فلسفه نشست مذکور این بود که تمامی مسئله داران و منتقدین موجود تا آن زمان حرفشان با رجوی این بود که تو ارتش آزادیبخش تشکیل دادی و وعده سرنگونی را دادی اما این گونه نشده اشکال این استراتژی در کجاست ؟ و سئوال همه این بود که کار از اساس غلط بوده و با این ساز و کار پیروزی و سرنگونی امکان پذیر نیست.
رجوی برای اینکه توپ رابه میدان مریدان و نیروهای مسئله دار اندازد این نشست را راه اندازی کرد و در آن انحلال ارتش آزادیبخش را اعلام کرد و گفت از فردا هرفردی برود خانه خودش و پی کارش . بعد از کش دادن این سناریو طی چند شبانه روز او بحث باز تاسیس ارتش و موسسان دوم را عنوان کرد وگفت هرکس خواهان تشکیل مجدد ارتش آزادی است بایستی خودش امضا بدهد و خود را موسس بداند و روی تابلو در جلوی دوربین ها خود را ثبت نام کند .
درواقع رجوی میخواست بعدها اگر کسی طلبکاری پیروزی و سرنگونی را از او کند با او برخورد کند و بگوید این من...
برای مطالعه کامل به ادامه مطلب مراجعه شود