دلم برای همه کسانی که به این وب سر میزنن تنگ شده ولی چه کنم از وقتی که دو قلوها اومدن اینقدر کارم زیاد شده که دیگه وقت سر خاروندن هم ندارم خیلی دلم برای شادیای قدیمتنگ شده اون قدیما که سر یه موضوع ساده میزدیم زیر خنده حالا بخند کی نخند یادش بخیر بلیط اتوبوس یک تومن بود با چهار تا بلیط میرفتم تجریش و میومدم کلی حال میکردیم که فقط رفتیم تجریش یه دوری زدیم یه اب میوه خوردیم و برگشتیم روزگاری داشتیم بازی الک دولک -گرگم به هوا- زو -گل کوچیک و از این قبیل اصلا نمی دونستیم بابا کی میره سر کار کی میاد چقدر حقوق میگیره خرج خونه چقدره چون چون استعمارو برده داری هنوز باب نشده بود انصاف وانسانیت بود الان کارگری موقت کارمندی شرکت خصوصی -معلم حق تدریس یا غیر انتفاعی-پرستار شرکتی-خلاصه به اسم خصوصی سازی دارن قوانین استعمار گر دنیا (انگلیس)رو کامل برای از بین یردن کانون گرم خانواده ایرانی اجرا میکنن خوانواده ای که روزگار قدیم یک نان اور داشت شش نان خور که شبا با دل سیر سر بر زمین میگذاشتن اما حالا پدر و مادر و برادر و خواهرو همه کار میکنن تا جلوی در و همسایه ابرو داری کنن تا مبادا همسایه ها با چشم ترحم به اونا نگاه کنن نمیدونم اینها چه ایرانیهایی هستند که کمر بر نابودی کانون گرم خانواده های ایرانی بستن که از بنیادی ترین اصل مملکت داری حفظ کانون خانواده به عنوان جامعه کوچک مملکت است نداشتن شغل ثابت خونه ثابت زندگی گرم با فکری بدون استرس یعنی این که عمدا شما رو به این حال و روز انداختن تا راحت سوار اسب مراد شوند یعنی پای شما روی پوست خربزه است تا مبادا پاتو از گلیمت دراز کنی من جوان ایرانی اگر پشتم گرم باشه فکرم باز و بدون دغدغه باشه کاری میکنم کارستون که دنیا حسرت ایرانو بخوره اما افسوس که وقتی از خواب پا میشم باید بدوم تا از نان شب به نرخ روز جا نمونم تا از زنده بودن جا نمونم من فکر نان سفره هستم ولی اون سر دنیا جوونایی هستن که انقدر به انها اعتماد دارن که سکان مملکتشون را دادن دست جوو ناشون دوستون دارم عزیزای خون گرم من که اینقدر مظلوم واقع شدید امید وارم به زودی زود اقام امام زمان به فریاد ما مظلومین برسد من که خاک پای قدوم اقامم میدونم اگه لایق اون باشم خدا همه ی انسانها را یک سان افرید این را میتوان حس کرد چون وقتی باران میبارد میتوانی به عدالت پروردگار پی ببری امیدوارم اون روزای شاد برای کودکان ما تکرار شود تا شاید مزه ی زندگی ایرانی رو کمی احساس کنن وقتی از کودک ایرانی حرف میزنم گریم می گیره که چقدر کودکان ما از همه چیز محرومند حتی از یک حیاط و یه حوض پر از اب قدیم از گلدونای شمع دونی ولش کن هرچی مینویسم بیشتر گریه میکنم فعلا .فقط این و بگم من خاک ایرانم