همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

پست های اینستاگرام مرتضی پاشایی

مصطفی پاشایی:

در حال ضبط مستند مرتضی پاشایی - دوستان عزیزم " خانواده خاص" ؛ هر نوع مستند با هر اسم دیگری در سایت های اینترنتی هیچگونه رسمیتی نداره و بدون اجازه خانواده مرتضی بر روی سایت هاست . مستندی که تحت نظارت خانواده در حال تهیه است کامل ترین و جامع ترین مستند در حال تهیه است که به خیلی از سوالات شما در مورد مرتضی پاسخ داده خواهد شد . "متاسفانه اشخاصی با اسم پخش رایگان اقدام به تهیه این فیلمها میکنن و بعد ما متوجه میشیم که قصد فروش کار به مبالغ هنگفت به بعضی سایت ها رو دارن و این یعنی بی اخلاقی " . در ضمن عواید مستندی که تحت نظر خانواده مرتضی در حال تهیه است قراره در کار خیر مورد استفاده قرار بگیره . در مورد این مستند هر سوالی دارید می تونید به پیج شاهین صمد پور کارگردان این کار مراجعه کنید

نقاشی چهره از مرتضی کار دوست خوبم سجاد مرادی عزیز

"خانواده خاص "جاودان شد .... گردنبندی که خانواده خاص روز تولد مرتضی بعنوان هدیه براش آورده بودن و مرتضی خیلی دوست داشتش

 احسان حاج صفی عزیز که با تقدیم گل غرور آفرینش به مرتضی نشان داد که در عین حال که ورزشکار بزرگیه ، هنر دوست و هنرمند هم هست ، ازش به خاطر این پیروزی و این حرکت هنرمندانه بینهایت تشکر میکنم

یکی از بهترین روزهای زندگی من - کنسرت برج میلاد - مهرماه سال ١٣٩٢ -چقدر زیبا بود وقتی که برای دومین بار مرتضی رو بر روی استیج برج میلاد میدیدم

 می بینی چی به روزم عشق آورد

حالا راهه تو دوره ، دل من چه صبوره ،کاشکی بودی و میدیدی ، زندگی چه سوت و کوره

 سمت راست تصویر بیسکوییت مادر میبینید - این رو به خاطر این گذاشتم که آخرین خوراکی که مرتضی خورد همین بیسکوییت مادر بود و خودش خواست این بیسکوییت رو از دست مادرمون بگیره

 

کدام آلبوم زمستان امسال را گرم می‌کند؟

موسیقی ما – سوت مسابقه نفس‌گیر موفق‌ترین آلبوم‌های پاپ آخر سال با انتشار «عشق یعنی...» اثری از «فریدون آسرایی» و «شِکوِه» با صدای دکتر «محمد اصفهانی» زده شد. رقابتی که خیلی‌ها در آن شرکت دارند و باید منتظر روزهایی باشید که در یک هفته، خبر انتشار دو یا سه آلبوم را بشنوید. البته قضاوت کیفی هنوز زود است. زیرا در همین سالی که گذشت خیلی‌ها قرار بود که با توپ پر وارد شوند اما به توفیق چشمگیری دست پیدا نکردند. گزارشی که اکنون پیش روی شماست کامل‌ترین گزارش از آلبوم‌های پاپی است که احتمال انتشار آن‌ها تا پایان سال جاری وجود دارد. آلبوم‌هایی که می توانند رقابت بهترین آلبوم موسیقی پاپ سال را هم در جشن موسیقی ما داغ‌تر کنند. اطلاعات محرمانه‌ای را هم از جزئیات آثار عنوان کرده‌ایم که اغلب آن‌ها را برای اولین بار است که می‌خوانید. ناگفته نماند که اگر اثری از قلم افتاده است و طی روزهای آینده منتشر می‌شود به دلیل عدم اعلام دقیق از سوی خوانندگان آن‌ها است.

برای خواندن بقیه متن به ادامه مطلب بروید

توجه مهم:

یسری ازدوستان شاکی هستن ازاینکه طرفدارای مرتضی در

بحث های موسیقی ماشرکت نمیکنند...که کاملا هم درست میگن

این سایت بسیارمعتبره ومرتضی عزیز ماهم همیشه 

نظرسنجیاشو یادآوری میکردولینک های این سایت رومهم میدونست

اینکه شمافقط توپیجای اینستاگرام فعالیت میکنیدکافی نیست

دربحثای سایت های مهم شرکت کنید تابقیه بفهمن تعدادواقعی طرفداران مرتضی پاشایی چقدره

حتمادرسایت موسیقی ما نظربدهید(کلیک کنید)

پست های اینستاگرام

شاهین دلیوند:

"یادگاری"
قصد داریم به اتفاق خانواده مرتضی پاشایی به یاد مرتضی نمایشگاهی برگزار کنیم
دوستانی که برای مرتضی پاشایی هر کاری
انجام دادن چه هنری چه چیزهای دیگه میتونن با ما هماهنگ باشن و کاراشون رو در این نمایشگاه برای عموم به نمایش بزارن
این نمایشگاه شامل یادگاری های به جا مونده از مرتضی پاشایی مثل لباس و عینک و کلاهاش و انواع تابلوها
کارهای هنری شما هواداران عزیز
حتی یه دست نوشته یه عکس یه چیز کوچیک برای ما اهمیت داره
این برنامه با حضور خانواده ی مرتضی انجام میشه
زمان این نمایشگاه به زودی اعلام خواهد شد و در تهران خواهد بود
دوستان کارهای هنریشون رو به ایمیل زیر ارسال کنن
Mortezapashaeiofficial@gmail.com

مصطفی پاشایی:

 باسلام
متاسفانه مدتی است از گوشه و کنار اظهار نظرها و قضاوت هایی در خصوص برادر عزیزم مرتضی پاشایی و خانواده و اطرافیان و حتی دوستدارنش شنیده می شود . برخی از این صحبتها به حدی سخیف و راوی آنها حقیر هستند که دل هر شنونده و یا خواننده ای را به درد می آورد. این اظهارات تا جایی پیش می رود که حتی حریم خصوصی فرد را زیر پا گذاشته و به طرز غیر محترمانه ای به خود اجازه هر گونه بی احترامی را می دهند. اما در اینجا روی سخن من با فردی است که مدعی شده مستندی در مورد این هنرمند ساخته و قصد انتشار آن را بصورت رایگان در بین هواداران را دارد براستی سوال اینجاست که چرا؟...آیا هیچ اسپانسر یا حامی مالی در پشت پرده این اثر وجود نداشته و ندارد ؟ پاسخ اینست که از منابع موثقی مطلع شدیم که از طرف ایشان مذاکراتی با شرکت های بزرگی در خصوص فروش اثر تولیدی ایشان به مبالغ هنگفت به شرکت های پخش صورت گرفته بود . چرا اینگونه فرا فکنی می کنیم؟ چرا شخص مدعی ؛ هر زمان که به دنبال همراه کردن احساسات مردم با خود است به سراغ صفحه اجتماعی می آید و با مظلوم نمایی با نوشتن مطالب بدور از واقعیت دیگران را متهم به سوء استفاده مالی کرده و خود را انسانی پاک تینت و بی نیاز به مال دنیا معرفی کرده و با آبروی خانواده این هنرمند بازی می کند.آیا این در تعارض با هدفی که عنوان می کند نیست. آیا تولید و تکثیر و پخش فیلم با هزینه شخصی و بدون هیچ منفعت مالی از سوی ایشان پذیرفتنی است ؟اگر چنین است ایشان را به گذشته ای نه چندان دور خودشان رجوع می دهم که منولوگ های پنج دقیقه ای تولید و در آن به مطرح کردن دغدغه های خود پرداخته و آن را از صفحه شخصی اش در تعداد محدودی منتشر می نمود. آیا آن موقع نمی توانست این دغدغه های اکثرا اجتماعی را تبدیل به مستندی تاثیر گذار کند.
حال آنکه خانواده هنرمند مرحوم اعلام نموده اند کلیه درآمد حاصله از فروش اثر صرف امور خیره خواهد شد و به این ترتیب خود و بینندگان این اثر را در امر خیر سهیم نموده اند . اقدامات دیگر خانواده هنرمند فقید مرتضی پاشایی موید این مطلب است که میتوان به اهداء درآمد حاصله از آواهای پیشواز همراه اول به مبلغ یکصدوهشتاد هفت میلیون به مرکز جامع سرطان اشاره نمود. آیا شما هدف والاتر و بالا تر از این را دنبال می کنید؟ براستی بیاییم یکبار برای همیشه دست از این شایعه سازیها و دخالتها در زندگی هنرمندان محبوبمان برداریم و اینقدر ساده دیگران را قضاوت نکنیم.

 

 

صدا و سیما به کجا چنین شتابان ...

                        صریح مینویسم اما بی پرده   
             با احترام فراوان به زنده یاد مرتضی پاشایی  
  
 وقتی از دریچه رسانه تصویری کشور که همچنان در گرو عده ای است که با سلیقه شخصی  
 خود آن را میچرخوانند، هر پنج دقیقه خبری در مورد فوت یک خواننده پاپ اختصــاص داده
 بشه اونوقته که هشت ســال پیش عین یک خـــاطره جلو چشمـات رژه میره، وقتی مجریـــان
 تلویـــزیونی از همان برنامه صبح بخیرش تا آخـــرین ســــاعات شب خبر خود را در تمـامی  
 برنامه ها اختصـــاص به فوت یک خـواننده پاپ قرار میدن اینجاست که باز هم به مظلـومیت  
 اهلبیت(ع) و نوکران و دوستداران و عاشقان اهلبیت (ع) پی میبریم و اینجـاست که این شعر   
 به ذهن آدم میاد :    
  
      مردم زمونه هر چی میخواین بگید آخه ... آقا که غریب شد نوکرشم غریب میشه  
  
 مرتضی پاشایی جوانی سی ساله، در آستانه پرواز از این دیــار، دست و پنجه نـرم کردن با   
 بیماری سرطان، خـواننده پاپ، نشان دادنش در تلویزیون در آخرین روزهای عمرش، دعـای  
 مجریان برای سلامتیش ......  
 اما باز هم عدد سی، بیماری سرطان، این ها مارو به یاد ذاکر دلسوخته آستـان آل الله میندازه   
 که فقط با اهل بیت (ع) معامله کرد و بس، یادآور آسید جواد ذاکر عزیزمان هست، سیدی که  
 غریبونه از بینمان پر کشید و رفت اما یکی مثل او اما با تفاوت های زیاد از این دنیا پر کشید 
 و رفت و شد : تیتر اول خبرهای ایران / تیتر اول روزنـــامه های ورزشی / تیتر اول مجله   
 خبری شبکه یک /  تیتر اول صبح بخیر ایران ...  
  
 میخواهم بگویم فرق بین این دو در چه بود که فــوت سید ذاکــر اعلام نشد اما فوت مرتضی   
 پاشایی شد تیتر اول خبرهای صدا و سیما  ... ؟؟؟
      
 
  
 به قول امیر حسین صادقی که در صفحه اینستاگرامش نوشت :  
 هردوسرطان داشتند، هر دو میخوانند، هر دو رفتن ...  
 سید ذاکری که در شرایط سخت مالیش هیچوقت روضه نفروخت و حتی در سکوت خبری به  
 دیار باقی شتافت ...  
  
 من کاری به مرحوم مرتضی پاشایی ندارم،حرفم با صدا و سیما هست که با اینکارشان ارزش  
 یک حسینی رو کم و کم جلوه میدهند،ارزش ذاکر حسینی که با نواهاش هنوزم بعد از سال ها  
 از فونش خیلی هارو به راه راست هدایت کرد، خیلی از جوونهارو هیئتی کرد و دخترانی را  
 چادری ، آیا از یک خواننده پاپ که روز تــدفینش به جای ذکر شهادیتن و صلوات و فاتحه ،  
 ترانه هایش خوانده میشد کمتر بود ؟  
 کم مونده بود برای مرتضی پاشایی صدا و سیمای ما عزای عمومی اعلام کنه ... !!!  
  
 آقایون صدا و سیما به کجا چنین شتابان ؟  
 روزی فوت پوپک گلرده، روزی فوت عسل بدیعی ، روزی فوت مرتضی پاشایی میشه تیتر  
 اول خبرهاتون که کاره خوبیست تا چهار نفر فاتحه ای برایشان بخوانند اما اما ...  
 اما تبعیض تا کی ؟؟؟ چرا نباید فوت نوکران اباعبدالله الحسین (ع) اعلام بشه  ؟؟؟  
  
 آقایان صدا و سیما سید جواد ذاکر ها و محسن فیضی ها از بینمان رفتند اما در سکوت خبری  
 شما اما ماندگار شدند و ماندگار ماندند و ماندگار میمانند چون اربابشان حضـرت سید  الشهدا   
 علیه السلام است و مطمئن باشید آنانی که با ارباب معامله کردند امثال سید ذاکـر در دلهایمان  
 تا ابد جاویدان و ماندگارند ...  
  
 شادی روح رسول ترک ها ، حاج اکبر ناظم ها ، محمد تقی شریعتی ها ، آسید جواد ذاکر ها،  
 محسن فیضی ها و همه ی حسینی ها و ذاکرانی که سر به تیره تراب فرو برده اند صلوات...

مرتضی پاشایی، عاشق زندگی بود

تک دختر


گفت و گو با «ناصر پاشایی» وقتی مهیا شد که در تکاپوی تاسیس بنیاد خیریه ای به نام پسرش برای کمک به بهبود اوضاع سرطانی ها بود. گفت و گو با «ناصر پاشایی» وقتی مهیا شد که در تکاپوی تاسیس بنیاد خیریه ای به نام پسرش برای کمک به بهبود اوضاع سرطانی ها بود. از پدر «مرتضی پاشایی» راجع به جزییات دوره بیماری او پرسیدیم: پدری که با هر بار پلک زدن، انگار حضور فرزندش را تجسم می کند. در این گفت و گو عموی مرتضی، منصور، نیز با بعضی توضیحات همراه ما بود.
چطورشده که پسرتان فهمید سرطان دارد؟
مرتضی به نوع غذا خوردنش حساس بود و توجه داشت. حواسش به خاصیت ها و نیازهای غذایی بود و بدغذایی نمی کرد. در طول ۱۰ سال گذشته دو، سه بار به خاطر ناراحتی معده به پزشک مراجعه کرده بود اما هربار با قرص و شربت رفع می شد و تشخیص خاصی مبنی بر بیماری وجود نداشت. ناراحتی معده، معمولی بود و آزمایش ها سطحی، شراط طوری نبود که وضعیت را جدی بگیرد اما آذرماه پارسال که دوباره دچار رفلاکس معده شد و ترش می کرد، علی لهراسبی به او گفت به نظرش باید حتما چکاپ انجام بدهد.
پس این بار شرایطش طوری بود که اطرافیان متوجه ناراحتی شدیدش بشوند.
بالاخره وضعیتی بود که دوستش به او گفت با این وزن کم، به نظر می آید مشکل جدی داری. بعد هم نزد پزشکی رفتند که او معرفی کرد و آزمایش ها انجام شد. بعد از آزمایش ها و کارهای تشخیصی، دکتر بدون آگاهی قبلی، مستقیما به خودش گفت که تومور معده داری که به علت بزرگ شدن، خیلی از بخش های بدن را نشانه رفته و خود معده آب آورده است. گفت که حداکثر دو، سه ماه زنده می مانی و رفتنی هستی.
اولین واکنش مرتضی به این خبر ناگهانی چه بود؟ آن هم در شرایطی که دکتر مستقیماً به خودش گفته بود.
روش دکترش این بود که بیمار از شرایط بیماری و میزان گسترش آن خبردار باشد. خب، او هم به طور طبیعی ابتدا ناراحت شد و کمی در خودش فرو رفت اما بعد از نیم ساعت گفت حالا که اتفاق افتاده باید با این بیماری مبارزه کنم. همانجا تصمیمش را گرفت.
خانواده چه واکنشی نشان دادند؟ به هر حال به طور ناگهانی از بیماری مرتضی خبردار شدید.
ما هم شدیدا ناراحت شیدم. حتی برادرش مصطفی که این ماه ها همراهش بود آن موقع سر عمل مرتضی بیهوش شد اما خودش روحیه محکمی داشت. او را که می دیدیم، روحیه می گرفتیم؛ اگر روحیه پسرم نبود ما بیشتر ضربه می خوردیم.
اینکه گفت «با بیماری مبارزه می کنم» را چه طور انجام داد؟
مرتضی روحیه متعادل و واقع نگری داشت. به شرایط اعتراضی نمی کرد. چون اگر این طور بود در رفتارش ناامیدی و افسردگی دیده می شود اما همه یازده ماه پیش از فوتش را با اراده و قدرت پیش برد. همان روزهای آخر هم که دیگر امکان و توان حرف زدن نداشت و با اشاره به حرفه ها واکنش نشان می داد، دوستانی که کنارش بودند جمله خودش را به او می گفتند که اگر هنوز می گویی «می خواهم مبارزه کنم»، دست مان را فشار بده و مرتضی باز هم دست شان را فشار می داد. البته پیش آمده بود که به طور مثال در روزهای آخرین دوره بستری اش بگوید: «دیگر فایده ای ندارد، دارم می میرم». اما همان ماه هایی را که برخلاف انتظار پزشکان دوام آورد، بعد از لطف الهی، نتیجه حفظ روحیه و تعادلش بود.
با این اوضاع وضعیت زندگی اش چه تغییری کرد؟
مرتضی می گفت می خواهم از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم. نهایت تلاشش را هم می کرد با وجود بی حالی و ناخوشی ناشی از شیمی درمانی، سعی می کرد دردش را به دیگران نشان ندهد؛ حتی به برادرش که شبانه روز همراهش بود.
شرایط کاری اش چه طور شد؟
خب، در این مدت تعداد کنسرت ها و اجراهایش را سه، چهار برابر کرد. می گفت فرقی ندارد ۳۰ ساله باشم یا ۸۰ ساله، همه تلاشم را می کنم. در بعضی کنسرت های دو، سه سئانس اجرا داشت که بین آنها تحت مراقبت پزشکی قرار می گرفت.
تجویز پزشک برای سیر درمانی چه بود؟
آزمایش ها توسط دوستانش به چندین دکتر دیگر هم نشان داده شد، برای کانادا هم که می گفتند پیشرفت های خوبی در زمینه بهبود سرطان دارد، ارسال شد اما دیگر فایده ای نداشت. تا همین حد که می شد و لازم بود، امکانات پزشکی و دارویی در دسترس بود. یک دوره ۸ تایی و یک دوره ۶ تایی شیمی درمانی کرد. دستور پزشک این بود که از یک رژیم غذایی خاص شامل مواد غذایی ارگانیک استفاده کند. مادرش برای این موضوع خیلی زحمت کشید اما به خاطر مسافرت ها از این رژیم پیروی صددرصد نمی کرد.
به طور طبیعی مراقبت های خانواده در سفر مهیا نبوده است.
بله و البته مرتضی قدر این توجه و مهر را می دانست. آخرین غذایی که قبل از آن چند روز آخر خورد، بیسکوییت و چای بود. از محافظش خواست برایش بیسکوییت مادر بگیرد و مثل بچگی هایش آن را از دست مادرش بخورد.
این حجم زیاد کار و رفت و آمد، ضعیف ترش نمی کرد؟
مرتضی خودش دائم راجع به سرطان مطالعه می کرد. بیماری اش از نوعی بود که یادم است در یکی از جلسات، تیم پزشکی گفتند ۵ نفر در دنیا با این سن و شرایط دچارش شده اند. برای همین درمان ها قطعی تلقی نمی شد. البته شیمی درمانی اثربخش بود و اندازه تومور را به حداقل ممکن رسانده بود. امیدوار بودیم که به بهبودی می رسد و شاید یک عمل کوچک لازم باشد یا حتی پرتودرمانی کفایت کند. اما اوایل آبان از ناحیه کمر و شکم دچار درد بود و حالش بدتر شد. گفتند به متاستاژ استیج چهار رسیده است و کبد، ریه، طحال و مغز استخوان را درگیر کرده است.
آن زمان هم مشغول برنامه ریزی کنسرت ها بود.
بله، در مصاحبه هایش می گفت که تغییری در زندگی ام نداده ام و به کارهایم می رسم. حتی در آخرین دوره بستری، وقتی نزد دکتر می رفت باورش نمی شد بستری بشود. بستری هم که شد می گفت دو، سه روزه می آیم بیرون. داشت برنامه های خارج از کشورش را هماهنگ می کرد.
کنسرت ها هم مثل شیمیدرمانی انرژی زیادی از مرتضی می گرفت. نگران نبود درمان نتیجه ندهد؟
علت اینکه دوام آورد، اجرای کنسرت بود. انرژی از دست می داد اما چندین برابر آن انرژی را از مردم می گرفت. ممکن بود با استراحت، ارتباطش با کار و مردم که قطع شود، روحیه اش از دست برود.
نظر پزشک معالج هم همین بود؟
واقعیت این است که بیمار در وهله اول دستور پزشک هرچه باشد، باید آن را انجام دهد و خوددرمانی نکند.
نتایج علمی راجعه به درمان، اثبات شده و هزاران تحقیق پشت سر خود دارد. وقتی پزشک دستورالعملی می دهد راجع به استراحت، شرایط سکونت، تغذیه و چیزهایی مثل این، باید بیمار انجام بدهد اما مرتضی انرژی ای را که برای کار صرف می کرد به خودش برمی گشت. برنامه هایش را با نظر پزشک هماهنگ می کرد. دکتر توکلی می گفت انرژی خودش باعث شده تا این حد با مرتضی ارتباط روحی برقرار کنم. می گفت هر روز با صدای مرتضی از خانه بیرون می آیم. ارتباط عاطفی با پزشک روی بیمار خیلی اثر دارد و اینها هم بسته به نگاه مرتضی به زندگی بود. می خواست براساس مضومن آن حدیثی زندگی کند که می گوید انگار فرد همین فردا می میرد و شاید هم سال ها زنده بماند. ما در خانواده مورد سرطان نداشتیم، بسیاری از مردم هم تا درد واقعا نیاید، نشانه را نمی شناسند و جدی نمی گیرند که برای درمان اقدام کنند.
ماهنامه همشهری تندرستی