همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

نوع دوستی که خانمها به داشتن آنها در زندگیشان نیاز دارند!

 
 انسانها به خاطر شرایط خاصی روحی و حساسیت ویژه شان نیاز دارند که در لحظات مختلف زندگی کسی کنارشان باشد این ویژگی در خانمها بیشتر صدق میکند در این مقاله به 8 نوع دوستی که خانمها به آنها نیاز دارند اشاره شده است

 

 

1. دوست دوران کودکی
دوست دوران کودکی، هنوز هم به یاد می آورد که شما چه دختری بودید؟
دوست های دوران کودکی شما و خانواده شما را خوب می شناسند و خاطرات بسیاری از شما دارند. ربه کا ادم محقق و استاد جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیا می گوید: دوستان دوران کودکی به شما یادآوری می کنند که هنوز همانی هستید که در دوران کودکی تان بودید. 
از طریق تلفن، میل، نامه و... با دوستان دوران کودکی تان ارتباط داشته باشید.

2. یک دوست جدید
برخلاف دوستان دوران ابتدایی تان، دوست جدید هیچ تصور ذهنی از شما ندارد.
دوستان جدیدی که پبدا می کنیم تفکرات، شخصیت ها و شیوه های مختلفی برای زندگی دارند. این دوستان شما را به جمع دیگری از دوستان جدید معرفی می کنند که ممکن است از لحاظ شغلی و... برای شما مفید باشد. دوستان جدیدی در محل کارتان پیدا کنید، و فعالیت های جدیدی را آغاز کنید.
 

3. دوست ورزشی
زمانی که حوصله ورزش ندارید، او شما را به بیرون از منزل دعوت می کند تا با هم ورزش کنید و روحیه تان را به دست آورید.
کارشناسان اتفاق نظر دارند که ورزش کردن از جمله پیاده روی، ایروبیک، مهمترین عاملی است که شما را از لحاظ جسمی و روحی سالم نگه می دارد و باعث بقای عمرتان نیز می شود. 

برای اینکه نتیجه بهتری کسب کنید، تمرینات ورزشی مشترکی با دیگران انجام دهید. مثلا می توانید با همسایه تان 4 روز در هفته پیاده روی کنید یا بدوید. این روش بهترین راه برای ورزش کردن و درنهایت کسب یک نتیجه خوب است زیرا اگر یکی از شما حوصله ورزش کردن نداشته باشید دیگری شما را ترغیب می کند.
 

4. دوست مذهبی
مطالعه ای که در دانشکده پزشکی دوک انجام شد نشان داد که افرادی که به طور مرتب در جلسات مذهبی حاضر می شوند
 یا فعالیتهای مذهبی مانند نماز خواندن، مدیتیشن یا خواندن قرآن انجام می دهند 50 درصد کمتر از دیگران در معرض مرگ هستند و طول عمرشان 6 سال بیشتر می شود.
 
 
5. دوست جوان تر از خودتان
تحقیقات نشان داده که عامل ضروری یک زندگی شاد این است که برای دیگران مفید باشی. مثلا با درست کردن یک غذای خوشمزه، یا صحبت درمورد تجربیاتی که کسب کرده اید و انتقال آن به دیگران. بسیاری از خانم ها با بزرگ شدن بچه هایشان این کارها را فراموش می کنند یا شاید کمرنگ تر شود. اما داشتن یک دوست جوان تر از خودتان می تواند این حس را به شما منتقل کند و زندگی شادی را برای شما رقم بزند.
 
6. زنِ دوستِ همسرتان
ارتباط نزدیک داشتن با زن دوست همسرتان برای زندگی و ازدواجتان بسیار مفید است.
مطالعه ای که برروی 347 زوج انجام شده بود نشان داد که هرچه خانواده های دو زوج بیشتر با هم آمیخته شوند، همسران شادتری خواهند بود حتی اگر یک سال از ازدواجشان گذشته باشد. پس زوج هایی را که می شناسید وارد لیست دوستانتان کنید تا زندگی شادی را برای خود و آنها به وجود بیاورید همچنین آنها را عضوی از خانواده خود بدانید. 


7. مادرتان
براساس مطالعه ای که در دانشگاه پلسیلوانیا انجام شد، حدود 85 درصد خانمها مدعی شدند که با مادرانشان رابطه خوب و صمیمی داشته اند.
با وجود اختلاف های سطحی که بین مادران و دخترها وجود دارد، رابطه بین آنها عمیق، نزدیک و حمایتی می باشد. این موضوع در این رابطه اهمیت و ارزش فوق العاده ای دارد زیرا مادران و دخترها علاقه زیادی به یکدیگر دارند.
 
اگر علاقه مندید که ارتباط دوستانه ای با مادرتان داشته باشید اما موانعی بر سر راهتان وجود دارد، ما موارد زیر را توصیه می کنیم:

* اگر گذران وقت با مادرتان برایتان سخت است و زیاد از آن لذت نمی برید:
 سعی نکنید او را تغییر دهید بلکه روی کارهای خودتان تمرکز کنید و سعی کنید با کارهایی که انجام می دهید زمان لذت بخشی را فراهم کنید.

* اگر بر سر مسائل قدیمی با هم مخالفید:
خانم هایی که ارتباط محکم و قوی دارند به صورت شخصی کشمکش ایجاد نمی کنند. در عوض، بازتاب رفتارهای مادرشان را با ملایمت نقد می کنند.

* رابطه بسیار نزدیک است:
دخترانی که این نوع رابطه را با مادرانشان دارند و مادرانشان خواستار این هستند که زمان بیشتری را با دخترانشان سپری کنند. به جای اینکه به مادرشان بگویند نمی توانند با او باشند روی این مسئله تاکید می کنند که چه زمانی فرصت با هم بودن را دارند و چه کارهایی می توانند برای مادرانشان انجام دهند. 
 
8. خودتان
آیا شما مانند بسیاری از خانم ها قید همه چیز رامی زنید تا به دوستانتان کمک کنید اما از خودتان غافل شده اید و به خودتان توجهی نمی کنید؟
چقدر یک نفر برای خودش اهمیت قائل است؟ پاملا پیک مشاور پیشگیری و استادیار دانشکده پزشکی ماریلند می گوید: این موضوع از خودآگاهی شروع می شود.  او می گوید: خودآگاهی یک ماجرای حیرت انگیز است. فکر کنید چه چیزی باعث شد عاشق کسی شوید یا از کسی خوشتان بیاید. با خودتان روراست باشید. با این توضیحات و روشن شدن این واقعیت ها چه حسی نسبت به خودتان دارید؟

پیک توصیه می کند که این جملات را با خودتان تکرار کنید: من خودم را دوست دارم و به خودم افتخار می کنم همچنانکه دیگران در زندگی من مهم هستند. او توصیه می کند که هفت عاملی که باعث شادی و سلامت تان می شود را یادداشت کنید. مثلا غذا پختن، صحبت کردن با یک دوست، دویدن، کتاب خواندن و... و حداقل یکی از آنها را روزی یک بار انجام دهید.

فرهنگ ایران

عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می‌توان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشه‌ای از فرهنگ ایران را به ارث برده‌اند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.[۱]

در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبان‌های ایرانی ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع ۴- دین‌ها و آیین‌های زرتشتی، مهرپرستی و ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی

خلاصه ای از زندگی امام حسن (ع)

رحلت پیامبر اکرم و شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام را به همه شیعیان و محبان اهل البیت تسلیت عرض می کنم

خلاصه ای از زندگی امام حسن علیه السلام

#- قال رسول الله (ص) : من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضها فقد ابغضنی[1] 

#- قال رسول الله (ص) : الحسن والحسین امامان قاما او قعدا

زندگی امام حسن (ع) را می توان به چهار قسمت تقسیم کرد

1- از ولادت آن حضرت تا رحلت پیامبر اکرم

2- ازرحلت پیامبر تا بعد از شهادت حضرت علی (ع)

3- ازآغاز حکومت تا صلح با معاویه

4- یعد ازصلح تا شهادت

#- اما دوره نخست زندگی امام حسن (ع)

امام حسن (ع) درشب شننبه 15 رمضان سال سوم هجری درمدینه به دنیا آمد با تولد آن حضرت مدینه غرق شادی ونشاط شد حضرت علی  اورا در پارچه زردی پچید وبه خدمت پیامبر آورد پیامبر از اینکه اورا در پارچه زرد دید ناراحت شد ودستورداد آن پارچه زرد را باز کنند واو را در پارچه سفید   به پیچند و بعد بنا به دستور خدا که فرموده بود حضرت علی بمنزله هارون برای شما هست پس   باید نام اورا شُبَرکه به عربی حسن می شود نام بگذار بعد  در گوش راستش اذان ودر گوش چپ آن حضرت اقامه گفتند بعد در روز هفتم گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سرش را تراشیدن وبه وزن موهایش صدقه دادند گفته شده که امام حسن ازنظر شباهت مانند جدش بود لذا هروقت حضرت فاطمه لالائی می گفت این شعررا می سرود : انت شبه به ابی      لست شبیها به علی

کُنیَت آن حضرت ابومحمّد است ، و القاب آن بزرگوار: سیّد و سبط و امین و حجت و برّ و نقیّ و زکیّ و مجتبی و زاهد وارد شده است

#-  دوران کودکی امام حسن بهترین دوران بود زیراتا هشت سال   درآغوش پرمهر پیامبر اسلام بسر برد وپیامبر این دو برادررا بسیار دوست می داشت ودائم می فرمود حسن وحسین دو سید جوانان اهل بهشت هستند هر کس آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده وهرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده

ونیز نقل شده که پیامبر(ص) امام حسن را بردوش خود قرار می داد وگاهی در موقع نماز امام حسن بردوش پیامیر سوار می شد وپیامبر با ملاطفت تمام آن حضرت را به زمین می گذاشت وگاهی وقتها این قدرسجده راطول می داد تا خود آن حضرت بلند می شد .

محمد اسمائیل بخاری از ابی بکره نقل می کند که گفت دیدم پیامبر را که « رایت النبی علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مره وینظر الیه مره اخری ویقول ابنی هذا سید » این فرزند من سید وآقا است.

#- نقل داستانی از کودکی امام حسن ع : نقل شده که وقتی پیامبر پنچ یا شش سال داشت اکثر اوقات در پای منبر پیامبر می نشست وبه سخنرانی پیامبر (ص) گوش فرامی داد و وقتی که بر می گشت خانه آنچه را که پیامبر فرموده بود برای مادر نقل می کرد وقتی حضرت علی ع به خانه می آمد حضرت فاطمه (س) آنچه را که درمسجد اتفاق افتاده بود را برای حضرت علی نقل می فرمود حضرت عرض کردند شما که در مسجد نبودید پس چه کسی این مطالب را برای شما نقل کرده است حضرت فاطمه جریان را برای حضرت نقل کرد یک روز حضرت علی مقداری زودتربه خانه می آید تا مشاهده کند فرزندش چگونه سخن می گوید

امام حسن وقتی خواست برروی متکاها بنشیند وسخن بگوید زبانش به لکنت افتاد مادرفرزندش را در آغوش کشید وفرمود تو را چه می شود فرزند گرامیم امام حسن ع فرمود : مادرجان حس می کنم مرد بزرگواری دارد به حرفهای من گوش می دهد که دراین زمان حضرت علی ع بیرون می آید وامام حسن را درآغوش می کشد .

#- دوره زندگی دوم امام حسن ع از بعد از رحلت پیامیراکرم شروع می شود که امام هشت سال بیش نداشت که دوران بسیار سختی بود ولی امام این دوران را با موفقیت وافتخار گذراند در این زمان بود که بنا به گفته مورخانی مانند ابن اثیر ابن خلدون امام حسن به همراه برادرش امام حسین درفتح شمال افریقا شرکت می نماید  که این در زمان حلافت عثمان بود

همچنین ابونعیم اصفهانی می نویسد که امام حسن در فتوحات ایران به گرگان رسید ه بودند

#- دوره سوم زندگی امام حسن بعد از شهادت حضرت علی ع بود که ازسخت ترین دوران زندگی آن امام بزرگوار است امام بعد از شهادت پدربزرگوارش مردم را درمسجد کوفه جمع می کنند و سخنرانی کردند که خیلی مردم تحت تاثیر قرار می گیرند که بلافاصله بعد از سخنرانی عبد الله ابن عباس بلند می شوند ومردم را تشویق به بیعت می کنند ومردم گروه گروه با حضرت بیعت می کنند امام حسن عبدالله ابن عباس را فرماندار بصره و قیس ابن سعد را و سعید ابن قیس وعبیدالله ابن عباس رابه فرماندهی نیروهای مسلح برگزید وبسیاری از والیان را که در زمان پدربزرگوارش در منصب بودند را گذاشت که در همان منصب باقی بمانند .

امام حسن (ع)هنوز نتوانسته بود اوضاع را درست دراختیار بگیرد که شیطنت های معاویه شروع شد لذا جلسه ای را تشکیل داد واز افرادی مانند عمرعاص و قیس ابن اشعث و جمعی از بزرگان دعوت کرد تا نقشه نابودی سپاه  امام حسن را بکشن و تصمیم گرفتن تا این روش ها را برای سرکوبی اجرا کنند :

1- به سرتاسر منطقه تحت تسلط امام حسن جاسوس بفرستند

2- نیروهای ارشد نظامی را با پول بخرند

3- شایعه پراکنی کنند که امام حسن خواهان واگذاری حکومت به معاویه است

4- وحدت کوفیان را نابود کنند وبین آنها اختلاف بیندازند

این جریانات از دید تیزبین امام حسن مخفی نماند وحتی بعضی از جوسوسان معاویه را گرفته واعدام کردند و لذا امام شروع کردند به نوشتن نامه به معاویه و نصیحت کردن ایشان، که کارگرنیفتاد بدین خاطر امام مجبورشدند درآخرین نامه بنویسند که گویا چیزی جز شمشیرنمی تواند بین من وشما حاکم باشد که با این نامه معاویه خود را آماده جنگ کرد ودرمرحله اول 60 هزارسپاه جنگی آماده کرد وبه سوی فرات فرستاد .

امام حسن هم « حجرابن عدی »را فرمود که مردم را به مسجد فراخواند مردم جمع شدند امام آنها را به جهاد فراخواند ولی متاسفانه هیچ کس گوش نداد و دعوت امام را لبیک نگفت.

عدی ابن حاتم ازاین سستی مردم ناراحت شد و اطاعت خویش وقبیله اش را اعلام کرد وبا سپاهیانش به سوی نخلیه حرکت کرد اردوگاه امام حسن ع هم حرکت کرد وبعد از آن دیگران مانند قیس بن سعد , معقل ابن قیس , زیاد ابن صعصه از آن حضرت حمایت کردند و با تلاش فقط 12 هزار نفر سپاه فراهم شد وامام مجتبی تا دیرعبد الرحمن پیش رفت ودردیر عبدالرحمن بخاطرجمع آوری سپاهیان از ایران وبصره توقف کرد وفرماندهی سپاه را به ترتیب به عبیدالله عباس , قیس ابن سعد ,وسعید ابن قیس سپرد وفرمود شماها  راهی مسکن شوید ودر  مقابل معاویه حالت تدافعی بگیرید تامن با سپاه مدائن به شما برسم.

که درآنجاه دشمنان وجاسوسان من جمله تعدادی از خوارج به امام قصد سوء کرده وخیمه آن امام بزرگوار را غارت کردند

لذا امام مجبور شد بدین دلائل صلح کند

1- روحیه ضعیف سپاهیان وتعداد اندک آنها

2- رغبت نداشتن به جنگ وتسلیم فرمانده ارشد سپاه

3- متفرق بودن کوفیان

4- خطرحمله رومیان به حکومت اسلامی

5- برافراشته ماندن پرچم مبارزه با حفظ شیعیان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام

تاریخ شهادت امام حسن :

در شهادت آن امام مظلوم اختلاف است ، بعضى در هفتم صفر سال پنجاهم هجرى و جمعى در بیست و هشتم آن ماه گفته اند و در مدّت عمر گرامى آن جناب نیز اختلاف است و مشهور چهل و هفت سال است ، چنانچه صاحب(کشف الغمّه ) به روایت ابن خشّاب از حضرت باقر و صادق علیهماالسّلام روایت کرده است که مدّت عمر شریف امام حسن علیه السّلام در وقت شهادت  چهل و هفت سال بود که بنا به دستور معاویه توسط همسرش جعده به وسیله ی زهری که معاویه فرستاده بود صورت می گیرد و مظلومانه مانند جده اش زهرا (س)در قبرستان بقیع دفن می شوند.

 ثواب زیارت

قال رسول الله (ص):

ُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَام . کسی که فرزندم حسن را در بقیع زیارت کند روی پل صراط قدم هایش نمی لرزد روزی که همه قدمها متزلزل خواهد شد.[2]

منابع مورد استفاده :

1-                     بحار الانوار

2-                     منتهی الامال (فصل چهارم )

3-                     تاریخ طبری

4-                     الطبقات‏الکبری،خامسة1،ص:225



[1] جلد ۴۳ ص ۲۶۴

[2]  بحارالأنوار     28 ص  39    باب 2- إخبار الله تعالى نبیه

ضرورت داشتن یک زندگی ایمن تر . . .

همونطور که میدونیم ، زندگی  همه ما انسانها از چند مرحله تشکیل شده

دوران کودکی ، بازی ، گریه و خنده .

دوران نوجوانی ، نشاط و شیطنت .

دوران جوانی ، تلاش و تفکر و لذت .

دوران میانسالگی ، شکل یافتگی و ثبات و آرامش .

و دوران بازنشستگی ، استفاده از دسترنج سالهای گذشته و 

استراحت و لذت بردن از زندگی کردن با ثمره های زندگی .

بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین ...           کین اشارت ز جهان گذرا ما را بس ...

خلاصه ای از زندگی امام حسن (ع)

رحلت پیامبر اکرم و شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام را به همه شیعیان و محبان اهل البیت تسلیت عرض می کنم

خلاصه ای از زندگی امام حسن علیه السلام

#- قال رسول الله (ص) : من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضها فقد ابغضنی[1] 

#- قال رسول الله (ص) : الحسن والحسین امامان قاما او قعدا

زندگی امام حسن (ع) را می توان به چهار قسمت تقسیم کرد

1- از ولادت آن حضرت تا رحلت پیامبر اکرم

2- ازرحلت پیامبر تا بعد از شهادت حضرت علی (ع)

3- ازآغاز حکومت تا صلح با معاویه

4- یعد ازصلح تا شهادت

#- اما دوره نخست زندگی امام حسن (ع)

امام حسن (ع) درشب شننبه 15 رمضان سال سوم هجری درمدینه به دنیا آمد با تولد آن حضرت مدینه غرق شادی ونشاط شد حضرت علی  اورا در پارچه زردی پچید وبه خدمت پیامبر آورد پیامبر از اینکه اورا در پارچه زرد دید ناراحت شد ودستورداد آن پارچه زرد را باز کنند واو را در پارچه سفید   به پیچند و بعد بنا به دستور خدا که فرموده بود حضرت علی بمنزله هارون برای شما هست پس   باید نام اورا شُبَرکه به عربی حسن می شود نام بگذار بعد  در گوش راستش اذان ودر گوش چپ آن حضرت اقامه گفتند بعد در روز هفتم گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سرش را تراشیدن وبه وزن موهایش صدقه دادند گفته شده که امام حسن ازنظر شباهت مانند جدش بود لذا هروقت حضرت فاطمه لالائی می گفت این شعررا می سرود : انت شبه به ابی      لست شبیها به علی

کُنیَت آن حضرت ابومحمّد است ، و القاب آن بزرگوار: سیّد و سبط و امین و حجت و برّ و نقیّ و زکیّ و مجتبی و زاهد وارد شده است

#-  دوران کودکی امام حسن بهترین دوران بود زیراتا هشت سال   درآغوش پرمهر پیامبر اسلام بسر برد وپیامبر این دو برادررا بسیار دوست می داشت ودائم می فرمود حسن وحسین دو سید جوانان اهل بهشت هستند هر کس آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده وهرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده

ونیز نقل شده که پیامبر(ص) امام حسن را بردوش خود قرار می داد وگاهی در موقع نماز امام حسن بردوش پیامیر سوار می شد وپیامبر با ملاطفت تمام آن حضرت را به زمین می گذاشت وگاهی وقتها این قدرسجده راطول می داد تا خود آن حضرت بلند می شد .

محمد اسمائیل بخاری از ابی بکره نقل می کند که گفت دیدم پیامبر را که « رایت النبی علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مره وینظر الیه مره اخری ویقول ابنی هذا سید » این فرزند من سید وآقا است.

#- نقل داستانی از کودکی امام حسن ع : نقل شده که وقتی پیامبر پنچ یا شش سال داشت اکثر اوقات در پای منبر پیامبر می نشست وبه سخنرانی پیامبر (ص) گوش فرامی داد و وقتی که بر می گشت خانه آنچه را که پیامبر فرموده بود برای مادر نقل می کرد وقتی حضرت علی ع به خانه می آمد حضرت فاطمه (س) آنچه را که درمسجد اتفاق افتاده بود را برای حضرت علی نقل می فرمود حضرت عرض کردند شما که در مسجد نبودید پس چه کسی این مطالب را برای شما نقل کرده است حضرت فاطمه جریان را برای حضرت نقل کرد یک روز حضرت علی مقداری زودتربه خانه می آید تا مشاهده کند فرزندش چگونه سخن می گوید

امام حسن وقتی خواست برروی متکاها بنشیند وسخن بگوید زبانش به لکنت افتاد مادرفرزندش را در آغوش کشید وفرمود تو را چه می شود فرزند گرامیم امام حسن ع فرمود : مادرجان حس می کنم مرد بزرگواری دارد به حرفهای من گوش می دهد که دراین زمان حضرت علی ع بیرون می آید وامام حسن را درآغوش می کشد .

#- دوره زندگی دوم امام حسن ع از بعد از رحلت پیامیراکرم شروع می شود که امام هشت سال بیش نداشت که دوران بسیار سختی بود ولی امام این دوران را با موفقیت وافتخار گذراند در این زمان بود که بنا به گفته مورخانی مانند ابن اثیر ابن خلدون امام حسن به همراه برادرش امام حسین درفتح شمال افریقا شرکت می نماید  که این در زمان حلافت عثمان بود

همچنین ابونعیم اصفهانی می نویسد که امام حسن در فتوحات ایران به گرگان رسید ه بودند

#- دوره سوم زندگی امام حسن بعد از شهادت حضرت علی ع بود که ازسخت ترین دوران زندگی آن امام بزرگوار است امام بعد از شهادت پدربزرگوارش مردم را درمسجد کوفه جمع می کنند و سخنرانی کردند که خیلی مردم تحت تاثیر قرار می گیرند که بلافاصله بعد از سخنرانی عبد الله ابن عباس بلند می شوند ومردم را تشویق به بیعت می کنند ومردم گروه گروه با حضرت بیعت می کنند امام حسن عبدالله ابن عباس را فرماندار بصره و قیس ابن سعد را و سعید ابن قیس وعبیدالله ابن عباس رابه فرماندهی نیروهای مسلح برگزید وبسیاری از والیان را که در زمان پدربزرگوارش در منصب بودند را گذاشت که در همان منصب باقی بمانند .

امام حسن (ع)هنوز نتوانسته بود اوضاع را درست دراختیار بگیرد که شیطنت های معاویه شروع شد لذا جلسه ای را تشکیل داد واز افرادی مانند عمرعاص و قیس ابن اشعث و جمعی از بزرگان دعوت کرد تا نقشه نابودی سپاه  امام حسن را بکشن و تصمیم گرفتن تا این روش ها را برای سرکوبی اجرا کنند :

1- به سرتاسر منطقه تحت تسلط امام حسن جاسوس بفرستند

2- نیروهای ارشد نظامی را با پول بخرند

3- شایعه پراکنی کنند که امام حسن خواهان واگذاری حکومت به معاویه است

4- وحدت کوفیان را نابود کنند وبین آنها اختلاف بیندازند

این جریانات از دید تیزبین امام حسن مخفی نماند وحتی بعضی از جوسوسان معاویه را گرفته واعدام کردند و لذا امام شروع کردند به نوشتن نامه به معاویه و نصیحت کردن ایشان، که کارگرنیفتاد بدین خاطر امام مجبورشدند درآخرین نامه بنویسند که گویا چیزی جز شمشیرنمی تواند بین من وشما حاکم باشد که با این نامه معاویه خود را آماده جنگ کرد ودرمرحله اول 60 هزارسپاه جنگی آماده کرد وبه سوی فرات فرستاد .

امام حسن هم « حجرابن عدی »را فرمود که مردم را به مسجد فراخواند مردم جمع شدند امام آنها را به جهاد فراخواند ولی متاسفانه هیچ کس گوش نداد و دعوت امام را لبیک نگفت.

عدی ابن حاتم ازاین سستی مردم ناراحت شد و اطاعت خویش وقبیله اش را اعلام کرد وبا سپاهیانش به سوی نخلیه حرکت کرد اردوگاه امام حسن ع هم حرکت کرد وبعد از آن دیگران مانند قیس بن سعد , معقل ابن قیس , زیاد ابن صعصه از آن حضرت حمایت کردند و با تلاش فقط 12 هزار نفر سپاه فراهم شد وامام مجتبی تا دیرعبد الرحمن پیش رفت ودردیر عبدالرحمن بخاطرجمع آوری سپاهیان از ایران وبصره توقف کرد وفرماندهی سپاه را به ترتیب به عبیدالله عباس , قیس ابن سعد ,وسعید ابن قیس سپرد وفرمود شماها  راهی مسکن شوید ودر  مقابل معاویه حالت تدافعی بگیرید تامن با سپاه مدائن به شما برسم.

که درآنجاه دشمنان وجاسوسان من جمله تعدادی از خوارج به امام قصد سوء کرده وخیمه آن امام بزرگوار را غارت کردند

لذا امام مجبور شد بدین دلائل صلح کند

1- روحیه ضعیف سپاهیان وتعداد اندک آنها

2- رغبت نداشتن به جنگ وتسلیم فرمانده ارشد سپاه

3- متفرق بودن کوفیان

4- خطرحمله رومیان به حکومت اسلامی

5- برافراشته ماندن پرچم مبارزه با حفظ شیعیان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام

تاریخ شهادت امام حسن :

در شهادت آن امام مظلوم اختلاف است ، بعضى در هفتم صفر سال پنجاهم هجرى و جمعى در بیست و هشتم آن ماه گفته اند و در مدّت عمر گرامى آن جناب نیز اختلاف است و مشهور چهل و هفت سال است ، چنانچه صاحب(کشف الغمّه ) به روایت ابن خشّاب از حضرت باقر و صادق علیهماالسّلام روایت کرده است که مدّت عمر شریف امام حسن علیه السّلام در وقت شهادت  چهل و هفت سال بود که بنا به دستور معاویه توسط همسرش جعده به وسیله ی زهری که معاویه فرستاده بود صورت می گیرد و مظلومانه مانند جده اش زهرا (س)در قبرستان بقیع دفن می شوند.

 ثواب زیارت

قال رسول الله (ص):

ُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَام . کسی که فرزندم حسن را در بقیع زیارت کند روی پل صراط قدم هایش نمی لرزد روزی که همه قدمها متزلزل خواهد شد.[2]

منابع مورد استفاده :

1-                     بحار الانوار

2-                     منتهی الامال (فصل چهارم )

3-                     تاریخ طبری

4-                     الطبقات‏الکبری،خامسة1،ص:225



[1] جلد ۴۳ ص ۲۶۴

[2]  بحارالأنوار     28 ص  39    باب 2- إخبار الله تعالى نبیه