دیوانه خندیدوگفت"عشقم"را،گفتند:"عشقت" کیست؟گفت:
"عشقی"ندارم!
خندیدندوگفتند:برای"عشقت"حاضری چه کارهاکنی؟
گفت:مانندعاقلان نمیشوم،نامردی
نمیکنم،خیانت نمیکنم،
دور نمیزنم،وعده سر خرمن نمیدهم،دروغ نمی گویم،
خیانت نمیکنم،
و دوستش خواهم داشت.
تنهایش نمیگذارم ، می پرستمش،
بی وفایی نمیکنم ، با او مهربان خواهم بود،
برایش فداکاری خواهم کرد،ناراحتونگرانش نمیکنم،
غمخوارش میشوم،
گفتند ولی اگرتنهایت گذاشت،
اگردوستت نداشت،اگرنامردی کرد،
اگربیوفابود؟؟
اگر ترکت کرد چه؟
اشک
برچشمانش حلقه زدوگفت:اگر
اینگونه نبودکه من"دیوانه"نمیشدم.