اگر قصد برنامه ریزی برای سال 94 را دارید خوب است بدانید که در سال آینده در مجموع 27 روز تعطیل رسمی است و برای مسافرت های تابستانی هم باید به فکر ذخیره مرخصی باشید چون تابستان کم تعطیلاتی در پیش است.
به گزارش به نقل از عصرخبر، نخستین موضوعی که برای خیلی ها جالب توجه است اطلاع از وضعیت تعطیلات نوروزی است تا مردم بتوانند برنامه ریزی برای ایام عید داشته باشند.
ساعت دو 15 دقیقه 11 ثانیه روز شنبه اول فروردین سال 94 آغاز می شود و دور اول تعطیلات نوروزی تا سه شنبه ،چهارم فروردین ادامه دارد.
دور دوم این تعطیلات از روز چهارشنبه 12 فروردین و روز جمهوری اسلامی آغاز می شود و تا جمعه 14 فروردین ادامه خواهد یافت ، بر این اساس روز طبیعت پنجشنبه است و روز شنبه 15 فروردین هم نخستین روز مدارس خواهد بود.
از هوا به روی زمین آمدیم
همه کرمانی ها به بازه زمانی نقل و انتقالات لیگ دسته اول در بین فصل، به عنوان یک مقطع سرنوشت ساز برای تیم فوتبال مس نگاه می کردند و همه برروی تقویت تیم در این مقطع زمانی به شدت تاکید داشتند تا تیم فوتبال مس در دور برگشت بازی ها، توانایی تغییر نتایج خود را داشته باشد.
مطابق انتظارها تغییر و تحولات گسترده هم در تیم فوتبال مس صورت گرفت و خروج 5 بازیکن و آمدن 6 یار جدید به تیم فوتبال مس نشان از آن داشت که این تیم برای تغییر چهره خود در نیم فصل دوم و به تبع آن کسب نتایج جدید برنامه جدی دارد. تغییراتی که البته هیچ جا بهتر از زمین مسابقه نشان نمی دهد که آیا کارایی لازم برای تیم فوتبال مس را داشته اند و یا خیر و همه در کرمان امیدوارند که این خریدهای جدید، کلید تغییر نتایج و بازی مس در نیم فصل دوم باشند چراکه در غیر این صورت مصیبت برای تیم فوتبال مس دیگر راه جبرانی باقی نمی گذارد.
هرچند خیلی ها منتظر ورود یک دروازه بان جدید برای تیم فوتبال مس بودند اما ظاهرا کادر فنی این تیم همچنان به دو دروازه بان مس یعنی سنگچولی و صدقی اعتماد کامل دارند که تا امروز در این پست اقدامی انجام نداده اند. هرچند برای مس یک جای خالی باقی مانده است که شاید آن را به سهمیه ورود دروازه بان اختصاص دهند.
اما در خط دفاع مس با تغییرات جدی روبرو بوده است. در این قسمت از زمین تیم مس مصطفی اکرامی را به تیم گسترش فولاد داد تا به جای او یک مدافع چپ از همین تیم وارد کند. بهنام داداش وند بازیکنی است که تقریبا با اکرامی معاوضه شد تا در دفاع چپ مس در نیم فصل دوم روزگار جدیدی آغاز کند. اکرامی ظاهرا نتوانسته بود در این ناحیه نظر مثبت کادر فنی مس را جلب کند و این از سنگینی وظیفه بر دوش داداش وند خبر می دهد که در سیستم مس نقش مهمی را ایفا می کند و باید هم در فاز تهاجمی و هم در کارهای دفاعی سمت چپ مس را تقویت کند. البته داداش وند یکی از بازیکنان خوب گسترش در نیم فصل اول بود که نزدیک به 900 دقیقه هم در لیگ برتر این فصل بازی کرده بود. باید دید داداش وند می تواند کارهای ناتمام اکرامی را در این قسمت تمام کند؟!
دیگر تغییر عمده مس در خط دفاع جذب محمد مختاری بود که او نیز از گسترش فولاد به مس آمد. او در ابتدای لیگ برتر این فصل مصدوم شد اما در بازی های پایانی گسترش به شرایط بازی رسید و نزدیک به 400 دقیقه برای این تیم بازی کرد. اختلافات او با سرمربی گسترش سبب شد که توافق او با باشگاه مس سرعت بیشتری بگیرد و در روزهایی که دفاع آخر خیلی کم در فوتبال ایران جابه جا می شد، یکی از بازیکنان آزاد شده در این قسمت به مس بیاید. مختاری سال ها با نظیف کار در داماش هم بازی بودند و با رفع مصدومیت نظیف کار شاید این دو با هماهنگی قبلی که با یکدیگر داشتند بتوانند دفاع میانی مس را با زوج خود محکم کنند.
با کنار گذاشته شدن امجد شکوه مقام از لیست مس، طبیعی بود که یک بازیکن جنگنده در خط میانی به مس اضافه شود که این اتفاق با جذب علی حقدوست از تیم ایرانجوان بوشهر اتفاق افتاد. تیم ایرانجوان به نوعی پدیده نیم فصل اول لیگ یک در گروه اول بود که در بازی برابر مس کرمان نیز یقه این تیم را به شدت گرفته بود. یکی از بازیکنانی که در این بازی عالی نمایش داد همین علی حقدوست در میانه زمین بود که به دلیل بی پولی تیم ایرانجوان از جمع آن ها جدا شد و با مس به توافق رسید. حقدوست اگر همان بازیکن ایرانجوان در مس باشد خیلی زود نظرها را در میانه زمین به خود حلب می کند.
اما با جدایی فردین عابدینی، بهمن طهماسبی و فرزاد حاتمی از مس، مشخص بود که میثاقیان از وضعیت خط تهاجمی بی حال خود در نیم فصل اول اصلا رضایت ندارد و باید شاهد بیشترین تغییرات در این قسمت از زمین باشیم. به جای عابدینی که قرار بود مغز متفکر مس باشد اما کمترین کارایی را برای این تیم داشت، مصطفی نوروزی از استقلال اهواز جذب شد. نوروزی نیز در بازی استقلال اهواز برابر مس یکی از چهره های درخشان زمین بود و اتفاقا هر دو گل این تیم را برابر مس پایه گزاری کرد. نوروزی نیز بعد از اختلافاتی که با باشگاه اهوازی پیدا کرد خیلی زود با کرمانی ها به توافق رسید. تیم فوتبال مس سال هاست که از نبود یک بازیکن خلاق در پشت مهاجمان خود رنج می برد و چند فصلی هست که بازیکنی در مس نبود که برروی زمین گره حملات مس را باز کند. خیلی ها چشم امید دارند که نوروزی همان کلید گمشده مسی ها باشد. در خط حمله نیز به جای دو مهاجم بلند قامت مس یعنی حاتمی و طهماسبی دو بازیکن فانتزی و تکنیکی به مس آمدند تا مشخص شود در نیم فصل دوم فاز تهاجمی مس از هوا به روی زمین تغییر پیدا کرده است. علی یونسی بازیکن تکنیکی تیم پاس همدان و روح الله باقری مهاجم تیم پدیده باید برای مس در نیم فصل دوم تا می توانند گلزنی کنند تا مس با سه امتیازهای زیاد جایگاهش در پایان فصل آنی نباشد که امروز می بینیم.
بهرشکل خریدهای مس به نظر منطقی می آیند اما نظر نهایی در رابطه با آن ها را باید بعد از شروع بازی های لیگ یک در دور برگشت داد. زمانی که البته اکبر میثاقیان بازیکنان جدید را با یکدیگر هماهنگ کرده باشد و ترکیب آرمانی تیم را پیدا کند. امیدواریم که همه این بازیکنان جذب شده مس دیگر میثاقیان را بابت ورودشان به کرمان شرمنده هواداران مس نکنند...
«حضور نیروهای حزبالله لبنان در تهران برای برخورد با اغتشاشات خیابانی»، خبری بود که از روزهای آغاز فتنه 88 بارها و بارها در شبکههای ماهوارهای و مجازی به آن اشاره شد. تبلیغی که البته یک پیوست نهایی داشت و آن هم زمیهسازی برای این شعار که «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران»!
البته استناد ضدانقلاب و افزادی چون امیرفرشاد ابراهیمی برای اثبات ادعای خود، تصاویری از دو جوان حزباللهی در جریان مقابله با اغتشاشات بود که آنها را از فرماندهان اصلی حزبالله لبنان در تهران و برادر شهید استشهادی «منیف اشمر» در تهران و خصوصا در جریان مقابله با اغتشاشات 88 ، برخورد با مرکز فتنه قیطریه و مقابله با حرمت شکنان روز عاشورا معرفی کرده بودند.
اما شب گذشته خبر آمد که همان برادر منیف اشمر و یکی از فرماندهان ارشد ادعایی حزب الله لبنان در تهران!کرمانشاهی بوده و بر خلاف برادرش، اسم و فامیلش مهدی نوروزی بوده و پس از گذشت 5 سال از فتنه 88 برای مقابله با داعش سر از شهر سامرا و جوار حرمین عسگریین علیمها السلام در آورده و همانجا هم در مقابله با داعش به شهادت رسیده است
قطعا شهید مهدی نوروزی، جوان شجاع کرمانشاهی، برادر منیف اشمر لبنانی بود، همانطور که برادر بچههای سرایای خراسانی و جناح العسکری بدر عراق و آنچنان که برادر بچههای پایگاه بسیج شهید تیمورینیا کرمانشاه، و بچههای هیات مجانینالحسین(ع) تهران و همانگونه که برادر شهید مهدی تقوی در خوزستان.
مگر منیف اشمر چگونه میاندیشید؟! منیف اشمر هم برای اعتقاداتش مرزی قائل نبود. مرزش اعتقاداتش بود و برای حفظ اعتقاداتش جانش را گرو گذاشته بود. همان کاری که مهدی نوروزی کرد.
چرا شهید نوروزی باید در کشوری دیگر و کیلومترها دورتر از کرمانشاه، شهر زادگاهش شهید شود!؟ این سوال مهم است و هرچقدر به آن پاسخ دهیم باز هم کم است.
حال که خون شهید نوروزی ریخته است، خیلی راحتتر میتوان این ادعا را اثبات کرد که مجاهدت او برای اعتقاداتش بوده است و نه هیچ چیز دیگر. این اعتقادات آنقدری برایش مهم بوده است که جانش را کف دستش بگیرد و در لانه فتنه قیطریه به دل داعشهای ایرانی بزند یا یک تنه جلوی داعشهای یزیدی روز عاشورای سال 88 تهران روی پل حافظ جانفشانی کند و یا به عراق و سامرا برود و مقابل داعش عراقی بایستد.
برای نوروزی، داعش داعش است. ایرانی و عراقی و اروپایی نمی شناسد. باید مقابلش ایستاد، چون آمده است تا مرزهای استراتژیک انقلاب اسلامی را جابجا کند و به ایران و منافع استراتژیکش تجاوز کند.
برای شهید نوروزی داعش، داعش است. ایرانی و عراقی و اروپایی نمیشناسد. باید مقابلش ایستاد. یک روز مغازهها را در خیابانهای تهران آتش میزند، عابرین را برهنه میکند و با سنگ و چوب و آهن بر سر و صورتشان میزند، و یک روز در بیابانهای عراق سر از بدن مخالفانش جدا میکند، پای این سر بریدن هلهله میکند و بعد هم از آن فیلم میگیرد و در دنیا منتشر میکند. یک روز در خیابانهای تهران، به عزاداران روز عاشورای سیدالشهداء علیهالسلام حمله میکند و تکیه و هیاتهایشان را به آتش میکشد و یک روز در عراق و کربلا، به زائرین سیدالشهداء علیهالسلام حمله میکند و خود را در میان آنها منفجر میکند تا عزاداری را کم رونق کرده باشد.
شهید مهدی نوروزی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد، وطنی باشد یا غیروطنی.
شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید تا اثبات کند که برای او امنیت مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکسالهاش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند، بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و شهید بشود. امنیت مردمش آنقدری مهم هست که نتواند آتش سوزاندن دشمنان این مردم در وسط خیابانهای تهران 88 را تحمل کند و برای خواباندان غائله، به دل خطر بزند.
شهید نوروزی آنقدری شجاع بود که در میان همرزمانش لقب «شیر سامرا» را به خود گرفته بود. همچنان که آنقدری شجاع بود که یک تنه به دل لانه فتنه در قیطریه بزند و چشم فتنه را کور کند و ضربهاش آنقدر کاری باشد که تا سالها عکسش را دست به دست کنند و برای سرش جایزه بگذارند
پرونده سازی ضدانقلاب برای شهید نوروزی
داعشهای ایرانی و عراقی و اروپایی برای سر شهید مهدی نوروزی جایزه گذاشته بودند و او هم کم نگذاشت و سرش را برای آرمانش داد. شهید نوروزی، صداقتش را در دفاع از آرمان و امنیت مردمش، با خون ریختهاش شهادت داد، حالا باید سالها بگذرد تا فرزند یکسالهاش بزرگ شود بداند که پدرش چه شیردلی بوده و بزدلانی چون امیرفرشاد ابراهیمی و نوریزاده، علیه پدرش چه دروغهایی که ننوشتهاند