سیمین بهبهانی به کوروش چه خواهیم گفت؟ اگر سر بر آرد ز خاک... اگر باز پرسد ز ما چه شد دین زرتشت پاک؟ چه شد ملک ایران زمین؟ کجایند مردان این سرزمین؟ به کوروش چه خواهیم گفت؟ اگر دید و پرسید از حال ما چه کردید برنده شمشیر خوش دستتان کجایند میران سر مستتان؟ چه آمد سر خوی ایران پرستی؟ چه کردید با کیش یزدان پرستی؟ چرا پشت شیران شکسته؟ در ایران غم سراسر نشسته چرا خامش و غم پرستید های؟ کمر را به همت نبستید های؟ چرا اینچنین زار و گریان شدید؟ سر سفره خویش مهمان شدید؟ چه شد عرق میهن پرستیتان؟ چه شد غیرت و شور و مستیتان؟ سواران بی باک ما را چه شد؟ ستوران چالاک ما را چه شد؟ چرا ملک تاراج میشود؟ جوانمرد محتاج میشود چرا جشنهامان شد عزا؟ در آتشکده نیست بانگ دعا چرا حال ایران زمین نا خوش است ؟ چرا دشمنانش اینچنین سرکش است؟ چرا بوی آزادی نیست وای بگو دشمن میهنم کیست های بگو کیست این ناپاک مرد که بر تخت من اینچنین تکیه کرد که تا غیرتم باز جوش آورد ز گورم صدای خروش آور