به آل علی پیوستم ناز شستم
جام تشار رو شکستم ناز شستم
از کوثر حیدر نوشیدم ناز شستم
کلاوه و کمر گسستم ناز شستم
احرام حج پوشیدم ناز شستم
روزه قول طاسی شکستم ناز شستم
صوم ماه رمضان هستم ناز شستم
از جم خانه رخت بستم ناز شستم
در میخانه حیدر نشستم ناز شستم
از پردیو قبله شکستم ناز شستم
رو به زادگاه علی بستم ناز شستم
از نظام و سام بیزارم ناز شستم
در بیعت مرتضی هستم ناز شستم
از ماتم حسین در حزنم ناز شستم
سنگ برنظام بستم ناز شستم
در روضه حسین مستم ناز شستم
از صهبای عباس مستم ناز شستم
از عشق علی مستم ناز شستم
حیدر پرستم ، مستم ناز شستم
♫یاد تو افتادم ، توبه رفت از یادم
جان خسته ام را به دست تو دادم
با چشمان بسته به پایت افتادم
دور از عشقت حالا در دستان بادم
چه آسان شکستم آن عهدی که بستم
محکم تر گرفتم دستت را در دستم
گفتم که درد من را درمان کن که خستم
دردم را ندیدی من توبـــــــه شکستم
من توبـــــــه شکستم
لعنت به آن لحظه که من چشمم به چشم تو دوخته
نفرین به آتش عشقی که من در آن سوختم
ســـــــــــوختم
ســـــــــــوختم
♫♫♫
دیدمش وتوبه شکستم خدایا