان، روانشناس و مشاور خانواده در میان گذاشتیم. تحلیل او از ورود مردها به چنین موقعیت هایی را در ادامه خواهید خواند.
در خیابان. . .
یک بوق اضافه پشت چراغ قرمز کافی است تا سر کسی از پنجره ماشین بیرون بیاید و دعوایی شروع شود. اگر در یکی از این لحظات کسی با شما درگیر شود، همسرتان چه برخوردی باید بکند؟ ساکت کنارتان بنشیند یا به ازای دشنامی که راننده بغل دستی به شما داده، از ماشین پیاده شود و حقش را کف دستش بگذارد؟
وقتی صحبت از زندگی مشترک به میان می آید، نمی توانیم حکم صددرصدی در مورد رفتار درست یا نادرست صادر کنیم. ممکن است در رابطه با یک زوج دخالت همسر رفتاری درست و بجا باشد و در مورد زوج دیگر، چنین دخالتی یک رفتار اشتباه و بحران آفرین به نظر برسد. رفتار درست در این شرایط به این برمی گردد که خانم چقدر به همسرش اجازه دخالت می دهد و اینکه آقا تا چه اندازه شجاعت دخالت کردن را دارد.
در بسیاری از کشورها قانونی وجود دارد که در صورت توهین به یک خانم، آقا می تواند برای دفاع از او به دادگاه شکایت کند. این یعنی در کشورهایی جز ایران هم پذیرفته شده است که مردی برای دفاع از یک خانم تلاش کند و حتی فیلم «متهم» (accused) که جوایزی را هم دریافت کرد، بر همین اساس ساخته شده است.
وقتی در فضای جمعی، خانمی مورد اهانت یا تهدید قرار می گیرد، بهترین و سالم ترین رفتار این است که همسرش حتی در صورتی که نیاز به دخالت دید، از طریق قانون وارد عمل شود و با شکایت از فرد هتاک از همسرش دفاع کند اما اگر در همان لحظه نیاز به عمل احساس کرد، در صورتی که دخالت او همسرش را آزرده نکند، بهتر است برای دفاع از او بدون افزایش تنش و ایجاد درگیری وارد عمل شود. واقعیت این است که در کشور ما در بسیاری مواقع تلاش خود خانم برای پاسخ دادن به توهین ها به درگیری بزرگ تری تبدیل می شود و در صورتی که همسر فرد وارد عمل شود، فرد هتاک جنجال کمتری به پا می کند.
اما باز هم باید تکرار کنیم که درست بودن یا نبودن دخالت مرد، در رابطه دو نفره شان تعریف می شود. اگر وارد شدن او به صحنه همسرش را ناراحت نکند یا اینکه همسرش از او تقاضای کمک کرده باشد، قطعا رفتار درست وارد شدن به ماجراست اما در صورتی که همسرش شخصیت مستقلی داشته باشد که دوست دارد همه بحران هایش را خودش حل کند و از کمک او آشفته می شود، بهتر است کار را به خودش واگذار کند و به حمایت پنهان از او اکتفا کند.
در محیط کار. . .
دعوای طولانی با رئیس اداره می تواند همه انرژی تان را بگیرد و حتی بر رابطه های دیگرتان هم تاثیر بگذارد. اگر رئیسی خودرای داشته باشید که با وارد کردن استرس بیش از اندازه به شما آرامش تان را از بین برده، آیا همسرتان باید برای گوشزد کردن برخی نکات به او وارد عمل شود؟ اصلا درست است که شریک زندگی شما پایش را از چارچوب خانه بیرون بگذارد و به محیط کارتان وارد شود و در مسائل شغلی تان دخالت کند؟
همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید!
نمی توانیم بگوییم همه آنچه در محیط کار می گذرد، تنها و تنها به خود فرد ارتباط دارد و در بحران های کاری هیچ کس جز او نباید برای حل مسئله تلاش کند. حتی در یک دعوای کاری در صورتی که زن از همسرش تقاضای کمک کند، او وظیفه دارد برای دفاع وارد عمل شود. واقعیت این است که همه ما با هدف پوشاندن ضعف های مان ازدواج می کنیم و شاید تصور شود مشابهت ما با دیگری اصلی ترین دلیل انتخاب است اما در ناخودآگاه سراغ کسی می رویم که ضعف های مان را بپوشاند.
البته هیچ کدام از ما این موضوع را اعتراف نمی کنیم و حتی گاهی خودمان هم از آن بی خبریم اما در نهان کمبودهای مان است که به سمت کسی جذب مان می کند. پس در هر شرایطی، حتی در محیط شغلی ما می توانیم از فرد مقابل مان انتظار داشته باشیم که کمبودهای مان را جبران کند اما مثل مورد قبل در صورتی که خانم میلی به گرفتن کمک از همسرش نداشته باشد، او نباید خودسرانه وارد عمل شود و با این رفتار بحران تازه ای را برای زندگی مشترکش ایجاد کند.
در خانواده. . .
وقتی رابطه میان شما و برادرتان شکرآب می شود، همسرتان چه نقشی را باید بازی کند؟ به خاطر هر توهین یا دلخوری که شما را آزار داده از اعضای خانواده تان انتقام بگیرد یا به خاطر توهین هایی که به شما شده، رابطه اش را با خانواده تان قطع کند؟
بهترین حالت این است که وقتی خانمی با خانواده اش مشکل دارد، همسرش را وارد این بازی نکند. عکس این موضوع هم صادق است؛ یعنی اگر خانواده ای با فرزندشان مشکل دارند، نباید پای این مشاجره را به رابطه ای که با دامادشان دارند بکشانند و باید موضوع را در میان خودشان حل و فصل کنند. البته در رابطه عروس یا داماد با خانواده همسرشان، خود فرد نقش لولای رابطه را بازی می کند. اگر وظیفه میانجیگری را درست انجام دهد، ترکش های مشکلات خانوادگی اش همسر او و زندگی مشترکش را تهدید نخواهد کرد اما در صورتی که این میانجی درست عمل نکند، وارد شدن همسرش به موضوعات خانوادگی او می تواند تبعات ناخوشایندی را همراه بیاورد.
از سوی دیگر، این وظیفه هر کسی است که احترام خودش را حفظ کند و دامادی که به خاطر مشکلات همسرش با خانواده اش به رابطه آنها ورود پیدا می کند، باید عواقب احتمالی این کار را هم بپذیرد. با تمام این اوصاف باید بگوییم در چنین رابطه ای، بهتر است فرد وارد مشکلاتی که همسرش با خانواده اش دارد نشود و حل آنها را مگر در موارد خاص برعهده خودش بگذارد.
در میان دوستان. . .
وقتی رابطه شما و دوستان تان شکرآب می شود و کسی در گروه دوستی به شما توهین کرده یا آرامش تان را بر هم می زند، همسرتان چه وظیفه ای دارد؟ آیا باید خارج از چارچوب روابط شخصی شما بایستد یا اینکه برای حل مشکلات میان شما و دوستان تان یا دفاع از شما در برابر توهین های یک نفر وارد عمل شود؟
در رابطه فرد با دوستانش، نمی توانیم باید و نباید خاصی را مطرح کنیم. شاید ترجیح بر این باشد که همسر فرد دخالتی در روابط شخصی و دوستانه او نداشته باشد اما باز هم درست یا غلط بودن دخالت او، بستگی به شرایط و جنس ارتباط دو نفر با هم دارد. ممکن است در یک رابطه، زن بخاطر ورود شوهرش به درگیری هایی که با دوستانش دارد احساس ضععف کند و از خود به خاطر این ضعف خشمگین شود. پیامد این احساس این خواهد بود که او خشمش را به همسرش فرافکنی می کند و در واقع به طور ناخودآگاه وانمود می کند که تنها از او و دخالت هایش دلخور است.
همسرداری را از پیمان قاسم خانی یاد بگیرید!
اما ممکن است خانمی از همسرش انتظار دخالت در این روابط را داشته باشد و در صورتی که چنین انتظاری وجود داشته باشد، وظیفه همسر است که با وارد شدن به موضوع او را همراهی کند. شاید بپرسید این انتظار چطور تشخیص داده می شود. منش افراد بهترین معیار تشخیص چنین موضوعی است. مرد با توجه به منش همسرش تا اندازه ای می تواند تشخیص دهد که وارد شدنش به موضوع او را خوشحال می کند یا آشفته. گذشته از این، افراد می توانند با اطلاع دادن در این مورد به یکدیگر، مشکل را حل کنند و به همسرشان بگویند اگر نیاز به کمک تو بود، حتما به تو اطلاع می دهم.
بهترین حالت برای دفاع کردن از همسر، این است که با تقاضای او دفاع انجام شود. با این وجود تعبیری که از این رفتارها می شود، حتی می تواند از خانه ای به خانه دیگر و از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. زنی مستقل در تهران که همیشه خودش مشکلاتش را حل کرده، در صورتی که بعد از ازدواج چنین واکنش هایی از همسرش را ببیند، احتمالا آشفته می شود و او را محکوم می کند اما زنی در شهرستان کوچکی که همیشه مورد حمایت پدر یا برادرهایش قرار گرفته، در صورتی که شاهد حمایت های همسرش نباشد از او ناامید می شود.
شاید در شرایطی که زن تمایلی به دخالت مستقیم همسرش ندارد، بهترین راه نظارت غیرمستقیم باشد. در این شرایط مرد می تواند تا زمانی که همسرش از پس حل مشکلات برمی آید استقلال او را حفظ کند و اگر احتمال آسیب رسیدن به او را دید، برای دفاع از او اقدام کند. گذشته از این، در صورتی که همسرش در برابر دخالت های او مقاومت کرد اما خودش هم از پس حل مسئله برنیامد، می تواند نه به صورت تهدید بلکه به صورت هشدار به او بگوید «تلاشت را بکن اما در صورتی که عکس العمل موثر و خوبی نداشتی، مجبور می شوم برای کمک به تو در این موضوع دخالت کنم.»

داستان واقعی.

سلام دوباره

یه داستانی هست که واقعی ودرسال1393اتفاق افتاده بین یه پسر ودختر.خواهشمیکنم بخونید.

داستانش درمورد دوستی درمورداعتماد.پس بخونید ونظرهای خودراتوپست پایین بدید

در روز28آذرسال1393 که میشه همین چندروزپیش یک پسرخیلی اتفاقی بایک دختری که عاشق سریال های ترکی آشنامیشه.

روزاول باهم آشنامیشند.ودرموردهم میپرسند.

روزدوم هم به همین ترتیب.

روزسوم درهنگام حرف زدن سریه موضوع باهم بحث میکنند(((اعتماد)))دختره به پسرهیچ اعتمادی نداره.اخلاق پسریه جورایی میشه گفت عالی بودولی خیلی زودعصبانی میشد.که اصلا خوب نبوده.

اخلاق دختر درست شبیه یکی ازبازیگران سریال(فریحا)بود.دخترخیلی احساسی بود خیلی صداقت را دوست داشته ازنظر اون دوست کسی یه که تا اسمش میاد وجودآدم پرازآرامش باشه.نه اینکه با امدن اسمش بترس

روزچهارم یکی ازدوستای پسره به نام(محمد)میادتوزندگی این دختروپسردخالت میکنه باکمال پرویی

به پسره میگه(ازدختره دوری کن چون اصلابهش اعتمادی نیست ازنظر رفتاری خوب نیس)

تازه داستان شروع میشه ببنیدیک دخالت بیجای یک نفرقراره یه دوستی تموم بشه

دختره موضوع رامیفهمه وباهم دعواشون میشه.ولی بازهم اون پسر ودخترآشتی میکنند.

ولی بازم اینبارتقصیرپسره.(پسره بااسم جعلی به نام امیرحسین میره تویکی ازفضای اجتماعی دختره

ومیگه من یکی ازدوستان دوست پسرتم ومیخوام بگم هیچ وقت دوست پسرتاعذیت نکن ومواظبش باش

نکته

کسی که اینا به دختره گفته خوپسرس

روزبعدش دختره میفهمه که کاردوس پسرش بود.ومیفهمه که اصلاامیرحسینی وجودنداشه.

باهم عواشون میشه برای2بار(لازم به ذکراست که........

پسره میخواسته ببینه دختره بهش اعتماد داره یانه وهیچ قصد بدنداشه

خلاصه بازم اون دختر وپسر باهم آشتی میکنند.فقط به خاطراینکه پسره راستشابه دختره گفت.

گفت که هدفم چی بود.وهمنطورکه گفتم چون دختره خیلی احساسی بودمیبخشه

ولی دیگه کم کم نزدیک به ماه دی میشیم.دختره امتحاناتش شروع میشه ودیگه ازحرف زدن خبری نیست یه چند روزی ازهم دورند.

ولی بانهایت بدشانسی پسره(یکی ازدوستانش پسره به نام سهیل که ازطرف محمدامده.

میادیه آتیشی تو زندگی پسر ودختره میندازه.

وروزبعدش دختره فقط به خاطر نداشتن اعتمادبه پسره ازش دوری میکنه یاهمون جداشدن)

پسرمیگه(به من چه که دوستام امدند دخالت کردند.من که نمیتونم جلو دوستامابگیرم)

درآخرسریه موضوع الکی باهم برای همیشه قهرمیکنندقهرکنه ن کلادیگه سراغ هم دیگه نمیرند.

 

خب به نظرشماحق باکی؟

پسره برای آخرین با میگه(ببخشید.دیگه نمیزارم دوستام دخالت کنند.بازم طلب بخشش میخواد.میگه)

دختره هم درجواب(من ازدخالت های دوستات خسته شدم.دیگه نمیتونم ادامه بدم اولش اون امیرحسین که خودت بوذی بدشم اون محمد حالام سهیل دیگه خسته شدم.)

البته پسرهم تقصیرکارنبوده چون دوستاش به هش خیانت کردند.اون هنوزم عاشق دخترس اما دختر دی

ه دوسش نداه.

خب امیدوارم خونده باشید

چندتاسوال

1-حق با دخترس یاپسره؟2-کی داره اشتباه میکنه؟

3-الان بایددختره پسره دارببخشه یانه؟

باجدیت نظربدید.
نظراتون را توپست پایین بذاریدفقط یه خواهش خودتون هم بیشتردرموردداستان بگید