فرمانده سپاه قدس 48 ساعت بعد از تجاوز دشمن صهیونیستی به «قنیطره» با دبیر کل حزبالله در بیروت دیدار و علاوه بر حضور در مجلس ختم «جهاد مغنیه» بر سر مزارش حضور پیدا کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، سرلشگر «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس 48 ساعت بعد از تجاوز دشمن صهیونیستی به حومه شهرک «قنیطره» سوریه، به بیروت رفت و بلافاصله با «سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان و شماری دیگر از مقامات مقاومت اسلامی لبنان دیدار و گفتوگو کرد.
تلویزیون المیادین در برنامه «خط النار» (خط آتش) با اعلام این خبر، افزود: سردار سلیمانی بعد از دیدار با سید نصرالله به منزل شهید «جهاد عماد مغنیه» در ضاحیه جنوبی بیروت رفت که در آنجا مجلس ختمی در حال برگزاری بود، و شهادت عماد را تسلیت گفت. پدر بزرگ جهاد عماد مغنیه و شمار دیگری از اعضای خانواده مغنیه از سردار سلیمانی استقبال کردند.
غسان بن جدو مدیر شبکه المیادین در برنامه «خط النار» که پنجشنبه شب پخش شد در خصوص دیدار سردار سلیمانی با نصرالله گفت: او 48 ساعت پس از حادثه با سید حسن نصرالله دیدار کرد. این دیدار صرفا به بیان تسلیت برای شهدای حزبالله و ایران محدود نشد و در این دیدار درباره مسائل جاری (از جمله حمله قنیطره) صحبت و رایزنی شد.
بر اساس این گزارش سردار سلیمانی بعد از حضور در مراسم ختم شهید عماد مغنیه در منزلش به بارگاه «دو شهید» رفته ضمن قرار دادن تاج گل بر مزار شهیدان عماد و جهاد مغنیه برای آنها فاتحه قرائت کرد.
این گزارش حاکی است که به هنگام حضور سردار سلیمانی در مزار شهدای مغنیه شماری از دوستان شهید عماد مغنیه نیز در بارگاهش حضور داشتند که با فرمانده سپاه قدس احوال پرسی کردند.
شبکه المیادین همچنین اعلام کرد که سردار سلیمانی شب همان روز به تهران بازگشت.
یکشنبه 28 دیماه، یک بالگرد رژیم صهیونیستی شماری از نیروهای مقاومت اسلامی در حومه شهر قنیطره، در جنوب سوریه را هدف قرار داد و با شلیک دو موشک شش رزمنده حزبالله از جمله «جهاد عماد مغنیه» فرزند شهید «عماد مغنیه»، و همچنین سردار «محمدعلی الله دادی» از فرماندهان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
پیامی از سیّد حسن نصرالله به رژیم صهیونیستی
وبگاه "پایگاه سربازان گمنام امام زمان (عج)" نوشت:
سیدحسن نصرالله:
ــــــ اسمم حسن نیست
ــــــ و مادرم حضرت زهرا نیست
ــــــ اگر اسرائیل را به آنچه برایش در جولان آماده کردیم غافلگیر نکنم
ــــــ و تاریخ شهادت خواهد داد ...
انتهای پیام
بود یادش به خیر آنشب که صابون
بر این تن می زد و لبخند میزد
به این کار قشنگش تا قیامت
دلم را با دلش پیوند میزد
شهید نصرالله جهانمردی فقط یک پسر عمو نبود که دوستی واقعی بود . جوری که ما دو نفر را گاهی اشتباه می گرفتند و هنوز هم این اشتباه ادامه دارد . بعضی از دانش آموزان قدیمی فکر میکنند این منم که شهید شده ام به گونه ای که یک روز یکی از آنان گفته بود یادش بخیر شهید جهانمردی دبیر هنر ما در روستای همگین بود که این نشانی من بود نه آن شهید عزیز . در صورتی که این لیاقت فقط شایسته نصرالله بود
من با هر بهانه ای به یادش می افتم مثل این عکس که شب دامادیم برای شستن من به حمام آمد و جسم مرا شست ومن سی و دو سال پس از آن تلاش میکنم روحم را شستشو دهم اما دریغ که از پس این کار بر آمدن به دلیل نبودن آن ایثار ها مشکل است وما فقط حرفش را خوب می زنیم .