دو تا رفیق عاشق یه دختر میشن...
دختر میگه:
من برای شما دوتا جام مشروب میارم تو یکیش زهر ریختم
هرکس زنده بمونه با من ازدواج میکنه...
رفیق اولی میخوره میگه :
به سلامتی اینکه من بخورم بمیرم رفیقم به عشقش برسه
رفیق دومی میخوره میگه:
به سلامتی اینکه من بخورم بمیرم رفیقم به عشقش برسه
بعد دختره یه پیک میخوره میگه: زهر تو این بود
میخورم به سلامتی اینکه بمیرم و رفاقت این دو رفیق به هم نخوره