همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

دوخت پشت کوسن

برای پشت کار میتونید دو طرف کوسنتونو گریت کار کنین اما اگه می خواید یه طرفشو کار کنین ! بعد از اینکه دوخت گریت روی کوسن تموم شد!

بعد از آستر کشی دوباره یه تیکه پارچه به عنوان پشت کوسن لازم دارید! اندازه ی نهایی کارتونو با متر بگیرین و به همون اندازه پارچه برش بزنین! بعد قسمت جلو و پشت کوسنو پشت و رو کنین و دور تا دورشو به هم بدوزین! که باید از داخل دور تا دورشو چرخ کنی و برش گردونی! فقط اندازه 10 سانت باز بذارین! و کوسنو از همون 10 سانت برگردونین و داخل کوسنو پشم شیشه پر کنین و اون ده سانتو در آخر پس دوزی کنین تا مشخص نباشه! میتونین کنار کوسنو مثل عکسی که گذاشتم زیپ بدوزین! 

اگه یه طرف کوسنتونو زیپ بدوزین موقع شستشو پشم شیشه ها رو میتونین دربیارین ! اگرم نخواستین یه تیکه ی کار رو باز بزارین که کارو از اونجا برگردونید!

 عکس مراحل دوخت زیپ رو واستون میذارم ! 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه ای از زندگی امام حسن (ع)

رحلت پیامبر اکرم و شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام را به همه شیعیان و محبان اهل البیت تسلیت عرض می کنم

خلاصه ای از زندگی امام حسن علیه السلام

#- قال رسول الله (ص) : من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضها فقد ابغضنی[1] 

#- قال رسول الله (ص) : الحسن والحسین امامان قاما او قعدا

زندگی امام حسن (ع) را می توان به چهار قسمت تقسیم کرد

1- از ولادت آن حضرت تا رحلت پیامبر اکرم

2- ازرحلت پیامبر تا بعد از شهادت حضرت علی (ع)

3- ازآغاز حکومت تا صلح با معاویه

4- یعد ازصلح تا شهادت

#- اما دوره نخست زندگی امام حسن (ع)

امام حسن (ع) درشب شننبه 15 رمضان سال سوم هجری درمدینه به دنیا آمد با تولد آن حضرت مدینه غرق شادی ونشاط شد حضرت علی  اورا در پارچه زردی پچید وبه خدمت پیامبر آورد پیامبر از اینکه اورا در پارچه زرد دید ناراحت شد ودستورداد آن پارچه زرد را باز کنند واو را در پارچه سفید   به پیچند و بعد بنا به دستور خدا که فرموده بود حضرت علی بمنزله هارون برای شما هست پس   باید نام اورا شُبَرکه به عربی حسن می شود نام بگذار بعد  در گوش راستش اذان ودر گوش چپ آن حضرت اقامه گفتند بعد در روز هفتم گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سرش را تراشیدن وبه وزن موهایش صدقه دادند گفته شده که امام حسن ازنظر شباهت مانند جدش بود لذا هروقت حضرت فاطمه لالائی می گفت این شعررا می سرود : انت شبه به ابی      لست شبیها به علی

کُنیَت آن حضرت ابومحمّد است ، و القاب آن بزرگوار: سیّد و سبط و امین و حجت و برّ و نقیّ و زکیّ و مجتبی و زاهد وارد شده است

#-  دوران کودکی امام حسن بهترین دوران بود زیراتا هشت سال   درآغوش پرمهر پیامبر اسلام بسر برد وپیامبر این دو برادررا بسیار دوست می داشت ودائم می فرمود حسن وحسین دو سید جوانان اهل بهشت هستند هر کس آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده وهرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده

ونیز نقل شده که پیامبر(ص) امام حسن را بردوش خود قرار می داد وگاهی در موقع نماز امام حسن بردوش پیامیر سوار می شد وپیامبر با ملاطفت تمام آن حضرت را به زمین می گذاشت وگاهی وقتها این قدرسجده راطول می داد تا خود آن حضرت بلند می شد .

محمد اسمائیل بخاری از ابی بکره نقل می کند که گفت دیدم پیامبر را که « رایت النبی علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مره وینظر الیه مره اخری ویقول ابنی هذا سید » این فرزند من سید وآقا است.

#- نقل داستانی از کودکی امام حسن ع : نقل شده که وقتی پیامبر پنچ یا شش سال داشت اکثر اوقات در پای منبر پیامبر می نشست وبه سخنرانی پیامبر (ص) گوش فرامی داد و وقتی که بر می گشت خانه آنچه را که پیامبر فرموده بود برای مادر نقل می کرد وقتی حضرت علی ع به خانه می آمد حضرت فاطمه (س) آنچه را که درمسجد اتفاق افتاده بود را برای حضرت علی نقل می فرمود حضرت عرض کردند شما که در مسجد نبودید پس چه کسی این مطالب را برای شما نقل کرده است حضرت فاطمه جریان را برای حضرت نقل کرد یک روز حضرت علی مقداری زودتربه خانه می آید تا مشاهده کند فرزندش چگونه سخن می گوید

امام حسن وقتی خواست برروی متکاها بنشیند وسخن بگوید زبانش به لکنت افتاد مادرفرزندش را در آغوش کشید وفرمود تو را چه می شود فرزند گرامیم امام حسن ع فرمود : مادرجان حس می کنم مرد بزرگواری دارد به حرفهای من گوش می دهد که دراین زمان حضرت علی ع بیرون می آید وامام حسن را درآغوش می کشد .

#- دوره زندگی دوم امام حسن ع از بعد از رحلت پیامیراکرم شروع می شود که امام هشت سال بیش نداشت که دوران بسیار سختی بود ولی امام این دوران را با موفقیت وافتخار گذراند در این زمان بود که بنا به گفته مورخانی مانند ابن اثیر ابن خلدون امام حسن به همراه برادرش امام حسین درفتح شمال افریقا شرکت می نماید  که این در زمان حلافت عثمان بود

همچنین ابونعیم اصفهانی می نویسد که امام حسن در فتوحات ایران به گرگان رسید ه بودند

#- دوره سوم زندگی امام حسن بعد از شهادت حضرت علی ع بود که ازسخت ترین دوران زندگی آن امام بزرگوار است امام بعد از شهادت پدربزرگوارش مردم را درمسجد کوفه جمع می کنند و سخنرانی کردند که خیلی مردم تحت تاثیر قرار می گیرند که بلافاصله بعد از سخنرانی عبد الله ابن عباس بلند می شوند ومردم را تشویق به بیعت می کنند ومردم گروه گروه با حضرت بیعت می کنند امام حسن عبدالله ابن عباس را فرماندار بصره و قیس ابن سعد را و سعید ابن قیس وعبیدالله ابن عباس رابه فرماندهی نیروهای مسلح برگزید وبسیاری از والیان را که در زمان پدربزرگوارش در منصب بودند را گذاشت که در همان منصب باقی بمانند .

امام حسن (ع)هنوز نتوانسته بود اوضاع را درست دراختیار بگیرد که شیطنت های معاویه شروع شد لذا جلسه ای را تشکیل داد واز افرادی مانند عمرعاص و قیس ابن اشعث و جمعی از بزرگان دعوت کرد تا نقشه نابودی سپاه  امام حسن را بکشن و تصمیم گرفتن تا این روش ها را برای سرکوبی اجرا کنند :

1- به سرتاسر منطقه تحت تسلط امام حسن جاسوس بفرستند

2- نیروهای ارشد نظامی را با پول بخرند

3- شایعه پراکنی کنند که امام حسن خواهان واگذاری حکومت به معاویه است

4- وحدت کوفیان را نابود کنند وبین آنها اختلاف بیندازند

این جریانات از دید تیزبین امام حسن مخفی نماند وحتی بعضی از جوسوسان معاویه را گرفته واعدام کردند و لذا امام شروع کردند به نوشتن نامه به معاویه و نصیحت کردن ایشان، که کارگرنیفتاد بدین خاطر امام مجبورشدند درآخرین نامه بنویسند که گویا چیزی جز شمشیرنمی تواند بین من وشما حاکم باشد که با این نامه معاویه خود را آماده جنگ کرد ودرمرحله اول 60 هزارسپاه جنگی آماده کرد وبه سوی فرات فرستاد .

امام حسن هم « حجرابن عدی »را فرمود که مردم را به مسجد فراخواند مردم جمع شدند امام آنها را به جهاد فراخواند ولی متاسفانه هیچ کس گوش نداد و دعوت امام را لبیک نگفت.

عدی ابن حاتم ازاین سستی مردم ناراحت شد و اطاعت خویش وقبیله اش را اعلام کرد وبا سپاهیانش به سوی نخلیه حرکت کرد اردوگاه امام حسن ع هم حرکت کرد وبعد از آن دیگران مانند قیس بن سعد , معقل ابن قیس , زیاد ابن صعصه از آن حضرت حمایت کردند و با تلاش فقط 12 هزار نفر سپاه فراهم شد وامام مجتبی تا دیرعبد الرحمن پیش رفت ودردیر عبدالرحمن بخاطرجمع آوری سپاهیان از ایران وبصره توقف کرد وفرماندهی سپاه را به ترتیب به عبیدالله عباس , قیس ابن سعد ,وسعید ابن قیس سپرد وفرمود شماها  راهی مسکن شوید ودر  مقابل معاویه حالت تدافعی بگیرید تامن با سپاه مدائن به شما برسم.

که درآنجاه دشمنان وجاسوسان من جمله تعدادی از خوارج به امام قصد سوء کرده وخیمه آن امام بزرگوار را غارت کردند

لذا امام مجبور شد بدین دلائل صلح کند

1- روحیه ضعیف سپاهیان وتعداد اندک آنها

2- رغبت نداشتن به جنگ وتسلیم فرمانده ارشد سپاه

3- متفرق بودن کوفیان

4- خطرحمله رومیان به حکومت اسلامی

5- برافراشته ماندن پرچم مبارزه با حفظ شیعیان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام

تاریخ شهادت امام حسن :

در شهادت آن امام مظلوم اختلاف است ، بعضى در هفتم صفر سال پنجاهم هجرى و جمعى در بیست و هشتم آن ماه گفته اند و در مدّت عمر گرامى آن جناب نیز اختلاف است و مشهور چهل و هفت سال است ، چنانچه صاحب(کشف الغمّه ) به روایت ابن خشّاب از حضرت باقر و صادق علیهماالسّلام روایت کرده است که مدّت عمر شریف امام حسن علیه السّلام در وقت شهادت  چهل و هفت سال بود که بنا به دستور معاویه توسط همسرش جعده به وسیله ی زهری که معاویه فرستاده بود صورت می گیرد و مظلومانه مانند جده اش زهرا (س)در قبرستان بقیع دفن می شوند.

 ثواب زیارت

قال رسول الله (ص):

ُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَام . کسی که فرزندم حسن را در بقیع زیارت کند روی پل صراط قدم هایش نمی لرزد روزی که همه قدمها متزلزل خواهد شد.[2]

منابع مورد استفاده :

1-                     بحار الانوار

2-                     منتهی الامال (فصل چهارم )

3-                     تاریخ طبری

4-                     الطبقات‏الکبری،خامسة1،ص:225



[1] جلد ۴۳ ص ۲۶۴

[2]  بحارالأنوار     28 ص  39    باب 2- إخبار الله تعالى نبیه

پوشش مردمان دشتی در صد سال گذشته

●پوشش مردمان دشتی در صد سال گذشته:

بررسی‌ها نشان می‌دهد که پوشش تمام بدن در دوره‌های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده‌است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده‌اند!

برخی معتقد هستند; که این پوشش کامل و آراسته به نوعی ریشه به وجود آمدن حجاب در دنیا است.

✍ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است, که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.

***دائرةالمعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان می‌دهد که حجاب در فرس (فارس) قدیم وجود داشته‌است.»

تاریخ پوشاک به طور کلی بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ انسان است و برای آگاهی از پوشش در ایران، باید فرهنگ مردم ایران را هم بررسی کرد.

روند تاریخ تمدن و فرهنگ انسانی از زمانی آغاز شد که انسان‌ها زندگی فردی و غارنشینی را رها کرده و هسته‌های ابتدایی نخستین جامعه بشری را پدید آوردند. از این رو در هر جامعه‌ای بنا به شرایط زیر نوع پوشاک و پوشش زنان و مردان متفاوت شد:

**در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‌های میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می‌خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می‌کنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد. چنان که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است».

هدف ازمقدمه چینی در باره لباس زن ایرانی آشنای نسل جوان با پوشش زن شهرستان دشتی عموما" زنان روستا های کناره رودخانه مند خصوصا می باشد که در زیر به طور خلاصه  معرفی میکنم .

الف - پیراهن چهل تریزی یا چهل چپوکی .بالا تنه این لباس بیشتر شبیه بلوزی بود که دامن آن به صورت مثلث ها ی بزرگ وکوچک به بالا تنه وصل می شد تا روی پاشنه پا . به علت اتصال مثلث ها لباسی پر چین شبیه تنبان تشکیل می شد, فرق این لباس با تنبان این بود که در این لباس کل پوشش به صورت یک پارچه بود,جنس این لباس از وال سیاه رنگ و بعضا با گلهای ریز بود, متاسفانه این نوع لباس الان کاملا منسوخ گردیده است.

ب:پیراهن چاکدار این پیراهن لباس رسمی بانوان دوطرف رودخانه مند بود, روی تنبان منظره زیبای ایجاد می کرد, در قدیم این پیراهن با پارچه های رایج آن زمان نظیر;بنارسی  واطلس زر دوز یا زری و کیشک آفتابی و... دوخته می شد ودر مراسم عروسی و دیگر مراسم پوشیده می شد...

ج:ارخلق یا ارخلاق :این نوع لباس برای محافظت در مقابل سرما می پوشیدند حالت نیم تنه داشت و از رویه که معمولا از پارچه های زیبا ومرغوب استفاده می شد و آستری دوخته می شد .لبه های یقه آن با نوارهای سیمین  رنگارنگ تزئین می شد .

…تنبان یا شلوار واز جنس پارچه تنبان بیشتر از وال هندی قلاب دوزی شده بود, معمولا پانزده تا بیست متر پارچه استفاده می شد, پایین تنبان با پارچه قلمکار که به دگله معروف بود حاشیه دوزی می شد تا هم باعث کشش دامن تنبان شود و هم چین ها بطور یک نواخت قرار بگیرد"

د:مینا یا مقنه از طور نازک تشکیل می شد که دوطرف آن با بند های گلابتون و ریشه تزئیین می شد, در شهرستان دشتی از تور سیاه نقده باف یا سیم دوزی استفاده می شد برای اینکه مقنه روی سر ثابت بماند از کلاه که شبیه قایق دوخته می شد و توسط دو رشته نخی زیر چانه بسته می شد .مقنعه روی کلاه پوشیده می شد.بعضی از زنان علاوه بر مقنه  لچک ابریشمی سر می کردند...

✍ http://www.Gezderaz100.blofga.com

خلاصه ای از زندگی امام حسن (ع)

رحلت پیامبر اکرم و شهادت سبط اکبرش امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام را به همه شیعیان و محبان اهل البیت تسلیت عرض می کنم

خلاصه ای از زندگی امام حسن علیه السلام

#- قال رسول الله (ص) : من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضها فقد ابغضنی[1] 

#- قال رسول الله (ص) : الحسن والحسین امامان قاما او قعدا

زندگی امام حسن (ع) را می توان به چهار قسمت تقسیم کرد

1- از ولادت آن حضرت تا رحلت پیامبر اکرم

2- ازرحلت پیامبر تا بعد از شهادت حضرت علی (ع)

3- ازآغاز حکومت تا صلح با معاویه

4- یعد ازصلح تا شهادت

#- اما دوره نخست زندگی امام حسن (ع)

امام حسن (ع) درشب شننبه 15 رمضان سال سوم هجری درمدینه به دنیا آمد با تولد آن حضرت مدینه غرق شادی ونشاط شد حضرت علی  اورا در پارچه زردی پچید وبه خدمت پیامبر آورد پیامبر از اینکه اورا در پارچه زرد دید ناراحت شد ودستورداد آن پارچه زرد را باز کنند واو را در پارچه سفید   به پیچند و بعد بنا به دستور خدا که فرموده بود حضرت علی بمنزله هارون برای شما هست پس   باید نام اورا شُبَرکه به عربی حسن می شود نام بگذار بعد  در گوش راستش اذان ودر گوش چپ آن حضرت اقامه گفتند بعد در روز هفتم گوسفندی را عقیقه کردند و موهای سرش را تراشیدن وبه وزن موهایش صدقه دادند گفته شده که امام حسن ازنظر شباهت مانند جدش بود لذا هروقت حضرت فاطمه لالائی می گفت این شعررا می سرود : انت شبه به ابی      لست شبیها به علی

کُنیَت آن حضرت ابومحمّد است ، و القاب آن بزرگوار: سیّد و سبط و امین و حجت و برّ و نقیّ و زکیّ و مجتبی و زاهد وارد شده است

#-  دوران کودکی امام حسن بهترین دوران بود زیراتا هشت سال   درآغوش پرمهر پیامبر اسلام بسر برد وپیامبر این دو برادررا بسیار دوست می داشت ودائم می فرمود حسن وحسین دو سید جوانان اهل بهشت هستند هر کس آنها را اذیت کند مرا اذیت کرده وهرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده

ونیز نقل شده که پیامبر(ص) امام حسن را بردوش خود قرار می داد وگاهی در موقع نماز امام حسن بردوش پیامیر سوار می شد وپیامبر با ملاطفت تمام آن حضرت را به زمین می گذاشت وگاهی وقتها این قدرسجده راطول می داد تا خود آن حضرت بلند می شد .

محمد اسمائیل بخاری از ابی بکره نقل می کند که گفت دیدم پیامبر را که « رایت النبی علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مره وینظر الیه مره اخری ویقول ابنی هذا سید » این فرزند من سید وآقا است.

#- نقل داستانی از کودکی امام حسن ع : نقل شده که وقتی پیامبر پنچ یا شش سال داشت اکثر اوقات در پای منبر پیامبر می نشست وبه سخنرانی پیامبر (ص) گوش فرامی داد و وقتی که بر می گشت خانه آنچه را که پیامبر فرموده بود برای مادر نقل می کرد وقتی حضرت علی ع به خانه می آمد حضرت فاطمه (س) آنچه را که درمسجد اتفاق افتاده بود را برای حضرت علی نقل می فرمود حضرت عرض کردند شما که در مسجد نبودید پس چه کسی این مطالب را برای شما نقل کرده است حضرت فاطمه جریان را برای حضرت نقل کرد یک روز حضرت علی مقداری زودتربه خانه می آید تا مشاهده کند فرزندش چگونه سخن می گوید

امام حسن وقتی خواست برروی متکاها بنشیند وسخن بگوید زبانش به لکنت افتاد مادرفرزندش را در آغوش کشید وفرمود تو را چه می شود فرزند گرامیم امام حسن ع فرمود : مادرجان حس می کنم مرد بزرگواری دارد به حرفهای من گوش می دهد که دراین زمان حضرت علی ع بیرون می آید وامام حسن را درآغوش می کشد .

#- دوره زندگی دوم امام حسن ع از بعد از رحلت پیامیراکرم شروع می شود که امام هشت سال بیش نداشت که دوران بسیار سختی بود ولی امام این دوران را با موفقیت وافتخار گذراند در این زمان بود که بنا به گفته مورخانی مانند ابن اثیر ابن خلدون امام حسن به همراه برادرش امام حسین درفتح شمال افریقا شرکت می نماید  که این در زمان حلافت عثمان بود

همچنین ابونعیم اصفهانی می نویسد که امام حسن در فتوحات ایران به گرگان رسید ه بودند

#- دوره سوم زندگی امام حسن بعد از شهادت حضرت علی ع بود که ازسخت ترین دوران زندگی آن امام بزرگوار است امام بعد از شهادت پدربزرگوارش مردم را درمسجد کوفه جمع می کنند و سخنرانی کردند که خیلی مردم تحت تاثیر قرار می گیرند که بلافاصله بعد از سخنرانی عبد الله ابن عباس بلند می شوند ومردم را تشویق به بیعت می کنند ومردم گروه گروه با حضرت بیعت می کنند امام حسن عبدالله ابن عباس را فرماندار بصره و قیس ابن سعد را و سعید ابن قیس وعبیدالله ابن عباس رابه فرماندهی نیروهای مسلح برگزید وبسیاری از والیان را که در زمان پدربزرگوارش در منصب بودند را گذاشت که در همان منصب باقی بمانند .

امام حسن (ع)هنوز نتوانسته بود اوضاع را درست دراختیار بگیرد که شیطنت های معاویه شروع شد لذا جلسه ای را تشکیل داد واز افرادی مانند عمرعاص و قیس ابن اشعث و جمعی از بزرگان دعوت کرد تا نقشه نابودی سپاه  امام حسن را بکشن و تصمیم گرفتن تا این روش ها را برای سرکوبی اجرا کنند :

1- به سرتاسر منطقه تحت تسلط امام حسن جاسوس بفرستند

2- نیروهای ارشد نظامی را با پول بخرند

3- شایعه پراکنی کنند که امام حسن خواهان واگذاری حکومت به معاویه است

4- وحدت کوفیان را نابود کنند وبین آنها اختلاف بیندازند

این جریانات از دید تیزبین امام حسن مخفی نماند وحتی بعضی از جوسوسان معاویه را گرفته واعدام کردند و لذا امام شروع کردند به نوشتن نامه به معاویه و نصیحت کردن ایشان، که کارگرنیفتاد بدین خاطر امام مجبورشدند درآخرین نامه بنویسند که گویا چیزی جز شمشیرنمی تواند بین من وشما حاکم باشد که با این نامه معاویه خود را آماده جنگ کرد ودرمرحله اول 60 هزارسپاه جنگی آماده کرد وبه سوی فرات فرستاد .

امام حسن هم « حجرابن عدی »را فرمود که مردم را به مسجد فراخواند مردم جمع شدند امام آنها را به جهاد فراخواند ولی متاسفانه هیچ کس گوش نداد و دعوت امام را لبیک نگفت.

عدی ابن حاتم ازاین سستی مردم ناراحت شد و اطاعت خویش وقبیله اش را اعلام کرد وبا سپاهیانش به سوی نخلیه حرکت کرد اردوگاه امام حسن ع هم حرکت کرد وبعد از آن دیگران مانند قیس بن سعد , معقل ابن قیس , زیاد ابن صعصه از آن حضرت حمایت کردند و با تلاش فقط 12 هزار نفر سپاه فراهم شد وامام مجتبی تا دیرعبد الرحمن پیش رفت ودردیر عبدالرحمن بخاطرجمع آوری سپاهیان از ایران وبصره توقف کرد وفرماندهی سپاه را به ترتیب به عبیدالله عباس , قیس ابن سعد ,وسعید ابن قیس سپرد وفرمود شماها  راهی مسکن شوید ودر  مقابل معاویه حالت تدافعی بگیرید تامن با سپاه مدائن به شما برسم.

که درآنجاه دشمنان وجاسوسان من جمله تعدادی از خوارج به امام قصد سوء کرده وخیمه آن امام بزرگوار را غارت کردند

لذا امام مجبور شد بدین دلائل صلح کند

1- روحیه ضعیف سپاهیان وتعداد اندک آنها

2- رغبت نداشتن به جنگ وتسلیم فرمانده ارشد سپاه

3- متفرق بودن کوفیان

4- خطرحمله رومیان به حکومت اسلامی

5- برافراشته ماندن پرچم مبارزه با حفظ شیعیان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام

تاریخ شهادت امام حسن :

در شهادت آن امام مظلوم اختلاف است ، بعضى در هفتم صفر سال پنجاهم هجرى و جمعى در بیست و هشتم آن ماه گفته اند و در مدّت عمر گرامى آن جناب نیز اختلاف است و مشهور چهل و هفت سال است ، چنانچه صاحب(کشف الغمّه ) به روایت ابن خشّاب از حضرت باقر و صادق علیهماالسّلام روایت کرده است که مدّت عمر شریف امام حسن علیه السّلام در وقت شهادت  چهل و هفت سال بود که بنا به دستور معاویه توسط همسرش جعده به وسیله ی زهری که معاویه فرستاده بود صورت می گیرد و مظلومانه مانند جده اش زهرا (س)در قبرستان بقیع دفن می شوند.

 ثواب زیارت

قال رسول الله (ص):

ُ وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَام . کسی که فرزندم حسن را در بقیع زیارت کند روی پل صراط قدم هایش نمی لرزد روزی که همه قدمها متزلزل خواهد شد.[2]

منابع مورد استفاده :

1-                     بحار الانوار

2-                     منتهی الامال (فصل چهارم )

3-                     تاریخ طبری

4-                     الطبقات‏الکبری،خامسة1،ص:225



[1] جلد ۴۳ ص ۲۶۴

[2]  بحارالأنوار     28 ص  39    باب 2- إخبار الله تعالى نبیه

مزار "بی‌بی بشناز"، زیارتگاهی‌ست در بشاگرد بخش گوهران روستای تیدر

پنجشنبه:20آذر 1393 نویسنده :علی احمدی

مزار "بی‌بی بشناز"، زیارتگاهی‌ست در بشاگرد

 

این زیارتگاه روی تپه ای و مقابل رودخانه در  روستای تیدر حوزه بخش گوهران، بشاگرد قرار گرفته‌است.

عامه مردم هم بر این اعتقادند که در روزگاران گذشته سیده‌ای با برادر خود سرگرم شبانی بوده که مردی قصدآزارشو داشته، دختر گریه می‌کند و پا به فرار می‌گذارد تا به جایگاه الان زیارتگاه می‌رسد و از شدت خستگی در همان مکان متوقف می‌شوند و دعا می‌کند که ای زمین مرا دریاب و زمین هم به خاطر پاکی و صداقتش، دهانش را باز می‌کند و آن را در دل خاک مخفی می‌کند.

در حالی که گوشه‌ای از چادرش بیرون می‌ماند. از آن زمان به بعد جایگاه فرو رفتن او در زمین، به زیارتگاه تبدیل می‌شود و پاکی و نجابت آن دختر سیده، زبانزد همگان می‌شود

در حال حاضر روی مقبره با پارچه سبز رنگ پوشیده شده و عده‌ای هم به قصد نذر و تبرک آن را می‌برند و در صورت اجابت درخواستشان، به جاش شال سبز رنگ دیگری پهن می‌کنند.

عروس و دامادهای منطقه هم به رسم موجود، روز سوم پس از ازدواج، برای دعا و درخواست خوشبختی در زندگی به زیارت این مکان می‌روند و اگر نذری به گردن داشته باشند ادا می‌کنند و برای تداوم خوشبختی در زندگی، اجناسی مانند کفش و پارچه به این مکان میبرند و بعضی هم گوسفد را برای نذورات ضبح میکنند.