دانلود آهنگ جدید نادر علی رحیمی و مرتضی پاشایی به نام اشک تنهایی
شاهین دلیوند:
"یادگاری"
قصد داریم به اتفاق خانواده مرتضی پاشایی به یاد مرتضی نمایشگاهی برگزار کنیم
دوستانی که برای مرتضی پاشایی هر کاری
انجام دادن چه هنری چه چیزهای دیگه میتونن با ما هماهنگ باشن و کاراشون رو در این نمایشگاه برای عموم به نمایش بزارن
این نمایشگاه شامل یادگاری های به جا مونده از مرتضی پاشایی مثل لباس و عینک و کلاهاش و انواع تابلوها
کارهای هنری شما هواداران عزیز
حتی یه دست نوشته یه عکس یه چیز کوچیک برای ما اهمیت داره
این برنامه با حضور خانواده ی مرتضی انجام میشه
زمان این نمایشگاه به زودی اعلام خواهد شد و در تهران خواهد بود
دوستان کارهای هنریشون رو به ایمیل زیر ارسال کنن
Mortezapashaeiofficial@gmail.com
مصطفی پاشایی:
باسلام
متاسفانه مدتی است از گوشه و کنار اظهار نظرها و قضاوت هایی در خصوص برادر عزیزم مرتضی پاشایی و خانواده و اطرافیان و حتی دوستدارنش شنیده می شود . برخی از این صحبتها به حدی سخیف و راوی آنها حقیر هستند که دل هر شنونده و یا خواننده ای را به درد می آورد. این اظهارات تا جایی پیش می رود که حتی حریم خصوصی فرد را زیر پا گذاشته و به طرز غیر محترمانه ای به خود اجازه هر گونه بی احترامی را می دهند. اما در اینجا روی سخن من با فردی است که مدعی شده مستندی در مورد این هنرمند ساخته و قصد انتشار آن را بصورت رایگان در بین هواداران را دارد براستی سوال اینجاست که چرا؟...آیا هیچ اسپانسر یا حامی مالی در پشت پرده این اثر وجود نداشته و ندارد ؟ پاسخ اینست که از منابع موثقی مطلع شدیم که از طرف ایشان مذاکراتی با شرکت های بزرگی در خصوص فروش اثر تولیدی ایشان به مبالغ هنگفت به شرکت های پخش صورت گرفته بود . چرا اینگونه فرا فکنی می کنیم؟ چرا شخص مدعی ؛ هر زمان که به دنبال همراه کردن احساسات مردم با خود است به سراغ صفحه اجتماعی می آید و با مظلوم نمایی با نوشتن مطالب بدور از واقعیت دیگران را متهم به سوء استفاده مالی کرده و خود را انسانی پاک تینت و بی نیاز به مال دنیا معرفی کرده و با آبروی خانواده این هنرمند بازی می کند.آیا این در تعارض با هدفی که عنوان می کند نیست. آیا تولید و تکثیر و پخش فیلم با هزینه شخصی و بدون هیچ منفعت مالی از سوی ایشان پذیرفتنی است ؟اگر چنین است ایشان را به گذشته ای نه چندان دور خودشان رجوع می دهم که منولوگ های پنج دقیقه ای تولید و در آن به مطرح کردن دغدغه های خود پرداخته و آن را از صفحه شخصی اش در تعداد محدودی منتشر می نمود. آیا آن موقع نمی توانست این دغدغه های اکثرا اجتماعی را تبدیل به مستندی تاثیر گذار کند.
حال آنکه خانواده هنرمند مرحوم اعلام نموده اند کلیه درآمد حاصله از فروش اثر صرف امور خیره خواهد شد و به این ترتیب خود و بینندگان این اثر را در امر خیر سهیم نموده اند . اقدامات دیگر خانواده هنرمند فقید مرتضی پاشایی موید این مطلب است که میتوان به اهداء درآمد حاصله از آواهای پیشواز همراه اول به مبلغ یکصدوهشتاد هفت میلیون به مرکز جامع سرطان اشاره نمود. آیا شما هدف والاتر و بالا تر از این را دنبال می کنید؟ براستی بیاییم یکبار برای همیشه دست از این شایعه سازیها و دخالتها در زندگی هنرمندان محبوبمان برداریم و اینقدر ساده دیگران را قضاوت نکنیم.
هانیه توسلی اینستاگرام ...هانیه توسلی در اینستاگرام
hanieh tavassoli (haniehtavassoli) • Instagram
http://instagram.com/haniehtavassoli/
hanieh tavassoli. 258 posts; 7732 followers; 100 following. ✦ این پیج هــــــــواداران هانیه توسلی است ✦ honeytavassoli_personal ☜ ﭘﻴـــﺞ ﺍﺻﻠـــﮯ.
هانیه توسلی در صفحه رسمیاش نوشت: «بعد از فوت مرحوم پاشایی، اکثر کامنتهایی که در اینستاگرام برای من میگذاشتند تقاضاهای بعضن توهینآمیز و تند برای پست کردن یک مطلب در مورد مرتضا پاشایی و تسلیت درگذشت ایشان بود. یک پست توضیحی گذاشتم (که متنش موجود است) و ضمن ابراز تاسف و همدردی، گفتم با مرتضا پاشایی و کارهایشان آشنا نبودهام و بعد هم که گوش کردهام، فهمیدهام موسیقی ایشان سلیقهٔ من نبوده، و از طرف دیگر تسلیت عمومی گفتن را دوست ندارم. از همانجا بود که کامنتهای اهانتآمیز شروع شد. بیش و پیش از آنکه شخصن از این موج اهانت بهراهافتاده ناراحت شوم، برای فرهنگ عمومی مردم هموطنم تاسف خوردم و البته برای مرتضا پاشایی مرحوم که اینچنین طرفدارانی داشته. این موجهای اهانت از منظر شخصی یک داستان گذراست اما اگر در مقیاس بزرگتر به آن نگاه کنیم متوجه عمق فاجعه خواهیم شد. اینکه چرا تعداد زیادی از مردم، چنین نفرت و خشمی را در خود حمل میکنند و ادبیاتشان اینقدر سخیف و نازل است، دل آدم را به درد میآورد، اما به نظرم روانشناسان اجتماعی میتوانند تحلیلی ارائه کنند از چرایی اتفاقات اینچنینی و این «مد» جدید و هولناک دنیای مجازی که هربار به هر بهانه به یک نفر میتازند، بیآنکه توهینها ارتباط چندانی با موضوع اصلی داشته باشد. نمونهاش را سال گذشته در مورد مسی و موارد مشابه دیده بودیم. تصمیم گرفتم که صفحه اینستاگرام عمومی خودم را ببندم و یک صفحه شخصی برای دوستان نزدیک داشته باشم. دلیلش هم راستش اهانتها نیست. آدمیزاد از خنجری که نبُرد زخم نمیخورد. من هم که نه بیاحترامی کرده بودم و نه اهانتی، اصلن این حرفها را به خودم نگرفتم که بخواهم شخصن دلگیر شوم. ناراحتی من ناراحتی عمومی از وجود و رشد این فرهنگ نازل است. در واقع بعد از این ماجرا، از مردم [مخاطبان در آن فضا] ناامید شدم. به هرحال این اتفاق، هدف من را از ایجاد یک صفحه عمومی، زیر سؤال برد و به همین خاطر صفحه را به طور کلی پاک کردم. هدف من ارتباط بیشتر و نزدیکتر با عزیزانی بوده که همیشه چه در فضای مجازی و چه بیرون، به من لطف داشتهاند. اما روزی که گذشت به من نشان داد که دیگر این راه ارتباطی «کار نمیکند» به اصطلاح. وقتی آن فضایی که به طور معمول فضای آرامی بوده برای ثبت لحظهها یا معرفی کتاب و...، الان تبدیل به نوعی میدان جنگ شده، ترجیح میدهم که عرصه را برای توهین بیشتر به خودم، به مرتضا پاشایی مرحوم، و به عزیزانی که به من لطف دارند باز نگذارم. معرفی کتاب و فیلم را همچنان دوست دارم، و اگر صفحهٔ عمومی برای این کار باز کردم، همینجا اعلام میکنم و الان هیچ صفحه عمومی در اینستاگرام ندارم. در نهایت امیدوارم روزی برسد که سطح فرهنگ مردم مایه افتخار باشد، نه شرم و خجالت».