مدتها بود که به ناخنام دست می زدم و مدام می کندمشون تا این که یه روز مامانی یه اسپری بچه گونه واسم خرید و قرار شد هر روز که به ناخنام دست نزنم یه ستاره بگیرم و وقتی ستاره هام 8 تا شد اسپری مال من بشه. منم عزممو جزم کردم که ستاره ها رو یکی یکی بگیرم. هر چند یکی دو روز، شیطون منو گول زد اما در نهایت مثل یه قهرمان موفق شدم شیطون رو شکست بدم و در شادی و شعف، اسپری خودمو گرفتم. خیلی خوشحالم و سر از پا نمیشناسم. چون هم فهمیدم توی این کوچولوییم اراده کردم کاری رو انجام بدم و تونستم و هم این که واسه اولین بار واسه خودم اسپری دارم.
اینم از عکسای یادگاری من با ستاره هام و اسپری خودم