این روزها همهاش دارم فکر مىکنم «انگیزه» چه موهبت بزرگیه. انگیزه که داشته باشی، میخوای هر جوری هست برسی به هدفت، دلت میخواد موانع رو از پیش پات برداری، دوست داری تو مسیری که انتخاب کردی جلو بری و موفق بشی.
ولی واقعاً انگیزه رو چطور میشه به دست آورد؟ یه نیروی درونیِ خودبخودیه یا یه عامل بیرونی که باید گشت و پیداش کرد؟ راحت میشه گیرش آورد یا برای به دست آوردنش باید سعی کرد، زحمت کشید؟
در مورد من، انگیزه یه جور نیروی محرکه قویه که وابستگی زیادی به هدف و بینش و عملکردم داره.
اگه هدف امکانپذیری داشته باشم و با تمام وجود بخواهم به دستش بیارم و شرایط هم تا حدی مهیا باشه و مشوق هم داشته باشم و مانع خاصی هم نباشه، بله در این صورت، انگیزه زیادی دارم که راه بیفتم و قدم بردارم و جلو برم.
میگم شرایط و موانع برای اینکه اینها دو تا سنگ بزرگن که به همین راحتی نمیشه ازشون گذشت.
خیلیوقتها انرژی زیادی داری و واقعاً دلت میخواد راه بیفتی و دست به کاری بزنی که به هدفت نزدیکتر بشی، ولی آدمای دور و بر سنگ میندازن، بدجور هم میندازن. همون اول کار، تمام سعیشون رو میکنن هدفت رو کوچیک و بیارزش جلوه بدن و آرزوت رو بچگانه و خام.
اگه اهمیت ندی و راه خودت رو بری و کار خودت رو بکنی، شروع مىکنن سنگ انداختن. اگه مثلاً باید هزینهای برای هدفت پرداخت کنی، همین راه آب رو میبندن و چنان میندازنت تو هچل که دو برابر زمانی که در نظر گرفتی، معطل همین قدم اول بشی.
اگه باید درس بخونی، کاری میکنن که حتی یک دقیقه هم وقت پیدا نکنی یه کتاب ورق بزنی، چه برسه به درس خوندن.
اگه به آخر هفتههات احتیاج داری تا رو کار و هدفت تمرکز کنی، آخر هفتهها رو ازت میگیرن.
خلاصه که دیگران، غریبه و آشنا، موانع مهمیان که انگیزه رو همون اول کار ضعیف میکنن و اصلاً میکشن، طوری که با خودت بگی: «ولش کن، هر کاری کردم نشد، نمیشه دیگه» و آرزو و خواستت رو رها کنی.
اما اگه آدمای سنگانداز نباشن و شرایط هم مهیا باشه، اولین حسی که آدم رو به سعی کردن و زحمت کشیدن و جلو رفتن تشویق میکنه، همین انگیزه است.
بهت خلاقیت و قدرت تفکر میده، بهت امید میده و باعث میشه به آینده خوشبین بشی. به کارهات نظم میده، بهت نیروی راه رفتن و کار کردن میده و از همه مهمتر بهت شادی و رضایت میده.
انگیزه خیلی حس خوبیه، بهت بال و پر پرواز میده و دنیای رنگارنگی رو برات تصویر مىکنه که با سعی و زحمت خودت شکل میگیره.
امیدوارم همه کسایی که هدفی دارن، انگیزه رسیدن بهش رو هم داشته باشن. آمین.
پیشنهاد اول :
از بین بردن موانع این گونه افراد که این موانع عبارتند از:
1:عدم اعتماد به نفس
ایجاد اعتماد به نفس در افراد برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ،تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن .
زیرا بعضاً ممکن است فردی که ( به خوصوص نوجوان ها ) اقدام به خواندن نماز میکند توسط دیگران مورد تمسخر قرار بگیرد در چنین شرایطی اگر اعتماد به نفس نداشته باشد از میدان بدر رفته و نماز را ترک کند.در خصوص این افراد باید اعتماد سازی نمود و آن ها را به این نکته تذکر داد که نباید انسان با حرف مردم زندگی کند و به قول معروف دم دروازه را می شود بست اما دهان مردم را نمی شود بست
ماه ربیع الاول ماه ازدواج و عروسی هاست
برای همه جوانان یامچی در آستانه ازدواج آرزوی خوشبختی داریم.
اما سوال مهم وبلاگ یامچی این است :
مهترین موانع ازدواج جوانان یامچی چیست؟
چگونه می توان این موانع را بر طرف نمود؟