دوست داشتنی بود و مهربان. به اندازهی هدایت تمام عالمیان، بار بر دوش داشت؛ اما هیچ گاه چهرهاش را در اثر سختی و فشار کار در هم نمیکشید. چهرهی متبسّمش را که میدیدی نمیتوانستی درنگ نکنی، لبخند نزنی، آرام نگیری. دوست داشتی تو هم با خدا هم نوا شوی و اقرار کنی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»[1] ؛ قطعاً تو را خویی والاست.
دوست داشتنی بود و مهربان. مقام و جایگاهش از فرشیان که هیچ، از همهی عرشیانِ مقرّب هم والاتر بود؛ اما خاکی و بی ادعا. به هر که میرسید اول سلام میداد؛ بزرگ و کوچکش فرقی نداشت، دوست و دشمنش هم توفیری نمیکرد. همه میدانستند در سلام کردن اوست که اول است.[2] با هرکس که دست میداد دستش را نمیکشید تا طرف مقابلش هر وقت دوست داشت دستش را جدا کند.[3] با هر که مینشست آنقدر صبر میکرد تا او خود برخیزد.[4] سخن همنشینش را قطع نمیکرد،[5] پایش را جلوی او دراز نمیکرد،[6] ...
دوست داشتنی بود و مهربان. زیاد حرف نمیزد؛ اما وقتی شروع به صحبت میکرد دوست نداشتی تمام شود. میخواستی همهی وجودت گوش شود برای شنیدن کلام شیوا و شیرینش.[7] کسی نبود که به محضرش شرفیاب شود و بی بهره و نصیب بازگردد.[8] میگفت زبانتان را نگه دارید تا خدا بدی هایتان را بپوشاند، خشم خود را مهار کنید تا از عذاب خدا در امان بمانید،[9] فروتنی کنید تا خداوند، بزرگتان دارد.[10] با پدرانتان خوب رفتار کنید تا فرزندانتان هم با شما به خوبی رفتار کنند.[11] سحرخیز باشید تا برکت سراغتان بیاید.[12] گشاده رو باشید تا کینه ها از بین بروند.[13]
دوست داشتنی بود و مهربان. جانشین خدا بود بر روی زمین؛ اما آنچنان بندهوار میزیست که اگر غریبهای ظاهرش را میدید به فکرش هم خطور نمیکرد این همان کسی باشد که جهانیان به اطاعت و پیروی از او امر شدهاند. حق هم داشتند؛ جانشین خدا بودن یعنی توانِ خدایی کردن بر زمین! اما آنچه مردم میدیدند مردی بود که بی هیچ ادعا و تکبری با دستان خود شیر میدوشید،[14] گندم آسیاب میکرد،[15] کفشهایش را پینه میزد،[16] لباس وصله میکرد،[17] بر حصیر میخوابید،[18] از شدت گرسنگی بر شکم خویش سنگ میبست،[19] ...
دوست داشتنی بود و مهربان. دوای هر دردی نزدش بود و بنی آدم همه دردمند؛ اما نمینشست تا مردم به حضورش شرفیاب شوند و درمان خویش طلب کنند. بسان طبیبی دوره گرد مرهمش را دست میگرفت و راه میافتاد در میان کوی و برزن: «دل بیمار، چشم نابینا، روح ناآرام، ... درمان میکنیم»![20]
دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر مهربان که وقتی کنارش بودی یتیمیات را فراموش میکردی و زمانی که از او دور میشدی تازه میفهمیدی سایهی پدر هم که بالای سرت باشد بی او یتیمترین یتیمی. آن وقت هوس میکردی همهی جانت پا شود و به سویش بدوی؛ خود را در آغوشش بیندازی و بی آنکه به روی خود بیاوری تو کجا و او کجا از نوازش پدرانهاش سیراب شوی. اما سیراب که نمیشدی هیچ، تشنهتر هم میشدی.
دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر دوست داشتنی که بیاختیار آرزو میکنی کاش برای همیشه آرامش چهرهاش، گرمای نگاهش و برکت نفسش زمین و زمینیان را حیات میبخشید. آن وقت یاد روزی میافتی که همه بودند جز اُوِیس؛ و همه چیز آرزو کردند جز آرزوی تو و اویس! لجت میگیرد از آن همه بی معرفتی.
دلت میگیرد. انگار چیزی در درونت فرو میریزد. ترس تنهایی و بی پناهی سراغت میآید و میترسی از اینکه او رفته باشد و تو را بی پدر رها کرده باشد. دنبال چیزی میگردی که کمی دلت قرص شود و آرام بگیری. یادگاری از پدر، میراثی به درد بخور. با خود، کلنجار میروی کدام یادگار و ارثیهای جای پدر را برای فرزند میگیرد؟ تو پدر میخواهی. خودِ خودِ او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خودش باشد. کسی که رحمت باشد برای عالمیان.
می خواهی از جُستن منصرف شوی. اما ...
اما او را مییابی. خودِ خود او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خود اوست.[21] کسی که رحمت است برای عالمیان.[22] همان که «مهدی» میخوانندش. دوست داشتنی است و مهربان!
بارخدایا؛ به میمنت میلاد حبیبت محمد، در ظهور دردانهی احمد تعجیل بفرما.
نویسنده: زهرا مرادی
[1] . قرآن کریم، سوره قلم، آیه 4.
[2] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 147.
[3] . مکارم الأخلاق، ص 17.
[4] . همان.
[5] . مکارم الأخلاق، ص 15.
[6] . مکارم الأخلاق، ص 17.
[7] . بحارالانوار، ج 17، ص 158.
[8] . مکارم الأخلاق، ص 14.
[9] . هر کس زبانش را نگه دارد خداوند بدی هاى او را میپوشاند و هر کس خشم خود را فرو برد خداوند از عذابش او را نگه دارد و هر کس از خدا پوزش طلب کند خدا هم از او میپذیرد: مجموعه ورام، ج 1، ص 4.
[10] . تواضع مایه بزرگی است، تواضع کنید تا خدا شما را بزرگ کند: بحارالانوار، ج 72، ص 119.
[11] . با پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان با شما نیکی کنند: وسائل الشیعه، ج 20، ص 356.
[12] . سحرخیز باشید، زیرا سحرخیزی مایه برکت است: غررالحکم، ص 441.
[13] . گشادهرویی کینه را میبرد: بحارالانوار، ج 71، ص 172.
[14] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 146.
[15] . همان.
[16] . همان
[17] . همان.
[18] . مکارم الاخلاق، ص 38.
[19] . مناقب آل ابیطالب، ج 1، ص 146.
[20] . امیر مومنان در توصیف رسول خاتم میفرمایند که ایشان «طبیبٌ دوارٌ بِطبِّه» بودند: نهج البلاغه، ص 156.
[21] . رسول خدا موعود آخرالزمان را اینچنین معرفی کرده اند: «المهدی ... اشبه الناس بی خُلقاً و خَلقاً»: بحارالانوار، ج 36، ص 309.
[22] . خداوند در حدیث قدسی مشهور به لوح جابر، «مهدی» موعود را رحمت عالمیان خوانده است: کافی، ج 1، ص 527.
مهربان ؛ بار دیگر میزبان دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز
دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز با اشاره به وعده خود برای بهره برداری از ساختمان جدید در حال احداث مرکز بهداشتی و درمانی شبانه روزی مهربان در هفته سلامت سال 94 تاکید کرد ، در تلاش هستیم با تغییر روش اجرای پروژه از پیمانی به امانی ، ساختمان مرکز بهداشت و درمان شبانه روزی مهربان را طبق وعده داده شده ، تا هفته سلامت سال 94 تحویل اهالی منطقه دهیم .
به حکیم ارد بزرگ گفتند : چکار کنیم تا عمرمان دراز شود .
حکیم فرمود : درازای زندگی در بخشندگی و مهربانی است .
گفتند : بخشندگی و مهربانی از سادگی است و دیگران سهم ما را خواهند خورد و بیچاره می شویم !
حکیم تبسمی نمود و فرمود : کسانی که از درون مهربان خویش دور شده اند همواره زندگی را بر خود سخت می کنند . خوی مهربان ، ریشه در سرشت گل ها دارد . مهر و مهربانی درخشش باورهای پاک درون آدمیان است . ماندگارترین نوا ، آهنگ مهربانی است .
دیدار جمعی از ورزشکاران با آقای بخشدار
جمعی از اعضای هیات فوتبال و ورزشکاران شهر مهربان بهمراه جناب آقای عباسقلیپور رئیس اداره ورزش و جوانان مهربان در راستای طرح پاره ای از مسائل و مشکلات بخش ورزش شهر مهربان با جناب آقای عیاری بخشدار مهربان دیدار کردند . در این دیدار ضمن تشکر از حضور دست اندرکاران ورزش از سوی بخشدار اعلام آمادگی گردید تا حل مشکلات فوتبال منطقه پیگیری های لازم صورت پذیرد.
منبع:سایت بخشداری مهربان
اس ام اس های جدید تیکه دار و مفهومی آذر ۹۳
تنها بودنم را نگاه نکن
این تاوان لحظه های اعتماد است
به کسی که میگفت هیچگاه تنهایت نمیگذارم!
.
.
.
بعضیارو گذاشتیم کنار
همون کنارم به گند کشیدن!
.
.
.
به سلامتی کسی که حرفای ناگفته زیادی تو دلشه
اما پای حرف بقیه میشینه
.
.
.
به بعضیام باس گفت
یه عکس هم از باطنت بزار ببین اصلا لایک می خوره
.
.
.
حتی خوب ترین آدم ها هم صبرشان حدی دارد
.
.
.
وقتی به یکی زیادی تو زندگیت اهمیت بدی
اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی
به همین راحتی …
.
.
.
به بعضیا باید بگی:
این مشکل تو نیس که نمیفهمی
مشکل از منه که توقع دارم بفهمی …
.
.
.
به بعضیام باید گفت
تو آدم بی معرفتی نیستی
چون بی معرفتا اصلا آدم نیستن
.
.
.
به بعضیا باس گفت
فک نکن شما منحصر به فردی ، نخیر عزیزم !
شما الکی متصل به برقی …
.
.
.
من به مردی وفا نمودم و او پشت پا زد به عشق و امیدم
هر چه دادم به او حلالش باد غیر از آن دل که مفت بخشیدم
.
.
.
به بعضیام باید گفت
تو خیلی با کلاسی قبول
اما من عادت دارم کلاسامو بپیچونم!
.
.
.
درد دارد من را شما صدا کند
منی که تا دیروز عزیز دلش بودم …
.
.
.
تنها فرق میان تو و شیطان در این بود که
شیطان به انسان سجده نکرد و تو به هر حیوانی سجده کردی!
.
.
.
به بعضیا باس گفت:
برو عقب عزیز من!
من خودمم انقدر به خودم نزدیک نمیشم
شما که جای خود داری!
.
.
.
سیر شدم
بس که سرد و گرم روزگار را چشیدم
.
.
.
فراموشش کردم
فقط گاهی بی اختیار اسمش را که میشنوم
میشکنم …
.
.
.
من آدم نرفتن ام ، آدم دوست موندن
یا اصلن آدم دیر رفتن ام ، خیلی دیر
اما وقتی برم ، دیگه آدم برگشتن نیستم، آدم مثل قبل شدن نیستم
.
.
.
بر تو چون ساحل آغوش گشودم
در دلم بود که دلدار تو باشم
وای بر من که ندانستم از اول
روزی آید که دل آزار تو باشم
.
.
.
هر چقـــــــدر هم که زمستان باشد
بــــــــــــــهاری ترین هوا سهم من است
.
.
.
مهربان باش که در آن پس این پنجره ی سبز قشنگ
مهربان است کسی با من و تو
چه قشنگ است نگاهی که به مهر
بگشایی به همه
.
.
.
راندی ز برت مرا و خوارم کردی
از درگه خویش برکنارم کردی
چون برگ گلی که درکف باد افتد
بازیچه دست روزگارم کردی
.
.
.
عشـق اون نیست که در اوج رابطه پاک بمونی
عشـق اونه که در اوج اختلاف، خـیانـت نـکنی…
.
.
.
شمردن ستاره ها سخت نیست ،اگر تـو
بگویی به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری …
.
.
.
بــه هـــرکــس مـــی گـــویـــم “تـــــو“
بـــه خـــودش مــیــگـــیــرد. . .!
امـــا نـــمـــی دانــــــد کــــــه
هــیـــچ کــس بـــرای مـن
“تـــــــو” نمی شود
.
.
.
توی جدایی ها همیشه اونی که کمتر عاشقه بهتر حرف میزنه…
.
.
.
من شاعرم! حال مرا عالم نمیفهمد
جز تو کسی چیزی از اشعارم نمیفهمد
کشف جدید روزگار ما تو هستی که
برق نگاهت را ادیسون هم نمیفهمد!
.
.
.
خدایا چرا در این روزها باید در حسرت عشق و محبت باشیم
عشقی که تو در وجود همه قرار دادی و احساسی که همه بتوانند عاشق شوند !