همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

رییس اسکودا مطرح کرد منشور حقوق شهروندی زودتر منتشر شود/استقلال ۶۰ ساله کانون وکلا نباید مخدوش شود

1730896_980

 

رییس اتحادیه سراسری کانون‌های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) از برگزاری همایش «حقوق شهروندی و حق دفاع» در روز سه‌شنبه – ۷ بهمن ماه – در هتل فردوسی خبر داد.

 

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بهمن کشاورز در نشستی خبری با اشاره به برگزاری همایش حقوق شهروندی و حق دفاع از سوی اسکودا گفت: کانون های وکلا بر مبنای مصوبه هیأت عمومی اتحادیه در کرمان در صدد بر آمدند که در مورد حق دفاع و به خصوص حقوق شهروندی نشست ها و همایش هایی را برگزار کنند و سعی دارند که وظیفه خودشان را در شناساندن این حقوق به مردم نشان دهند که اولین مورد آن برگزاری همایش حقوق شهروندی است.

 

وی افزود: در این همایش ما نمایندگانی از قوای سه گانه دعوت کرده‌ایم.

 

وی درباره طرح اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری که سوی ۱۸ نفر از نمایندگان مجلس ارائه شده گفت:‌ برای قانونی که اولاً اجرای آن آزمایشی است و ثانیا هنوز اجرایش شروع نشده ارائه چنین طرحی جای تعجب دارد؛ چرا که تصویب این قانون و بررسی آن هزینه سنگینی را به همراه داشته، چطور نمایندگان می‌توانند چنین طرحی را ارائه دهند.

 

کشاورز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا وکیل‌مدافع محمدرضا رحیمی پس از اعلام‌نظر دیوان عالی کشور می‌تواند تقاضای اعمال ماده ۱۸ کند؟ اظهار کرد: هر کسی می‌تواند درخواست اعمال ماده ۱۸ کند. مسئله مهم پذیرش یا عدم پذیرش ماده ۱۸ است. پذیرش اعمال ماده ۱۸ به مفهوم یکی از شقوق اعاده دادرسی است؛ بنابراین بدون علت نمی توان تقاضای اعمال ماده ۱۸ کرد.

 

کشاورز در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر یکی از وکلا فساد بزرگی را انجام دهد که در سطح ملی باشد و زندانی هم شود آیا تاثیری بر روند وکالت‌اش دارد یا خیر؟ گفت: تردیدی نیست که اگر کسی مرتکب فساد بزرگی شود طبیعتا محکوم و حکمش قطعی می‌شود و بدون تردید در وضعیت وکالتی‌اش تاثیر دارد.

 

وی در پاسخ به سوال دیگری درباره وضعیت پروانه وکالت محمدرضا رحیمی که مورد اشاره یکی از خبرنگاران بود گفت: بنده نمی‌دانم که دادیار اجرای احکام یا دادستان حکم قطعی فردی را که شما نام بردید به کانون مرکز فرستاده یا خیر. اگر کسی پروانه وکالت گرفته باشد و پرونده‌ای داشته باشد طبیعتا اگر دادسرای کانون به موضوع رسیدگی کند پرونده اش به دادگاه کانون فرستاده و تصمیم مقتضی اتخاذ می‌شود.

 

پندها و اندرزهای یک محکومیت!

بسم الله خیر الاسماء

سلام

..............................

چند روزی از اعلان حکم محکومیت آقای محمرضا رحیمی معاون اول دولت دهم بیشتر نمی گذرد که اکثر رسانه های داخلی و خارجی به پردازش این خبر مشغول شدند اصلاح طلبان که سالها مدعی تخلفاتی در دولت آقای  احمدی نژاد بودند پیروزمندانه از این کشف با رسانه های مختلف به یادداشت نویسی و مقاله نویسی و مصاحبه مشغولند و فاتحانه از این مچگیری در باد پیروزی خوابیده اند و اصولگرایان بینوا نیزدر صدد انکار و فرار روبه جلوو ماست مالی نمودن این افتضاح و گند تاریخی همکارشان هستند اما این پیروزیها و شکستهای سیاسی یا این بردها و باختهای جناحی فی نفسه نه حُسن است بر حزب و دسته ای و نه قبح است بر جناح دیگری که این مجرمیتها و محکومیتها درس عبرتی است که همه ما انسانها و علی الخصوص مسئولان را باید به صرافت واداشته تا دیگر شاهد چنین منکراتی نبوده و نباشیم لذا برای اصلاح وضع موجود ذکر چند توصیه و عبرت خالی از لطف نخواهد بود.

1-      محکومیت آقای رحیمی گرچه گفته های دولتمردان تدبیر و امید و اصلاح طلبان را به اثبات رساند و حمایتهای آقای احمدی نژاد از دولتش که به پاکدستی! نام گرفته بود را زیر سوال برد اما دولت تدبیر و امید و یا هر دولت دیگری باید بداند که دولتش روزی به انتها خواهد رسید و دیگران نیز با همین متر و میزان به سراغ آنان نیز خواهند آمد و چه بسا خدای نکرده در میان صدها خدمت و زحمت موردی هم برای باز خواست و توبیخ در میان زحمتکشان آن دولت هم پیدا شود و این مشکل در همه زمانها و مکانها قابل اتفاق و عملی شدن است پس نه اصلاح طلبان را غرور بردار و نه اصولگرایان را با این اتفاق باید به فنا داد که در جامعه ای که یک صدا حاکم باشد آن جامعه مرده است پس نباید برای اصلاح و خشکاندن این غده چرکین همه خوبی ها را خشک کنیم

2-      در اینکه آقای احمدی نژاد درحمایت و تعریف و تمجید از دولت خود حدّ تعادل را رعایت نکرد و به جاده افراطی گری افتاد جای شک نیست و این خود شیفتگی و بلیه از خصوصیات لاینفک آن رئیس رفته بود اما نباید از یاد ببریم که این افراط گریها و مبالغات غیر واقعی ریشه در حمایتهای بی چون وچرای دیگرانی داشت که به جای توبیخ تشویقش کردند و به جای ساکت باش ، خود سکوت اختیار کردند تا او را وهم و خیال بر دارد که نکند جایی خبریست و علی آباد هم شهری شده مثل تهران بزرگ! و نیزکوتاهی مسئولان نظارتی اعم از وزارت اطلاعات (آقایان مصلحی و محسنی اژه ای)  وقوه قضائیه (بازرسی کل کشور) و مجلس شورای اسلامی(دیوان محاسبات) بی تاثیر نبود که خود کرده را تدبیر نیست !

3-      رذایل اخلاقی حاکم و محکوم اصلاح طلب و اصولگرا نمی شناسد  پس دولت تدبیر و امید آقای روحانی باید از این اعتمادها و خوشبینی های خیالی و بی جهت خود را به دور نگهداشته و قاطعانه و صادقانه از همکاران و دولتمردان کابینه اش حساب بکشد تا به بلیه دولت پاکدست دیروز و دولت دستهای آلوده امروز دچار نگردد.

4-      ماجرای محکومیت آقای معاون اول دولت سابق هر چه که بود گذشت چه به زندان بیفتد و یا نیفتد ویا با حکمی و سفارشی آزاد شود! ویا تخلف دولتمرد دیگری از دولت گذشته آشکار و رسانه ای شود با تمام این اما و اگرها دولت تدبیر و امید باید بداند که ماجرای بگیر و ببند های دولت قبل نباید در روند خدمت رسانی به مردم تعللی ایجاد کند که این بند و بست ها چه واقعی باشد و یا یک سناریوی حواس پرت کن وصدا خفه کن دردی از ملت محروم و مظلوم دوا نمی کند ملت ما چه زنان و چه مردان این جامعه محکومیت و بی گناهی امثال رحیمی ها دیگر برایشان توفیری نداشته وندارد زیرا بیکاری و تورم واجاره خانه و دستمزدهای بخور نمیر و... نه حسی برایشان گذاشته و نه حالی که بینند و یا بدانند محکومیت معاون اول رئیس جمهور به کجا می انجامد ملت ایران با این اتفاق نه کارت صد آفرین به اصلاح طلبان می دهند و نه زرشک طلایی به اصولگرایان آنچه که ملاک رغبت بیشتر به یک جناح و گروه خاص در کشور در انتخابات آینده است آبادانی کشور، رونق اقتصادی و مهار تورم و آرامش روحی و روانی بیشتراین مردم است و یادمان باشد سو گند به قرآن در مجلس توسط رئیس جمهور برای احقاق حقوق قانونی و شرعی تا آخرین روز و ساعت برای کار و تلاش صادقانه به این ملت همچنان الزام آور و مسئولیت بخش خواهد بود !

 

الیسا . استحاله

الیسا

استحاله را از اینجا دانلود کنید .

 

لو اتقابلنه مره وحده استحاله نفترق

احساسنه بیقول اننا لو شفنه بعده نتفق

اگر همدیگر را برای اولین بار ببینیم غیر ممکن است از هم جدا شویم

احساسمان به ما می گوید: اگر همدیگر را دیدیم عاشق هم می شویم.

 

احنه لسا ما تقابلنا شو تقبلنه

ام البقا حیحصلی إ لو اتقابلنه

ما هنوز با هم روبه رو نشده ایم که چیزی را بپذیریم.

بقا و ماندنمان با هم به دیدارمان بستگی دارد.

 

لو حد فینا حب حاگا الثانی عمرو ماحبها

لو سألنه الثانی ثانی ... انلقی بیحبها

اگر یکی از ما به چیزی علاقه داشت ، دیگری به خود اجازه ی خواستنش را نداد.

و اگر نظر هم را می پرسیدیم همدیگر را موافق می یافتیم.

 

مش عشان مایختلف شی و لا خایف

لع عشان بیحبها و مکانش عایش

می ترسیدیم چیزی بین ما تغییر کند.

و برای اینکه انچه را دیگری دوست دارد دوست داشته باشیم

با همان حس زندگی کردیم .

 

ایو بنفکر سوه بنفس الحاگا بنفس الوقت

کل واحد عارف فینه الثانی بیعمل ایدی الوقت

در یک زمان به یک مسئله فکر کردیم و با هم اتفاق نظر داشتیم .

هر کدام از ما می دانست دیگری در زمان مناسب چه عکس العملی نشان می دهد.

 

احساسنه بیشوف الکلام ماکان د معایا

حتا سکته فیهه شوق فیهه معانا...

احساس ما با حرف و کلاممان یکی بود .

حتا سکوتمان پراز شوق و با معنی بود.

آموزش مهارت های زندگی در روزهای پنج شنبه

      

       دخترم گلمان درحال بافتن بافتنی هستند . دختر های گلم ! اگر دوست دارید کارهای بیشتر و جذاب دیگری یاد بگیرید روزهای پنج شنبه به ما سری بزنید .

         کلاس های مدرسه فعلا  :  آموزش بافتنی ، آموزش آشپزی ، دوخت و دوزساده ، کوبلن بافی ، بازی های گروهی تمرکز و توجه ، خط و نقاشی

       اگر کلاس های دیگری دوست دارید ویا فکر می کنید احتیاج دارید که ما آنها را برایتان دایر کنیم کافیه  با شورای دانش آموزی خودتان ،  در میان بگذاری .

کلاس های ویژه ی مادران : قالی بافی ، شیرینی پزی برای عید ، آشپزی ، (  آموزش کمک های اولیه  با ارائه مدرک : در ایام هفته )

کلاس ویژه ی پدران گرامی : آموزش کمک های اولیه  با ارائه مدرک در روزهای پنج شنبه

مشتاقانه منتظر پیشنهادات شما هستیم . لطفا نظر دهید .

 

 

ببخش بانو..!!

 

میدانی ؟
دیگر مردی را نمی بینم که دلش بلرزد !
راست بگوید و عاشق شود . . .
اینجا تا چشم کار می کند . . .نرهایی هستند که از مردانگی فقط آلتش را دارند !
ببخش بانو . . .
میدانم این حرف ها در شان من و تو نیست !
اما . . .
عجیب دلم پر است از کسانی که تو را فاحشه می خوانند !
 و
خود هر شب انواع √س*ک*س√ را با دیگری تجربه می کنند !
میدانی ؟
مردند . .
حق دارند . . .
می توانند . . .
قانون با آنهاست . . .
اینجا عشقی در میان نیست !
روح نیست !
قلب نیست !
فقط . . .جسم است و شهوت !
اینجا تا می توانی باید ارضا کنی و گرنه جایت را دیگری خواهد گرفت !
و
تو می مانی و قلبی شکسته !
راستی بانو. . .در دیار من و تو دیگر √قلب√ ارزشی ندارد !
 سنگ شو. . .بشکن دیوار احساست را بانو !
خواهش میکنم. . .
تن نده. . .دل نده. . .دست رد باش بر سینه نرها !
تو √زنی√ میتوانی